در فراری رو به جلو؛
چرخه خشونت چگونه از مدارس رخت برمی بندد
علمی و دانشگاهی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران - ایرنا - انتشار گاه و بیگاه تصاویر ویدیویی خشونت در مراکز آموزشی که گاه معلم و گاه دانش آموز قربانی آن هستند، برای مدتی اذهان عمومی را جریحه دار و مسوولان را به چاره اندیشی ناگزیر میکند؛ کارشناسان در این ارتباط توجه به اصول روانشناسی و چارچوبهای قانونی را ضروری میدانند.
تبسم مهر - تهران - ایرنا - انتشار گاه و بیگاه تصاویر ویدیویی خشونت در مراکز آموزشی که گاه معلم و گاه دانش آموز قربانی آن هستند، برای مدتی اذهان عمومی را جریحه دار و مسوولان را به چاره اندیشی ناگزیر میکند؛ کارشناسان در این ارتباط توجه به اصول روانشناسی و چارچوبهای قانونی را ضروری میدانند.
به گزارش روز جمعه خبرنگار علمی ایرنا، به عنوان یکی از تازهترین مصادیق خشونت در مدارس میتوان به ویدئویی اشاره کرد که در آن معلم دانش آموز را مکلف به تنبیه خود (معلم) میکند؛ حکایتی که صدای سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش را هم درآورد و در واکنش به این ویدیو اظهار داشت که این کار نه تنها تشویق ندارد بلکه در حال پیگیری هستیم که آن همکار دورههای بازآموزی را طی کند.
**شناخت سبکهای ارتباطی درمانگر واکنشهای تند
سیدحسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی بی اطلاعی از انواع سبکهای ارتباطی و نبود مهارت ارتباطی را در مقوله خشونت در مدارس دخیل میداند.
وی در گفت وگو با خبرنگار علمی ایرنا اظهار داشت: براساس نظریه جامعه شناسان، سبکهای ارتباطی عبارتند از انفعالی، تهاجمی و جرات مندانه. در سطح انفعالی میگوییم حق با تو است، در سبک تهاجمی میگوییم حق با من است و سبک جرات مندانه به گونه ای است که یکجایی حق با من و گاهی حق با دیگری است.
«شناخت این سبکهای ارتباطی برای دانش آموزان، معلمان و مربیان لازم است. اگر یک معلم با روانشناسی کودکان و مراحل رشد و ویژگیهای خاص او آشنایی داشته باشد میتوان انتظار برقراری رابطه بهتر و حرف شنوی متقابل را داشت، این که در چه موقعیتی تذکر یا کلمات محبت آمیز بکار برده شود و این نکته ای است که مغفول ماندن آن را در کلیپهای منتشر شده از برخوردهای تنش زای میان دانش آموزان و اولیای مدرسه میتوان دریافت».
وی ادامه داد: دانش آموز هم در کنار آموزش صحیح سبک جرات مندی، باید بیاموزد که «نه گفتن» جا و مکان خود را دارد و احترام به خواسته مربی و آموزگار برای حفظ آرامش کلاس و فضای آموزشی در ارجحیت قرار دارد. آن وقت است که در مقابل خواسته منطقی یا غیرمنطقی معلم، نوع واکنش خود را مدیریت میکند و قطع به یقین به گونه ای نخواهد بود که خود یا دیگری را بیازارد.
**آموزش و اجرای قوانین، پادزهر خشونتها و کنشهای اجتماعی
بر اساس آییننامه انضباطی مدارس، هرگونه تنبیه، توهین و تعیین تکالیف اضافی برای دانشآموزان غیرقانونی است. به عبارت دیگر، مطابق ماده 77 آییننامه انضباطی مدارس، اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است اما برای برخورد با تخلفات احتمالی دانشآموزان، قانون سلسله مراتبی را بر اساس اصول تربیتی تعیین کرده است که برای تنبیه دانشآموزان باید به آن توجه شود.
لازم به ذکر است که بر اساس ماده 74 این آییننامه، قصور و سهل انگاری دانشآموزان نسبت به انجام وظایف خود تخلف محسوب میشود و مدیر، شورای مدرسه، معاونان و مربیان موظف هستند قبل از اعمال هرگونه تنبیه از وضع و موقعیت محصل آگاهی یابند و در جستجوی انگیزه و علت تخلف برآیند و نسبت به رفع آن اقدام کنند.
در همین مورد، علیرضا گودرزی فعال مدنی و امور تربیتی در گفت و گو با ایرنا با بیان این که انسان ذاتا موجودی سرکش است که اعمال قانون و مجازات میتواند چارچوبهای زندگی ایده ال را به او نشان دهد، اظهار داشت: از زمانی که اجتماعات و گروهی بودن شکل گرفت، قوانین در جهت ایجاد نظم و امنیت حاکم شد و انسانها ر ا برآن داشت تا برای داشتن زندگی همراه با آرامش به اجرای آن بپردازند. امری که نیازمند آموزش و تربیتی است که از سنین کودکی شروع میشود و تا پایان عمر دنباله دار خواهد بود؛ از این رو کودکان و نوجوانان میبایست تحت این آموزشها قرار گیرند تا آمادگی حضور در اجتماع را بدست آورند.
به باور این فعال تربیتی، در چند سال گذشته با رشد خانوارهای کم جمعیت و گسترش فرهنگ تک فرزندی نحوه تربیت در بسیاری از خانوارهای ایرانی تغییر یافته است؛ تعداد اندک فرزندان، خانوادهها را بر آن داشته است که تمام توجه خود را به آنها معطوف کرده و این توجه بیش از حد باعث تغییر رفتار و کردار آنها شده است، به طوری که هیچ سختی را برنمی تابند و به سرعت در مقابل مسایل واکنش خشونت آمیز نشان میدهند.
وی افزود: اما از آنجا که جامعه به افراد تابع قوانین و مقررات نیازمند است باید آموزش قوانین اجتماعی در خانواده و مدرسه نهادینه شود تا دیگر شاهد چرخه خشونت در مدارس و محیطهای آموزشی نباشیم.
وی یادآور شد: معمولا تمام توقعات و انتظارات از دولت و مسوولان آموزشی است تا جدیتر با عوامل خشونت برخورد کنند حال آن که بسیاری از کاستیها و کمبودهای تربیتی در داخل خانواده، عامل اصلی ایجاد رفتارهای خشونت آمیز است. باید در نظرداشت برای ساخت کشوری مقتدر و نیرومند داشتن شهروندان تابع قوانین لازم و ضروری است و برای رسیدن به این مهم باید آموزش از درون خانوادهها صورت میگیرد و در مدرسه و محیط خارج از خانه ادامه یابد.
گودرزی خاطرنشان کرد: امروزه آموزش و پرورش زیربنای ساخت هر کشوری است و دولت هایی که شیوه نوینی از آموزش را برگزیده اند به موفقیتهای چشمگیری رسیده اند. نیاز کشور ما برای رسیدن به چنین سطحی از زندگی تربیت پایه ای است و آموزشهای صحیح و لازم باید از دوران کودکی آغاز شود، میبایست از سنین کودکی واقعیتهای این جهان به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود تا بتوانند تواناییهای لازم در مسیر زندگی را به دست آوردند.
به باور گودرزی، پشت سر گذاشتن سنت ها، بی اعتبار شدن بزرگان و ریش سفیدان خانواده در اثر نفوذ فرهنگهای مهاجم از عوامل ایجاد بحرانهای اجتماعی و خشونت به شمار میرود، در گذشته درس زندگی و حیات توسط بزرگان به کودکان آموخته میشد و با نصایح پدربزرگها و مادربزرگها تربیت میشدند. قطع به یقین برای پیشرو بودن در زمینه آموزش و پرورش، باید تجربه گذشتگان را با علوم امروزی درآمیخت تا به نتایج مثبت و روبه رشد رسید و برای رسیدن به این مهم لازم است تغییرات بنیادی در سیستم آموزشی کشورمان آغاز شود.
علمی*9294*2017
انتهای پیام /*