یادداشت/ سبحان محمدی
پذیرش رژیم FATF ,و تکمیل پازل کنترل وزارت خزانه داری آمریکا بر ایران
سیاسی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - مدت هاست که در سپهر سیاسی ایران موضوع رژیم FATF مطرح شده، البته پذیرش رژیمهای مشابه مانند CTBT و NPT مسبوق سابقه است که پذیرش آنها ؛ شاهد تغییر رفتار از طرف غربیها در برخورد با ایران نبودیم.
تبسم مهر - مدت هاست که در سپهر سیاسی ایران موضوع رژیم FATF مطرح شده، البته پذیرش رژیمهای مشابه مانند CTBT و NPT مسبوق سابقه است که پذیرش آنها ؛ شاهد تغییر رفتار از طرف غربیها در برخورد با ایران نبودیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سبحان محمدی دانشجوی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تهران طی یادداشتی نوشت: قدرت؛ بنیادیترین مفهوم در روابط بین الملل است و همچنین ماهیت آن را هم در برمی گیرد. در گذشته و تاریخ روابط بین الملل جنبه سخت و عریان قدرت؛ نمود بیشتری داشت چرا که قدرت صرفا با معیارهای مادی و با تکیه بر ابزار و منابعی که برای پیشبرد آن مهم تلقی میشد؛ معنا داشت.
اما در قرن بیستم و با ظهور پارادایم (بُن نِگره )های متضاد در سیاست بین الملل؛ ابعاد جدیدی از قدرت شناسایی و تبیین شد. برای مثال حقوق بینالملل که سعی در ایجاد سیستمی مبتنی بر هنجار و قوانین مورد پذیرش عامه کشورها داشت؛ به مرور کارکردی افقی در روابط بین الملل پیدا کرد یعنی حداکثر تاثیر خود را در بین بازیگران اصلی و صاحب قدرت در دنیا داشته است. تا آنجاییکه " هدلی بول " از نظریه پردازان این رشته معتقد بود که " توازن قدرت ؛ شرط اساسی برای عملکرد حقوق و قانون در روابط و سیاست بین الملل است ".
در حوزه نظری رژیمهای بین المللی ادامه مبحث نئولیبرالیسم و وابستگی متقابل اقتصادی است که در بعد از جنگ جهانی دوم و تاسیس نهادهای مختلف بین المللی که در کنار دولتها در امر تصمیم گیری سهیم شدند . با پیچیدهتر شدن روابط میان بازیگران بین المللی ناشی از اهداف آنها؛ وابستگی متقابل شکل گرفت.
در واقع رژیمهای بین المللی مولود همین شرایط پیچیده است؛ شرایطی که صاحبان قدرت در جهان با تمرکز بر جا به جایی سرمایه؛ کالا و خدمات و ایجاد وابستگی؛ هدف کنترل را مدنظر دارند. هر رژیم بین المللی دارای اهداف ؛ اصول ؛ هنجار ؛ قوانین ؛ روند تصمیم گیری و بازیگرانی است که عمدتا دولتها را شامل میشود . هدف در اینجا به معنای کنترل ؛ اصل هر رژیمی را شامل میشود و اصول آن رژیم نقش پیشبرنده را دارد . هنجار مرتبط با رفتار بازیگران است و قوانین پیوند دهنده اهداف و اصول هستند . روند تصمیم گیری هم موجب اتخاذ رویکردی است که بازیگران را به طرف غایت خود حرکت میدهد .
مدت هاست که در سپهر سیاسی ایران موضوع رژیم FATF (نیروی مُکلف اقدام مالی ) مطرح شده است . البته پذیرش رژیمهای مشابه مانند CTBT (پیمان منع جامع آزمایش تسلیحات هسته ای ) و NPT ( پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای ) در سالهای گذشته در کشور مسبوق سابقه است و با پذیرش آنها ؛ شاهد تغییر رفتار از طرف غربیها در برخورد با ایران نبودیم و با مطرح کردن ادعاهای خود در سالهای بعد؛ پرونده هسته ای ایران را به جریان انداختند.
در اسناد مربوط به FATF ؛ به 180 حوزه قضایی اشاره شده است که به این نهاد پیوستند یا همکاری دارند و تعهد در این نهاد؛ در سطح وزرا مطرح شده است. این میزان از انباشت حقوقی و سیاسی نشان از توانایی این نهاد برای تنظیم مقررات و استانداردهای علیه پولشویی و تامین مالی تروریسم با تعریفی واحد در حوزه بین الملل دارد.
مطابق با نظریه رژیم ها؛ بعد از پذیرش و تصویب کشورها ؛ مطابق با اسناد موجود؛ کسب و انتقال اطلاعات برای ارزیابی و نظارت و انطباق اقدامات صورت گرفته با استاندارد این نهاد ؛ هدف FATF است.
پذیرش این رژیم توسط ایران در واقع تکه ای از پازل کنترل که آن هم در قالب رژیم نظارت انجام میشود را کامل میکند . OFAC ( دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانه داری آمریکا ) در سال 2017 و در بازنگری تحریمها ؛ نیاز به اطلاعات گسترده برای شناسایی و مسدود سازی اموال اشخاص و یا نهادهایی را دارد که از نگاه آمریکا حامی تروریست هستند ( این تعریف مورد پذیرش FATF هم هست ) این اطلاعات توسط نهاد FATF مانیتورینگ میشود و طبق اسناد برای روند تصمیم گیری در اختیار اعضا قرار میگیرد.
رژیمها میتوانند شبکه ای تاثیر گذار بوده و یا مکمل دیگر اقدامات مرتبط باشند . برای مثال سه موضوع مد نظر OFAC که در تحریم کاتسا به آن اشاره شده است میتوانند در قالب یک رژیم گسترش یابند. این موضوعات شامل 1- تروریسم ؛ که در FATF در قالب CFT ( مبارزه با تامین مالی تروریسم ) نمود پیدا میکند و نقطه اشتراک کاتسا و FATF محسوب میشود ؛ 2- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سلاحهای متعارف ایران ؛ که در تحریم کاتسا به رییس جمهور آمریکا این اختیار داده شده است که در پاسخ به آزمایشات موشکی ایران به مسدود سازی اموال اشخاص و نهادهایی اقدام کند که به ایران در این مسیر کمک کرده باشند و در FATF تحت عنوان "پاسخگویی به تهدیدات نوظهور "مشخص شده است و 3- حقوق بشر که هم در کاتسا و هم در FATF با تمرکز بر مشخص سازی محدوده افراد مورد نظر برای اقدامات پیشگیرانه پیش بینی شده در صورت پذیرش دستورالعملهای این نهاد را در بر میگیرد.
در مجموع با موشکافی FATF ما شاهد رویکرد جدیدی از تقابل غرب با جمهوری اسلامی ایران هستیم . در استراتژی غرب مثلث تقابل با اعمال رژیمها تکمیل میشود . قدرت سخت که در ابزار و افزار جلوه پیدا میکند و قدرت نرم که با رسانه تجلی مییابد ؛ اکنون ضلع سوم در اعمال قوانین نرم قابل مشاهده است. خروجی این مثلث تقابل؛ بی شک امنیت ایران را مورد هدف قرار داده است تا در صورت سلب آن ؛ گزینههای دیگر هم سهل الوصول باشند.
انتهای پیام/