یک کارشناس غرب آسیا:
نقطه قوت اجلاس سران ایران، روسیه و ترکیه، حل ماجرای ادلب از طریق سیاسی است
سیاسی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - یک کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه ویژگی اجلاس آستانه این است که توانسته موثرترین عوامل تاثیرگذار بر بحران سوریه را به یک مسیر مشترک برساند، گفت: خروج آمریکا در این شرایط خیلی تاثیری بر روی سیاستهای ایران و روسیه ندارد.
تبسم مهر - محمد صادق کوشکی در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود از نشست پیش روی سران ایران، ترکیه و روسیه در سوچی درباره حل بحران سوریه گفت: ماجرای ادلب و خاتمه دادن به بحران سوریه یک پروسه طولانی است و اینگونه نیست که قاعدتاً با یک یا چند نشست برطرف شود و البته ما میدانیم همه کسانی که در ماجرای سوریه مؤثر هستند، در آستانه گرد هم نمیآیند، اما ویژگی اجلاس آستانه این بوده که توانسته مؤثرترین عوامل تأثیرگذار بر بحران سوریه را به یک مسیر مشترک برساند، البته هدفها مشترک نیست فقط مسیر مشترک است.
وی افزود: بنابراین تأثیرگذاری اجلاس آستانه بر تحولات سوریه، حدود 60 تا 70 درصد است. در واقع همه تحولات آتی سوریه بستگی به اجلاس آستانه ندارد و همه آنهایی هم که در اجلاس آستانه میآیند دنبال هدف مشترکی نیستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: درست است که همه آنهایی که در اجلاس آستانه حضور مییابند از خاتمه بحران سوریه سخن میگویند، اما تعریفشان از خاتمه بحران متفاوت است، این وسط ماجرای ادلب ماجرایی است که سه طرف اجلاس آستانه در موردش به توافقاتی رسیدند و مهمترین توافق این است که ماجرای ادلب باید از طریق سیاسی خاتمه پیدا کند.
این کارشناس غرب آسیا همچنین بیان کرد: نه دولت سوریه، نه روسیه، نه ایران و ترکیه هیچکدام مایل به حل بحران ادلب از طریق نظامی نیستند، زیرا هزینههای انسانی و جانی بسیار سنگینی خواهد داشت. این نقطه قوت ماجرای اجلاس آستانه است که همه طرفها به دنبال این هستند که از طریق سیاسی ماجرای ادلب خاتمه پیدا کند.
کوشکی ادامه داد: درواقع حدود 60 تا 70 درصد مساله سوریه دست این کشورها است، به همین خاطر ماجرای اجلاس آستانه حلقهای از یک زنجیر است که اگر این زنجیر ادامه یابد، میتواند کمک کند بحران ادلب از طریق سیاسی خاتمه یابد، دیگر اینکه آینده سوریه آیندهای باشد که مردم سوریه نسبت به آن رضایت داشته باشند و از لحاظ امنیتی هم به نفع امنیت منطقه باشد.
وی درباره اینکه ترکیه نگران است تا موجی از مهاجرین به سمت کشورش سرازیر شوند و به همین دلیل گاهی موضعگیریهای خاصی دارد، گفت: اگر مساله ادلب بخواهد نظامی حل و فصل شود، شاید یکی از خونینترین نبردهای تاریخ معاصر اتفاق بیافتد، در اصل ماجرایش خیلی پیچیدهتر از ماجرای مهاجرین است، شاید تعداد کشتهها به چند ده هزار برسد. مهمترین بعد ادلب تلفات بالای نبرد احتمالی آن است که مساله مهاجرین در برابر آن خیلی کوچک است.
این کارشناس مسائل منطقه همچنین تصریح کرد: در هر صورت ادلب چه سیاسی و چه نظامی حل و فصل شود، حدود 50 هزار نفر از ادلب مهاجرت میکنند، اینها چه کسانی هستند؟ اینها کسانی هستند که سوری نیستند و دیر یا زود باید از سوریه خارج شوند، ممکن است جنگ شود اینها کشته شوند و یا این احتمال وجود دارد که گفتوگوهای سیاسی انجام شود و اینها باید از سوریه خارج شوند لذا اولین مقصدی که میتوانند به آن برسند ترکیه است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: نکته این است که اینها از حدود 70 کشور دنیا هستند که یا باید به کشورهایشان برگردند یا اینکه نمیتوانند به کشورشان برگردند زیرا ممکن است مورد تعقیب قضائی قرار گیرند، بنابراین نزدیکترین مکان به اینها ترکیه است، آنهم در شرایطی که مساله از طریق گفتوگوهای سیاسی باشد، اما اگر نظامی باشد که بخش زیادی از اینها ممکن است کشته شود.
کوشکی درباره تأثیر خروج نیروهای آمریکا از سوریه برای حل بحران این کشور گفت: وجود نیروهای آمریکا در ماجرای ادلب تأثیر مستقیمی نداشته، خروجش هم تأثیر مستقیمی ندارد، زیرا آمریکا زورشان بیشتر بحث محور کردی – ترکی در سوریه بود، یعنی تنش در بخش کردنشین سوریه و بین آمریکا و ترکیه بود، لذا عقبنشینی آمریکا در مساله ادلب تأثیر مستقیمی به آن معنا ندارد و بیشتر تکلیف ترکیه را با مناطق کردنشین سوریه میتواند تحت تأثیر قرار بدهد.
وی در پایان تاکید کرد: بنابراین خروج آمریکا در این شرایط خیلی تأثیری بر روی سیاستهای ایران و روسیه ندارد. در حال حاضر روند در کانال گفتوگو قرار گرفته و همه طرفها حتی بخش زیادی از تکفیریها به این نتیجه رسیدند که از طریق نظامی زیان میکنند و به این جمع بندی دارند میرسند که از طریق گفتوگوی سیاسی مساله را حل کنند و این پیشرفت است، اما اگر توقع داشته باشیم دو یا سه ماه بعد مساله حل شود خیلی خوشبینانه است گفتوگوها طولانی است باید خیلی طول بکشد تا اکثر دیدگاهها در مسیر هماهنگ بیافتد که همه به اهداف خودشان برسند.
انتهای پیام