خاطره «میرکیانی» از مرحوم امیرحسین فردی/ نویسندهای که اهل اندیشه بود
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - محمد میرکیانی درباره مرحوم امیرحسین فردی میگوید: امیرحسین فردی در میان نویسندگان؛ فردی اهل اندیشه بود، به این معنا که تنها در دنیای ادبیات زندگی نمیکرد. او مفهوم زندگی؛ جهان و سرزمین مادری را خوب میشناخت.
تبسم مهر - محمد میرکیانی درباره مرحوم امیرحسین فردی میگوید: امیرحسین فردی در میان نویسندگان؛ فردی اهل اندیشه بود، به این معنا که تنها در دنیای ادبیات زندگی نمیکرد. او مفهوم زندگی؛ جهان و سرزمین مادری را خوب میشناخت.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «عمورستم» محمد میرکیانی، در اولین جشنواره شهید حبیب غنی پور در بخش داستان نوجوان، برگزیده شد. نویسنده چندین کتاب مطرح و از جمله کتاب «قصه ما مثل شد» که در سال 1386 از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شده، در خصوص زنده یاد امیرحسین فردی، چهره برتر و ماندگار ادبیات انقلاب اسلامی چنین نوشته است:
درباره مرد بزرگ و عزیز امیرحسین فردی نکتههای بسیاری در ذهن دارم؛ ولی کوشیدم از میان آن همه یادها و ماندهها روشنترین و بهترین را البته از دیدگاه خودم به زبان قلم جاری کنم.
امیرحسین فردی در میان نویسندگان، فردی اهل اندیشه بود، به این معنا که تنها در دنیای ادبیات زندگی نمیکرد. او مفهوم زندگی؛ جهان و سرزمین مادری را خوب میشناخت.
کمبودی که این روزها در میان آثار و اندیشه بسیاری از نویسندگان نوپا به خوبی دیده میشود. نویسنده توانمند؛ تاریخ، آداب و رسوم مذهب و باورهای مردم خویش را نیک میشناسد و همین زمینه را برای ماندگاری یک اثر فراهم میکند. استاد فردی این ویژگی ارزشمند را داشت، از این رو همیشه حرف و سخن تازهای از او میشنیدیم. صاحبان اندیشه با خود موج دانایی را به حرکت در میآورند و اینجاست که وقتی کنارشان هستیم، گویی در ساحل دریای دانستنیها نشستهایم. هر گاه در سفری یا دیداری در مجله کیهان بچهها، چهره به چهره میشدم این احساس در وجود من زنده میشد، به ویژه آن که این دانش با تجربههای او از زندگی درآمیخته میشد.
نکته دیگر ادب استاد فردی بود. (ادب) ادبیات را خوب میشناخت. گوهر گم شده روزگار ما. گوهری که بسیاری از اهل ادب خواسته و ناخواسته از آن دل بریدهاند. ادب و احترام را حتی نسبت به کسانی که از او کوچکتر بودند رعایت میکرد. برای او مهم نبود که مهمان، همسفر، یا نویسندهای از او کوچکتر است یا بزرگتر.
برای همین ویژگی بود که در کنارش احساس آرامش میکردیم و شوق داشتیم برای خواندن و نوشتن.(مگر نه این که ادبیات بدون ادب وجود ندارد؟)
و . . . مرد خاطرهها . . .
شاید شنیده باشید که میگویند هر کس را میخواهی بشناسی با او هم سفر یا هم سفره شو. .
همه دوستانی که با این عزیز هم سفر بودهاند، گواه راستین این ویژگی دوست داشتنی استاد فردی هستند. او در سفرها خوب میگفت و خوب میشنید و خاطره سفرها را خوب به یاد داشت و هر بار که یادآوری میشد، همراهی میکرد و میگفت و مهربان میخندید. در یکی از سفرها به چابهار که آقای جعفر ابراهیمی هم هم سفر ما بود؛ از روی لنج یک مار دریایی را دیدیم که بدن خود را در آب زلال دریای عمان رها کرده بود و لخت و آرام پیش میرفت. آقای فردی به خنده گفت این مار بدن شل کرده کرده! تا سالها هر وقت نکتهای در باره کوشا بودن یا تن پروری پیش میآمد این جمله را میگفتیم و ایشان درست مانند روز اول میخندید و همراهی میکرد. و صد البته حضور ایشان در مجله کیهان بچهها؛ مرد خوب خاطرهها و مرد خاطرههای خوب را برای نویسندگان و شاعران و تصویرگران ادبیات کودک جاودانه کرد؛ همان گونه که برای ما و فرزندان ایران عزیز چهرهای ماندگار شد.
انتهای پیام/