طرح یک مساله؛
انتشار تصاویر کودکان نیازمند و شائبه نقض حریم خصوصی
اجتماعی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران - ایرنا - آفتاب که نورش را در پیاده رو پهن میکند، جنب و جوشها بیشتر میشود. آدمها گاهی با سرعت و گاهی هم لک و لک کنان هر کدام برای مقصدی راهی میشوند.
تبسم مهر - تهران - ایرنا - آفتاب که نورش را در پیاده رو پهن میکند، جنب و جوشها بیشتر میشود. آدمها گاهی با سرعت و گاهی هم لک و لک کنان هر کدام برای مقصدی راهی میشوند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، در این میان، برخی، پیاده روها را انتخاب و در سینه کش دیواری فعالیت خود را آغاز میکنند. اینان گدا و دستفروش نیستند. معتاد و علاف هم نیستند؛ چند خیّر با یک میز مربع مستطیل و با چند عدد کارت به قطع وزیری که با سلیقه کنار هم میچینندشان. در بین این کشنگران خیّر، انگار همیشه یکی هم پیدا میشود که وسواس منظم کردن کارتها را داشته باشد. به محض اینکه بازدید کننده ای کارتی را بر میدارد، نگاهی میاندازد و دوباره میگذارد سرجایش، این فرد با احترام کارتهای جابجا شده را نظم و نسقی میدهد و بعد، منتظر بازدید کننده بعدی میماند.
اینان خیّرینی هستند با دغدغه کمک به کودکان یتیم، فقیر یا بدسرپرست. روی هر کارت نیز یک قطعه عکس سه در چهار کودکی با مشخصات مثل نام پدر، الصاق شده است.
برخی از این فعالان و داوطلبها با رویی گشاده، قدم هایی به سمت عابران پیش میگذارند و از آنها میخواهند هم به غرفه کوچک آنها و به کارتها نیم نگاهی بیاندازند. برخی یا بی تفاوتند یا اینکه خیلی کاردارند و شاید هم اعتماد نمیکنند در نتیجه به سمت غرفه نمیآیند و عذر میخواهند. برخی دیگر، پیش میآیند و نگاهی به کارتها میاندازند و گاهی شماری از آنان، داوطلب کمک میشوند. کارتهای عکس دار را نگاهی میاندازند، یک یا دو، یا چند کودک را انتخاب میکنند و داوطلب کمک میشوند.
گاهی به داوطلب کمک به کودکان یاد شده یک کارتی عکس دار از کودک تحت حمایت هم میدهند تا با خودش ببرد. البته گاهی هم این کار را نمیکنند.
این امر، چند سالی میشود در کشور، باب شده است و تقریبا هر روز در گوشه خیابان، نمایشگاهها و حتی روزهای راهپیمایی به مناسبتهای مختلف، فعالان اجتماعی با تصاویر بچهها را میبینیم که میخواهند نظر هموطنان خیر را جلب کنند.
اخیرا نیز برخی از فعالان حوزه کودک در این موسسات خیریه، زنگ در تمام خانهها را میزنند و تصاویر بچهها را به صاحب خانهها نشان میدهند و از آنها میخواهند تا کمکها و حتی صدقههای آنان را به فلان خیریه بدهند.
اینکه بتوان برای بچهها کاری انجام داد، امری بس پسندیده با ارزش والا و جهانی است اما مساله این است که چگونه باید به بچهها کمک کرد؟ آیا باید تصاویر آنان را به نمایش خاص وعام گذاشت تا حامی بیابند یا اینکه میتوان به روشهای دیگر متمسک شد؟ به هر حال این کودکان، عروسک نیستند و مثل تمام آدم ها، روزی بزرگ میشوند. اگر روزی که تبدیل به جوانی برنا شدند چه حسی از دوران کودکانی خود پیدا میکنند؟ آیا ممکن است از به یاد آوردن آن دوران، وقتی که عکسهای آنها روی کارتهای فلان موسسه خیریه برای جلب کمک و اعانه الصاق میشد، احساس حقارت کنند؟ آیا ممکن است همیشه ترسی در دل داشته باشند مبادا کسی آنها را از روی عکسهای قبلی بشناسد؟
بنابراین منظور از این نوشتار نفی و مذمت این اقدامات نیک و خداپسندانه نیست اما آیا درست است تصویر کودکان معصوم را به مردم نشان دهیم و برای آنان، خیّر جمع کنیم؟
خانم «مایشا فراست»، کارشناس بین المللی حوزه رسانی و اصول اخلاقی خبرنویسی و مصاحبه با کودکان که یک ماه پیش به دعوت یونیسف به ایران آمده بود در کارگاه آموزشی اصول اخلاقی تهیه خبر و گزارش از کودکان به شدت با انتشار این تصاویر از کودکان با اهدافی مثل اهداف بالا، مخالف بود.
او حتی برای تهیه خبر و عکس از کودکان تاکید میکرد که باید جوری عکس گرفته شود که بعدها روی آینده کودک تاثیر منفی نداشته باشد.
باقر انصاری حقوقدان و عضو هیات عملی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی است. او هم نظر موافقی با این اقدامات برخی موسسات خیریه ندارد.
او به خبرنگار ایرنا میگوید: خیریههای که برای کودکان کار میکنند برای مقاصد قانونی خود، مکلف هستند تا اطلاعات آنها را فاش نکنند.
انصاری در عین حال اظهار میکند: البته یک وقت هایی برای کودک نیازمند، پرونده ای تهیه و مشخصات او نیز همراه با عکس او در این پرونده ذکر میشود. این پرونده را تهیه میکنند تا اگر خیری بخواهد از کودک اطلاعات بیشتری داشته باشد به صورت محرمانه با مراجعه به آن پرونده به اطلاعات مورد نظرش دست یابد بعد هم پرونده در بایگانی موسسه خیریه میماند.
او این اقدام را بلامانع میداند که اگر همین خیریهها بخواهند به صورت دایمی عکس بچه را در مکانی عمومی مثلا در گوشه ای از پیاده رو به نمایش گذارند، احتمال نقض حریم خصوصی بالا میرود و محل اشکال است. انصاری به برخی از موسسات به اصطلاح خیریه هم اشاره میکند که کارشان، بیشتر جنبه اقتصادی پیدا کرده است و از تصاویر کودکان نیازمند، استفاده ابزاری میکنند.
او در خصوص قوانین مربوط به انتشار مشخصات کودکان در اماکن عمومی میگوید: ما به صورت کلی قوانینی داریم و میشود به آنها استناد کرد. مثلا در قانون مطبوعات انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد ممنوع اعلام شده است. در قانون جرایم رایانه ای هم اگر عکس و فیلم یا تصویر خصوصی بدون اجازه گرفته شود به گونه ای که منجر به هتک حیثیت آبرو شود جرم محسوب میشود. قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیر مجاز میکنند نیز وجود دارد که البته به موارد خیلی خاص اشاره میکند مثلا نصب دوربین در اماکن خاص را جرم انگاری کرده اند.
انصاری همچنین با اشاره به قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات معتقد است که به عنوان مثال ماده 15 این قانون به مساله حال حاضر (انتشار تصاویر کودکان در اماکن عمومی ) نزدیکتر است. بر اساس ماده 15، موسسات مشمول این قانون در صورتی که پذیرش درخواست متقاضی متضمن افشای غیر قانونی اطلاعات شخصی درباره یک شخص حقیقی ثالث باشد باید از در اختیار قرار دادن اطلاعات درخواست شده خودداری کنند مگر آنکه شخص ثالث به نحو صریح و مکتوب به افشای اطلاعات راجع به خود رضایت داده باشد، شخص متقاضی ، ولی یا قیم یا وکیل شخص ثالث، در حدود اختیارات خود باشد یا اینکه متقاضی یکی از موسسات عمومی باشد و اطلاعات درخواست شده در چارچوب قانون مستقیما به وظایف آن به عنوان یک موسسه عمومی مرتبط باشد.
از گفتههای انصاری این نکته منتج میشود که ما در زمان حاضر قوانینی پراکنده در حریم خصوصی آن هم به صورت کلی داریم که میتواند در مورد کودکان هم صدق کند. آنچه که در این نوشتار آمده است طرح یک مساله بوده است و اینکه آیا انتشار تصاویر کودکان در اماکن عمومی به قصد جمع کردن اعانه و کمکهای مردمی یا جلب حمایت درست است یا خیر. قدر مسلم آن است که کودکان یاد شده اگر رضایت هم داشته باشند ، رضایت انان محلی از اعراب ندارد و در زمان بزرگسالی ممکن است از ابراز آن نارضایتی ایجاد شود.
این یک طرح مساله است و مطمئنا دست اندرکاران حقوق کودک و نیز صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) بر آن تاکید دارند. هر چند هدف موسسات و نهادهای حمایتی، خدمت به کودکان نیازمند است اما بهتر نیست در خصوص انتشار تصاویر این افراد تجدید نظر کنند؟
لیلا خطیب زاده
پژوهشم ** 1776**1552
انتهای پیام /*