حجت الاسلام انصاریان:
مشکلاتی که در این چهل سال داشتیم به حفظ دین میارزد
دینی و مذهبی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - حجت الاسلام انصاریان گفت: اگرچه چهل سال است، مشکل، گرانی و کمبود داریم ولی این مصائب میارزد به اینکه دین، قرآن، اهل بیت(ع)، مساجد، حسینیه ها، حوزهها و منبرها بماند.
تبسم مهر - حجت الاسلام انصاریان گفت: اگرچه چهل سال است، مشکل، گرانی و کمبود داریم ولی این مصائب میارزد به اینکه دین، قرآن، اهل بیت(ع)، مساجد، حسینیه ها، حوزهها و منبرها بماند.
به گزارش خبرگزاری مهر ، حجت الاسلام حسین انصاریان در مسجد جامع غدیرخم تهران، اظهار کرد: صدیقه کبری(س) با خطبه ای که در مسجد خواندند درسهای عظیم و سازنده ای را به امت تا قیامت دادند، در ضمن بیانات ایشان انحرافات شدید اکثریت را بعد از درگذشت پیامبر اسلام(ص) گوشزد کرد.
ایشان افزود: از اوایل سخنرانی حضرت استفاده میشود که علت فرو رفتن اکثر امت در لجن گمراهی و ظلمات که مانع رسیدن فیوضات الهیه به انسان است چه بوده -البته این مسائل با دقتِ در متن گفتار حضرت درمی آید- گفتاری که نشان میدهد وجود مقدس ایشان دریایی بی ساحل از «علم لدنّی» و «علم الهامی» بوده است.
یک روح بدون آلودگی و پاک عامل اتصال انسان به محبوب است
وی به عنوان نمونه به آیه ای از قرآن دربارۀ علم حضرت زهرا(س) بیان و خاطرنشان کرد: حیوانات گیرندۀ الهامات الهیه هستند و علتش هم این است که روح حیوانی آنها موج ظلمت ندارد، یک روح بدون آلودگی و پاک است که همین روح عامل این است که اتصال به محبوب داشته باشند و با گوش باطن خودشان صدای الهام حضرت رب العالمین را بشنوند و الهام شنیده را به کار بیاندازند، نه اینکه فقط بشنوند.
وی ادامه داد: حیوانات مانند همۀ آسمانها و زمین هم گیرنده و هم به کار گیرندۀ الهام هستند. در آیات شریفۀ قرآنی میخوانیم «وَ أَوْحی فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» (فصلت، 12) ما به تمام کرات آسمانی، کهکشان ها، سحابیها و عالَم بالا، راه و وظیفه و مسئولیتشان را در این عرصۀ هستی وحی کردیم.
استاد اخلاق و تربیت حوزههای علمیه گفت: اولین کسی که بعد از پیغمبر(ص) تفسیر قرآن شروع کرد وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) بود. بیست و پنج سال ایشان ممنوع از سخنرانی و سخن گفتن بودند، اجازه نمیدادند در هیچ مجلسی نکته ای را بیان کند، در این بیست و پنج سال کار حضرت به اجبار برداشتن یک طناب و یک تیشه و یک بیل بود، در مدینه با روزی دو سه درهم اجیر باغهای مردم بود؛ یعنی این دانش گستردۀ الهی و این ارزشهای بی نهایت را کنار یک طناب و یک بیل و یک کلنگ قرار داده بودند. بعد از بیست و پنج سال ایشان یک آزادی پیدا کرد که حرف بزند. یکی از اقدامات امام علی(ع) تفسیر قرآن بود، ایشان یکی از شاگردان تفسیرش پسرعمویش عبدالله بن عباس بود که البته مورد علاقۀ حضرت بود، ایشان از امیرالمؤمنین(ع) تفسیر قرآن را یاد گرفت. یک روز یک کسی به او گفت: علم تو نسبت به قرآن با علی بن ابی طالب مساوی شده؟ به او گفت: چه میگویی؟ علی بن ابی طالب علمش همۀ هفت دریاست و علم من یک قطره است در مقابل علم او و این قطره را هم من از آن هفت دریا برداشتم، خودم اصلاً هیچ چیزی ندارم.
وی در ادامه به روایتی از عالِم سنی درباره امام علی(ع) اشاره و تصریح کرد: شیخ سلیمان بلخی عالم سنی حنفی مذهب در کتاب «ینابیع الموده» نقل میکند؛ امیرالمؤمنین به ابن عباس گفت: من اگر تمام حقایق هفت آیۀ سورۀ حمد را برایتان بگویم، یعنی مطابق ظرفیت شما و استعداد شما هفت آیۀ حمد را برایتان بگویم، آن مقداری که شما ظرفیت دارید نه از حمد، آن چیزی که پیش من است، شما بعد از تمام شدن کلاس هفتاد شتر جوان باید بیاورید نوشته هایش را بار کنید و ببرید. این برای هفت آیه اش است و این حقیقت دارد.
ترس پیامبر(ص) از اینکه حقیقت علی(ع) را برای مردم بیان کند
استاد انصاریان در مورد عظمت مقام امیرالمؤمنین(ع)، گفت: شما از این روایات و ده برابر نهج البلاغۀ چاپ شده حس کنید روح چقدر پاک، الهی و ملکوتی بوده؛ روح، عقل و باطنی که ما اصلاً نمیتوانیم درک کنیم. پیغمبر اکرم ترسید از اینکه حقیقت امیرالمؤمنین(ع) را برای مردم بیان کند، به امیرالمؤمنین(ع) گفت: «اخاف» میترسم که آنچنان که هستی تو را به مردم معرفی کنم و تا سرم را زمین گذاشتم به جای خدا تو را بپرستند.
وی افزود: ما انسانها یقیناً راه به اتصال این ارواح داریم، اگر ما اتصال نداشتیم چرا پروردگار در قرآن میگوید اطاعت از پیغمبر واجب است؟ چرا در قرآن میگوید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُون» (مائده، 55) چرا در قرآن به صورت واجب به ما میگوید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» (نحل، 43). اگر ما اهل ذکر نباشیم چه کسی اهل ذکر است؟ اگر ما شیعۀ درست بهشتی نباشیم معاویه بهشتی است؟ یا ترامپ بهشتی است؟ یا اسرائیلیها بهشتی هستند؟ اگر راه اتصال بین ارواح و عقول ما به این دریاهای الهی باز نبود، چرا پروردگار از ما به اطاعت به صورت واجب و به پیروی آن دعوت کرده؟ این ارواح شبیه آیینه هستند، همۀ عوالم و علوم در این آیینهها منعکس است، همۀ ما هم از آیات قرآن این حقیقت را استفاده میکنیم که به ما تهمت نزنند که چون شیعه اید غلو میکنید، غلو حرام است؛ اینها آیینه هایی هستند از پیغمبر و صدیقه کبری تا امام عصر که تمام حقایق هستی در وجودشان منعکس است و میبینند، یعنی یک جا نشستند ولی همۀ حقایق و پشت پرده عالم را میبینند.
وی گفت: کتاب اصول کافی از استحکام فوق العاده ای برخوردار است؛ روایتی در این کتاب است که شخصی خدمت امیرالمؤمنین(ع) میآید و به امام میگوید: «انی احبک» من عاشق شما هستم. امام سرشان را پایین انداختند و مقداری مکث کردند، بعد سر مبارکشان را بالا آوردند و فرمودند: «کذبت» دروغ گفتی، تو مرا دوست نداری، تو هیچ رابطه ای با من نداری، چون خدا بین ما و بین پیغمبرانش و ائمه و قرآن رابطه برقرار کرده، ما راه به همۀ حقایق داریم. البته هر کدام از ما به اندازۀ ظرفیت روحی و نفسی خودمان راه داریم، اما این ظرفیتها یکسان نیستند. «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْض» (بقره، 253) انبیا هم ارواح یکسان نبودند، طبق قرآن مجید پنج اولوالعزم بودند، اولوالعزم پنجم هم آنچه صد و بیست و چهار هزار نفر داشتند را در خودش به تنهایی داشت.
هشت بهشت به تناسب اختلاف ظرفیت مردم مؤمن است
مبلغ عرصه بین الملل اظهار کرد: از ائمه پرسیدند: چرا بهشت هشت تاست؟ چرا خدا یک بهشت نساخته؟ جهنم هفت تاست؟ امام فرمودند: هشت بهشت به تناسب اختلاف ظرفیت مردم مؤمن است. یک مؤمن آسیه زن فرعون است که خدا در قرآن میگوید این زن سرمشق تمام زنان و مردان مؤمن و مؤمنه تا قیامت است. خدا در سورۀ حشر میفرماید: اگر این قرآن را به کوه نازل میکردم کوه متلاشی میشد و در مقابل آیاتش خاکسار میشد؛ یعنی کوه هم شعور و فهم دارد و میتواند با قرآن ارتباط برقرار کند.
یک مؤمن مریم کبری(ع) است که در منطقۀ بسیار فاسدی زندگی میکرد، روزگار تولدش در منطقه ای بوده که مردم رباخور فاسد و اهل هر گناهی بودند، ولی مریم آنچنان به پروردگار عالم ربط پیدا کرد که گوشش برای شنیدن صدای ملائکه آماده شد. چند بار در قرآن است «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ، یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِین» (آل عمران، 42 و 43) این یک ظرفیت است. یک ظرفیت هم خدیجۀ کبری(س) است که پیغمبر میفرماید: «زوجتی فی الدنیا و الاخره» خدیجه همسر من در دنیا و آخرت است، این خیلی روح است. یک ظرفیت هم که گستردهتر از همۀ آفرینش است ظرفیت صدیقه کبری(س) است. گستردگی ایشان را هم از آیۀ مباهله، آیۀ تطهیر، خطبۀ مسجد، خطبۀ منزل، دعاها و روایاتش استفاده میکنیم. هر چه آدم به طرف پاکیِ از آلودگیهای باطن و ظاهر پیش برود انعکاس فیوضات به تناسب این پاکی در باطن انسان تجلی میکند.
شیعه باید از مسیر زندان، تهمت، تحریم، رنج، سختی و شهادت عبور کند
وی در ادامه سخنان خود به طرح ناموفق دشمنان برای نابودی کشور اشاره و خاطرنشان کرد: طرح آمریکا، اسرائیل و انگلیس این بود که تمام مساجد، آتشکدهها و کلیساها نابود شوند و کل حسینیهها انبار تجاری شود، اما مردم نگذاشتند گرگهای استعمار موفق شوند. اگرچه چهل سال است، مشکل، گرانی و کمبود داریم و بیشتر اداریها هم به ما تکبر میکنند؛ ولی این مصائب میارزد به اینکه دین، قرآن، اهل بیت(ع)، مساجد، حسینیه ها، حوزهها و منبرها بماند.
استاد انصاریان در پایان گفت: شخصی خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمد و عرض کرد: «یا علی احبک» عاشقتم علی جان. امام فرمود: «استعد للبلاء» برای هر مصیبت و بلایی خودت را آماده کن. فعلاً تا آمدن امام عصر(عج)، شیعه باید از مسیر زندان، تهمت، تحریم، رنج، سختی و شهادت عبور کند.