دیدار با گروهک جیشالظلم برای نوشتن یک کتاب/ «مهران میخندد» سفارشی نیست
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - نویسنده کتاب ۱۷۱;مهران میخندد۱۸۷; میگوید: این اثر سفارشی نیست. تلاش شده تا قهرمان اصلی این کتاب را همانگونه که هست، نشان دهم، نه بزرگ و آسمانی و نه کوچک و زمینی.
تبسم مهر - نویسنده کتاب «مهران میخندد» میگوید: این اثر سفارشی نیست. تلاش شده تا قهرمان اصلی این کتاب را همانگونه که هست، نشان دهم، نه بزرگ و آسمانی و نه کوچک و زمینی.
- اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کتاب «مهران میخندد» زندگینامه و خاطرات شهید مرزبان نیروی انتظامی، مهران اقرع، است. شهید اقرع متولد 18 خرداد سال 1371 بود که به همراه هفت نفر از اعضای کادر و وظیفه در تاریخ 17 فروردین 94 در منطقه نِگور سیستان و بلوچستان به شهادت رسید.
این اثر حاصل گفتوگو با خانواده، دوستان و همکاران این شهید است. محسن صالحیخواه، نویسنده این کتاب برای نوشتن اثر سفرهایی به سیستان و بلوچستان و مشهد مقدس داشت که روایت سفر به استان محل خدمت این شهید در بخشی جداگانه از این کتاب آمده است. این کتاب در 143 صفحه با همکاری مؤسسه فرهنگی شهدای ناجا روانه بازار نشر شده است. صالحیخواه در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم ، با اشاره به چرایی نگارش این اثر میگوید: شهید اقرع نماینده یک نسل است، نماینده شهدایی که ثابت میکنند دوران ایثار و خدمت به مردم تمام نشده است.
او با تأکید بر اینکه کتاب «مهران میخندد» یک اثر سفارشی نیست، ادامه میدهد: تلاش کردم تا قهرمان این کتاب را همانگونه که بود، نشان دهم؛ نه بزرگ و آسمانی و نه کوچک و زمینی. گفتوگوی تسنیم با صالحیخواه را میتوانید در ادامه بخوانید:
تسنیم: آقای صالحیخواه شهید مهران اقرع چه ویژگی خاصی داشت که مورد توجه قرار گرفت و تصمیم گرفتید که به زندگی او در قالب یک کتاب بپردازید؟
شهید اقرع به نظر من نماینده یک نسل است. نماینده شهدایی که ثابت میکنند دوران ایثار برای حفظ امنیت مردم تمام نشده است. این شهید که سوژه کتاب «مهران میخندد» است، نشان میدهد نسل امروز که نه جنگ را دیده و نه روزهای انقلاب را درک کرده، هم در صف ایستاده است. سوای قصه شهادت و سیره زندگی این شهید عزیز که به طور خاص به آن پرداختهایم، اگر نگاهمان را بخواهیم به این نسل بعد از جنگ بدوزیم، شهدای دهه هفتادی کم نداریم. چه در جرگه شهدای مدافع حرم و چه در میان شهدای غیور ناجا که سهم زیادی در تأمین امنیت کشور دارند؛ از مرزها گرفته تا شهرها.
تسنیم: از کجا با شهید آشنا شدید؟
آشنایی من با این شهید بزرگوار وقتی رقم خورد که عزیزان مؤسسه فرهنگی و انتشارات زاد اندیشه از من دعوت کردند که نویسنده این کار باشم. پیشینه این آشنایی هم به انتشار کتاب «جُندی مُکَلَّف» بازمیگردد که امسال منتشر شد. کتاب اولم سبب خیر شد که توفیق قلم به دست گرفتن برای نوشتن زندگینامه و خاطرات شهید اقرع را داشته باشم. از آنجایی که فاصله سنی من و شهید اقرع کمتر از یکسال است، درک فضایی که در آن بزرگ شده بود و روحیاتی که داشت برایم آسانتر بود.
برای کسی به سن و سال من نوشتن از دوران جنگ سخت است؛ چون تصویری به غیر از فیلمهای دفاع مقدس از آن دوران ندارم. اما درک شهدایی که همنسل ما هستند برای امثال من راحتتر است؛ از این جهت توانستم که درباره شهید اقرع بنویسم.
داستانی درباره همه آدمهای بعد از جنگ+ فیلم
شهید مهران اقرع از نیروهای کادر مرزبانی ناجا بود. وی به همراه هفت نفر دیگر از عزیزان مرزبانی اعم از کادر و وظیفه در فروردین سال 94 توسط تروریستهای جیشالظلم به طرز ناجوانمردانهای به شهادت رسیدند. یکی دیگر از شهدای آن حادثه، شهید علی امامدادی از صمیمیترین دوستان شهید بود که با هم در دانشگاه افسری درس میخواندند.
تسنیم: کتاب به سفارش ناجا نوشته شده است؟
ناجا یا به طور دقیقتر بخواهم بگویم دوستان عزیزم در مؤسسه فرهنگی شهدای ناجا خیلی در فرایند تدوین و جمعآوری محتوای کتاب نقش داشتند. طبیعتاً پیدا کردن دوستان شهید، هماهنگی برای مصاحبه با خانواده ایشان و البته سفر به منطقه مرزی با همکاری بیدریغ این برادران صورت گرفت. در مجموع باید بگویم که «مهران میخندد» یک کتاب سفارشی نیست. این من بودم که برای نگارش این اثر از ناجا یاری خواستم و آنها نیز بیدریغ کمک کردند.
تسنیم: سفر به منطقه مرزی؟
از آنجایی که شهید اقرع در مرز نگور استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسید، لازم بود که سفری به آن منطقه داشته باشم تا همکاران وی را ملاقات و فضا را احساس کنم. در آن سفر چند نفر از اعضای گروهک جیشالظلم را هم دیدم. روایت این سفر را به صورت بخشی جداگانه در کتاب آوردهام. پیش از این نیز چون خانواده شهید اهل و ساکن مشهد هستند، توفیق داشتم که در ماه مبارک رمضان سفری به این شهر داشته باشم تا خانواده اقرع را ملاقات و با آنها نیز مصاحبه کنم. این دو سفر نقش اساسی در شکل گرفتن کتاب داشت.
تسنیم: کتاب «مهران میخندد» یک اثر داستانی است یا اثری است در قالب خاطرات شفاهی؟ نثر و ساختار اثر ممکن است مخاطب را در تشخیص نوع قالب کار دچار تردید کند.
من هنوز جسارت داستان نوشتن ندارم. یعنی معتقدم فعلاً برای من زود است که بخواهم برای قصهنویسی دست به قلم شوم. دو اثری که در حال حاضر مشغول نگارش آنها هستم، داستانی نیستند. این کتاب نیز بر مبنای مصاحبه با دوستان، خانواده و همکاران شهید نوشته شد و یک پروژه خاطرات شفاهی بود.
تسنیم: نکته دیگری اگر دارید بفرمایید.
نسل بعد از جنگ هم دارد نقش خود را ایفا و سهمش را ادا میکند. شهید اقرع مثل عباس دانشگر(شهید مدافع حرم) و دیگر شهدای نسل امروز میتواند برای نسل امروز الگو باشد؛ به همین دلیل فکر میکنم که باید برای معرفی آنها تلاش کنیم و آنها را همانطور که هستند، نشان دهیم؛ نه بزرگ و آسمانی یا کوچک و صرفاً زمینی. مخاطب میتواند با روایت صحیح و زیبا ارتباط برقرار کند. شهید اقرع، شهید امامدادی و همه شهدای وظیفه و پایور ناجا، مدافعان حرم و هر کسی که اسلحه دست گرفته و برای امنیت این مردم میجنگد، میتواند یک الگو باشد.
البته ناگفته نماند که پرداختن به این شهید در این کتاب، نافی رشادت دیگر شهیدان این روزهای ناجا نیست. سربازانی که به شهادت میرسند یا نیروهای پلیس از یگانهای دیگر نباید از قلم بیفتند. تلاش دارم تا در دیگر آثار نیز به زندگی این شهدا بپردازم؛ از این جهت کتاب بعدیام درباره شهدای نیروی انتظامی، درباره دو سرباز شهید مرزبانی است. امیدوارم که «مهران میخندد» اولین حلقه زنجیری باشد که حلقههای دیگر آن، کتابهای دیگر درباره شهدای پلیس باشد. همانطور که سالهاست کتاب شهدای دفاع مقدس و بعد از آن شهدای دفاع از حرم اهل بیت(ع) جای خودشان را در کتابفروشیها پیدا کردهاند و این اتفاق باید برای شهدای ناجا نیز بیفتد.
انتهای پیام/