پروندۀ علوم شناختی/3 | یادداشت حامد حاجی حیدری درباره دیدار رهبری با دست اندرکاران علوم شناختی
بیمسئولیتی علوم انسانی باعث روی آوردن به علوم شناختی شده است
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مقاله خود، علوم انسانی را در غفلتِ روشنفکرانه از اوضاع رو به وخامت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دنیا دانست.
تبسم مهر - استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مقاله خود، علوم انسانی را در غفلتِ روشنفکرانه از اوضاع رو به وخامت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دنیا دانست.
خبرگزاری فارس، گروه اندیشه: پس از دیدار رهبر معظم انقلاب با دستاندرکاران علوم شناختی دکتر حامد حاجیحیدری استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران طی مقالهای که در سایت خود منتشر ساخت به استقبال از این رویداد رفت. حاجیحیدری ضمن انتقاد از عدم توجه کافی به این رویداد در سطح فعالان سیاسی این اتفاق را حائز اهمیت در سطح زیربنایی و روبنایی سیاست و معیشت دانست و درباره توجه به علوم شناختی تأکید کرد: «پس از کنشهای سیاسی هوشمندانهای همچون فکر علوم انسانی ایرانی-اسلامی، ایده مهندسی فرهنگی، و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، چهارمین و احتمالاً مهمترین کنش دانشی رهبر عالی و خوشفکر جمهوری اسلامی است.»
این استادیار دانشگاه تهران تلاشهای جهانی برای بهبود علوم انسانی پس از چند دهه بحرانی را موفق ندانست و پدیدار شدن علوم شناختی را دگرگونی مهمی تلقی کرد که میتواند به مهاجرت بزرگ از علوم انسانی نارسای موجود و پیدا شدن راه حلی برای انبوه مسائل رفتاری و اجتماعی منجر شود. انتقادی شدید از علوم انسانی که بیان آن از سوی استاد مطرحترین دانشکده علوم انسانی کشور بر اهمیت آن میافزاید.
این جامعهشناس در ادامه علوم شناختی را مسیر برونرفت مناسبی از بنبست علوم انسانی روشنفکرزده امروز دانست و عالمان علوم انسانی را دچار مماشات و اکتفا به ابراز تأسف درباره معضلاتی همچون عدالت، آزادی، آموزش، جنسیت، تمدن، جهانیسازی و محیط زیست تلقی کرد و ادامه داد: «در حالی که فنون فنی-مهندسی، مشغول طراحی مسیرهای پیشروی تحول در حیطههای تکنولوژیک هستند، عالمان علوم انسانی، علمورزی خود را در منفیبافی بیپایان به رخ دانشجویان و مردم عادی میکشند، و از این قرار، مدتهاست که نزد بسیاری از مردم این پرسش مطرح است که سرمایهگذاری در علوم انسانی دقیقاً به چه کار میآید؟»
حاجیحیدری همچنین پیشفرضهایی نظیر کفایت رسیدگی علوم انسانی به بحثهای خود برای اصلاح امور را زیر سؤال برد و این تلقی را که سیاستمداران بحثهای سیاسی و فلسفی روشنفکران را به زمینه عمل سیاسی میرسانند و لازم نیست تا خود عالمان علوم انسانی غم عملیاتی شدن دیدگاههایشان را بخورند را مردود دانست. او همچنین علوم شناختی را بر خلاف علوم انسانی بیزار از بیطرفی ارزشی تلقی نمود و در ادامه بر این موضوع تأکید کرد که علوم شناختی درخشانتر از دو مسیر میانرشتهای پیشتر گشوده شده، یعنی نظریه عمومی سیستمها و نظریه عمومی بازیهاست.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با انتقاد از نسبیتگرایی غالب در جریانهای مختلف فکری سده بیستم که علوم انسانی و عمل سیاسی را به کثرتگرایی غیرمسؤولانهای سوق داده بود، علوم شناختی را به واسطه در نظر گرفتن شناخت به عنوان مفروض غیرقابلانکار زمینهساز بازگشت به سمت آنچه که «دیدگاه توحیدی» خواند بعد از یک قرن آشفتگی معرفی کرد.
وی در انتها این موضوع را که سید کمال خرازی وزیر خارجه عصر اصلاحات، سمت مدیریت بر چنین مسیری را عهدهدار است ادای دین و جبران مافات اصلاحات به «شناخت» و ضرباتی که نسبیتگرایی شناختی به «حکمت» و «اخلاق» و «سیاست» زد تلقی نمود.
انتهای پیام/