درنگی بر جریان سینما در چهار دهه تاریخ انقلاب؛ (2)
دهه نخست؛ هویتیابی سینما با طعم دفاع مقدس
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- نخستین دهه فعالیت هنر سینما در ایران، در کنار تاکید بر هویتیابی هنر هفتم در کشورمان به واسطه برگزاری ادوار جشنواره فیلم فجر، زمینهساز تولد دو ژانر سینمایی دفاع مقدس و کودک و نوجوان در ایران میشود.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- نخستین دهه فعالیت هنر سینما در ایران، در کنار تاکید بر هویتیابی هنر هفتم در کشورمان به واسطه برگزاری ادوار جشنواره فیلم فجر، زمینهساز تولد دو ژانر سینمایی دفاع مقدس و کودک و نوجوان در ایران میشود.
به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، در مرور سیر فراز و فرود تحولات و تطورات سینمای انقلاب اسلامی در بازه 40 ساله و در یک تقسیمبندی کلان میتوان به چهار دهه شکلگیری جریان سینمای ایران با نگاه بر مساله مضمون، ماهیت و محتوا به بررسی و پژوهش پرداخت.
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) به بهانه ایام برگزاری سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در چهل سالگی انقلاب در سلسله گزارشهایی بنا دارد تا مرور، مداقه و رصدی بر حوزه هنر هفتم در این بازه 40 ساله داشته باشد. در گزارش نخست از این سلسله گزارشها به روایت روزها، هفتهها و ماههای نخست شکلگیری جریان سینمای جمهوری اسلامی ایران در گذار از سینمای بیمحتوا، نازل و مبتنی بر مدار ابتذال دوران پهلوی که از آن به عنوان دوران فیلمفارسی نیز یاد میشود اشاراتی شد.
در حقیقت بازه زمانی بیست و سوم بهمن ماه 1357 تا آغاز سال 1360 به عنوان مهمترین دوران شکلگیری و تبیین قوانین، چارچوبها و نظام تحقق سینمای مبتنی بر آرمانهای انقلاب و ملتزم به شعائر دینی و اسلامی شناخته میشود؛ دورانی که از آن به عنوان دوران «پوستاندازی» سینمای ایران نیز یاد میشود، سالهایی که همیاری و تعاون بدنه فرهنگی دولت در کنار جنس و نگاه مطالبهگر هنرمندان از یک سو و تلاش برای زنده نگه داشتن شریانهای هنر سینما تا شکلگیری جریان مستمر در تولید آثار سینمای انقلابی و اسلامی با فراز و فرودهای مختلفی همراه بود.
سالهایی که در نهایت با آغاز سال 1360 ضوابط کلی تولید آثار با شکلگیری شورای پروانه ساخت، شورای صدور پروانه نمایش و شورای ارزشیابی و نظارت تولید آثار سینمایی سه ضلع اصلی جریان تولید در مسیر سینمای انقلاب را تشکیل میداد.
در گزارش پیش رو، شکلگیری جریان سینمای ایران را در دهه 60 مورد مداقه قرار میدهیم. دههای که آن را به عنوان دهه هویتیابی جریان سینمای انقلاب میشناسند. هرچند با سختیها و اختلاف نظرهایی در ماههای نخست، این هنر فعالیت خود را آغاز کرد اما طی یک دهه به واسطه خواست و اراده مشترک مسئولان، هنرمندان و مردم برای دوری از جریان سینمای بیمحتوای پهلوی و تحقق سینمای آرمانی، انقلابی و اسلامی نظام جمهوری نظامی کشورمان، به درخشانترین دوره از دهههای تولد مجدد سینما با معیار و نگرشهای هنری و مبتنی بر جریانسازیهای بنیادین فرهنگی در بطن جامعه بدل شد.
** شکلگیری جریان سینمای مردمی
در حقیقت آنچه بین سالهای 1358 تا 1367 به عنوان دهه نخست عمر سینمای پس از انقلاب در کشور ما شناخته میشود، در سه محور ماهیت، محتوا و مضمون تفاوتهای بنیادینی با سینمای سالهای پیش از انقلاب به ویژه جریان سینمای دهه 50 هجری شمسی داشت. تفاوتهایی که از یک سو برآمده از خواست و اراده معطوف به جریان انقلاب اسلامی بود و از سوی دیگر مهمترین شرط مطالبه مخاطبان - به عنوان عاملان دوام و بقای هنر سینما - از جریان سینمایی که متعلق به مردم در تمامی سطوح و طبقات اجتماعی باشد و بتواند تعبیر «سینمای خانوادگی» را نه در شعار که در شکل عینی و عملی محقق سازد.
مطابق انتظار، گامهای ابتدایی برای تولید آثار سینمایی با توجه به نخستین تجربهها و آزمون و خطاهای شکلگیری جریان مستمر در تولید آثار سینمایی مبتنی بر قوانین جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رسیدن به سینمای انقلابی و اسلامی، آرام و آهسته برداشته شد.
** میانگین تولید ساله 33 اثر سینمایی، طی دهه 60
در حالی که تعداد تولیدات سینمایی در سال 1358 تنها به 10 فیلم خلاصه میشد، در سال 1359 این آمار به 23 اثر سینمایی ارتقا پیدا کرد و در سال 1360 سینمای ایران شاهد تولید 21 اثر سینمایی بود.
با آغاز جنگ تحمیلی و تغییر شرایط حاکم بر جامعه از یک سو و تغییر الگوها و انگارههای فرهنگی در جامعه انقلابی و اسلامی، شاهد تحقق آرمان دیگری تحت لوای انقلاب شکوهمند کشورمان به عنوان دوران دفاع مقدس بودیم. به همین مناسبت در سال 1361 تعداد آثار تولید شده در قیاس با دو سال قبل، کمی کاهش پیدا کرد و به 16 اثر سینمایی رسید؛ اما با وجود کاهش این آمار، شاهد تولد جریان جدیدی در حوزه تولیدات سینمای کشورمان به عنوان «سینمای جنگ و دفاع مقدس» و سینمای مقاومت بودیم.
همین شکل جریانسازی و تأثیرگذاری هنر سینما به واسطه تقویت نگاه اتحاد و همدلی مردم ایران در مواجهه با یورش رژیم بعثی و درگیر شدن تمامی ایران به شکل مستقیم و غیرمستقیم در جنگ هشت ساله باعث شد تا این بار سینماگران با تعهد بیشتری برای بازتاب حماسهسازی رزمندگان انقلاب اسلامی از یک سو و تقویت بنیانهای اتحاد و همدلی مردم به واسطه زبان هنر و هنر تاثیرگذاری مانند سینما از سوی دیگر گام بردارند. نتیجه آن شد که 33 اثر سینمایی در سال 1362 در کشور تولید شد. این آمار افزایشی در سال 1363 نیز ادامه داشت به گونهای که در این سال 45 اثر سینمایی توسط سینماگران تولید شد و در سالهای پیش رو این آمار با همین تعداد بدون افزایش یا کاهش چشمگیری به جریان خود ادامه داد.
به گونهای که در سال 1364 شاهد تولید 43 اثر سینمایی، در سال 1365 شاهد تولید 45 اثر سینمایی، در سال 1366 شاهد تولید 52 اثر سینمایی و در نهایت در سال 1367 شاهد تولید 47 اثر سینمایی توسط هنرمندان و سینماگران کشورمان بودیم. در حقیقت در مجموع این دهه (1358 تا 1367)، 335 فیلم در جریان حیات سینمای بعد از انقلاب اسلامی تولید شد که نشاندهنده آمار تولید متوسط سالانه 33 اثر سینمایی است.
شاید از نگاه کمی، آمار 33 فیلم در طول یک سال در بازه زمانی 10 سال نخست انقلاب، آماری قابل قبول برای جریانسازی فرهنگی به واسطه هنر سینما به شمار نیاید؛ اما نباید از خاطر دور داشت که در همین بازه زمانی 10 ساله، دو سال نخست آن یعنی سالهای 1358 و 1359 به شکل توامان شاهد تولید 33 اثر سینمایی بودیم. آثاری که هنوز نتوانسته بودند به شکلی کامل و منطبق بر قوانین و چارچوبهای فرهنگی نظام انقلابی و اسلامی کشورمان استوار باشند.
** آسیبی که به چشم نیامد
آسیب دیگری که این نگاه کمیگرایانه با خود به همراه داشت، عدم تنوع ژانرهای تولید آثار سینمایی بود. در حقیقت گام برداشتن سینمای ایران در طی دهه نخست خود در حوزه آثار مبتنی بر جریان انقلاب، بازتابدهنده داستانهای دوران ستمشاهی از یک سو و در ادامه تاکید بر جریانسازی حماسه هشت سال دفاع مقدس بود. همین مساله تنوع ژانرها در آثار سینمایی کشورمان را طی این دهه بسیار محدود میکرد.
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در پس روزهای پرشکوه انقلاب، مهمترین مطالبه مردم تحقق آرمانهای اسلامی و انقلابی تحت لوای نظام جمهوری اسلامی ایران بود و به فاصله بسیار کوتاهی از آن روزهای خوش با آغاز جنگ تحمیلی، میلی مضاعف میان مردم در راستای حفظ تعهد و اتحاد برای دوام انقلاب شکوهمند اسلامی به وجود آمد که همان میل و شور و اشتیاق باعث شد تا این نگاه آسیبشناسانه (عدم تنوع ژانرهای سینمایی) حداقل در بین مخاطبان چندان مجالی برای بروز و ظهور پیدا نکند.
چه آنکه آمار نیز نشان میدهد با وجود عدم تنوع در شکل و گونههای سینمایی در طی همین بازه 10 ساله، شاهد افزایش حضور مخاطبان در سالنهای سینمایی حتی در سالهای اوج جنگ تحمیلی بودیم. تولید آثار سینمایی مبتنی بر داستانهای انقلاب و مبارزات انقلابی از یک سو و از سوی دیگر بازتاب حماسهسازی رزمندگان اسلام بر پرده نقرهای، باعث شده بود تا مردم این بار با توجه به محقق شدن بخش اعظمی از خواستههایشان، یعنی تحقق سینمای خانوادگی و سینمایی متعلق به تمام بدنه اقشار مختلف جامعه با عدم تنوع در گونههای سینمایی به راحتی کنار بیایند.
** تولد جشنواره فیلم فجر
دهه نخست انقلاب اسلامی در حوزه سینما در همان گامهای ابتدایی خود شاهد تولد جشنواره بود که نه تنها نام فجر انقلاب را با خود یدک میکشید که در حقیقت به یکی از مهمترین رخدادهای سینمایی کشور بدل شد. رخدادی که به واسطه آن عموم مردم میتوانستند داشتهها و آوردههای یک ساله سینمای انقلاب را به نظاره و داوری بنشیند.
برگزاری نخستین دوره جشنواره فیلم فجر که گام ابتدایی خود را در سال 1361 آغاز کرد باعث شد، این رویداد در سیر تطور و تحول هنر سینما بعد از انقلاب اسلامی مهمترین شاخصهها را برای تقویت بنیانهای هنر هفتم در جامعه از یک سو و سیر پیشرفت کیفی آثار سینمایی از نظر محتوا، مضمون و تکنیک را پیشاروی جامعه مخاطبان ترسیم کند.
** جولان سینمای دفاع مقدس و کودک در دهه 60
دهه 60 را در جریان تولید آثار سینمایی، میتوان به سینمای دفاع مقدس و سینمای کودک اختصاص داد. در حقیقت این دو نه تنها به عنوان ژانرهای گمشده سینمای ایران از بدو حیات آن تا دهه 60 شناخته میشدند، که در بطن خود ویژگیهای خاص این دهه را از جمله تاکید بر حفظ روحیه انقلابی در میان آحاد مردم جامعه با خود به همراه داشت. همچنین این گونههای سینمایی برخورد اجتماعی با پدیده تلخی مانند جنگ تحمیلی را به واسطه زبان هنر، برای مردم راحتتر میکرد.
درست به واسطه همین نگاه و نگرش مردمی بود که نخستین سالهای دهه 60 که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله بود نه تنها در بین رزمندگان حاضر در خط مقدم جبهه که در کوچه، محله، خیابانها و تکتک شهرهای ایران میشد روحیه استقامت، ایثار، مقاومت و جنگاوری که بازتابدهنده عقبه رفتار انقلابی مردم تا به بار نشستن انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 57 بود را احساس کرد.
به همین سبب سینماگران نیز با بهرهمندی از وجود چنین شور و حسی در میان مردم، تلاش کردند تا تمرکز آثار سینمایی خود را در این دو حوزه یعنی سینمایی کودک و سینمای جنگ معطوف کنند و فیلمهایی را تولید کنند که بازتابدهنده نگاه ملی و حماسی باشد که از قضا برخی از پرفروشترین آثار تاریخ سینمای ایران نیز در همین دهه تولید شد.
شاید از مهمترین آثار تولید شده در این دهه بتوان به فیلمهای «مرگ یزدگرد» و «باشو غریبه کوچک» به کارگردانی بهرام بیضایی؛ «اجاره نشینها» و «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «دونده» به کارگردانی امیر نادری و «مادر» به کارگردانی زندهیاد علی حاتمی و همچنین فیلم متفاوت و دگراندیشانه «خانه دوست کجاست؟» زندهیاد عباس کیارستمی اشاره کرد.
آنچنان که گفته شد یکی دیگر از مهمترین رویدادهای سینمای دهه 60، تولد ژانر سینمایی کودک بود. ژانری که مهمترین مطالبه مخاطبان هنر و سینما از دستاندرکاران هنر انقلاب بود و تا پیش از انقلاب و در سالهای رژیم شاهنشاهی به هیچ وجه در تولیدات بدنه سینمای ایران جایی نداشت. به همین سبب بود که میتوان با قدرت گفت که هر چقدر سینمای پیش از انقلاب توجهی به بدنه خانواده و طبقات مختلف حاضر در جامعه نداشت؛ سینمای انقلاب و هنرمندان آن، متعهد به تحقق مطالبات مردمی در راستای جریانسازی رفتار فرهنگی در جامعه بودند. برخی از مهمترین آثار سینمای کودک و نوجوان در این دهه را میتوان در قالب آثاری چون«گلنار»، «دزد عروسکها»، «شهر موشها» و «سفر جادویی» رصد کرد.
** اولین سیمرغ سینمای ایران، روی مترسک نشست
مطابق آنچه گفته شد جشنواره فیلم فجر در سال 1361 کار خود را آغاز کرد؛ اما در طول برگزاری دو دوره نخست طی سالهای 1361 و 1362 آثار حاضر در این جشنواره تنها مورد قضاوت و داوری مردمی قرار میگرفت و این رویداد به شکل رقابتی برگزار نشد.
اما سومین دوره جشنواره فیلم فجر که بهمن ماه 1363 برگزار شد شاهد پر کشیدن نخستین سیمرغهای بهترین فیلم هنرمندان حاضر در این عرصه بود. در این میان حسن محمدزاده با کارگردانی فیلم «مترسک» سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از سومین دوره جشنواره فیلم فجر به خود اختصاص داد.
«مترسک» که برنده نخستین سیمرغ بلورین در تاریخ جشنواره فیلم فجر به شمار میرود در حقیقت بازتابدهنده رکن رکین جریان سینمای انقلاب است؛ یعنی سینمای خانوادگی! فیلمی با مضمون خانوادگی که روایتکننده رابطه یک نوجوان با نامادریش است.
** کیارستمی و اولین سیمرغ برای «اولیها»
چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1364 این بار شاهد دو برنده بود. دو اثری که سیمرغهای دوم و سوم جشنواره فیلم فجر را برای هنرمندان خالقشان به ارمغان آوردند. زندهیاد عباس کیارستمی با ساخت مستند «اولیها» و ابوالفضل جلیلی با اثر سینمایی به نام «بهار» که روایت و نگاهی مبتنی بر جریان دفاع مقدس داشت. «بهار» روایتکننده داستان زندگی نوجوانی بود که به دلیل آغاز جنگ تحمیلی همراه با خانواده مجبور به کوچ از جنوب کشور و منطقه بستان به سمت شمال میشود.
همچنین کیارستمی نیز مطابق سنت سالهای نخست فعالیت حرفهای خود در عرصه سینما که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کارش را آغاز کرده بود با مستند «اولیها» در حقیقت بر روایت تجربه روز نخست حضور بچهها در مدرسه استوار است.
** تولد ملاقلی پور با «پرواز در شب»
همزمان با برگزاری پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 65، بار دیگر شاهد درخشش اثری از سینمای دفاع مقدس هستیم. اثری که این بار نه تنها میتواند سیمرغ بلورین بهترین فیلم این دوره از جشنواره را برای کارگردان خود به ارمغان بیاورد که در حقیقت یکی از مهمترین چهرههای سینمای انقلاب را به هنر دوستان و جامعه هنری کشور معرفی میکند. زندهیاد رسول ملاقلی پور با «پرواز در شب»، قصه یکی از گردانهای رزمندگان ارتش را که در محاصره دشمن قرار گرفتهاند و ارتباط آنها با قرارگاه مرکزی قطع شده و برای بیرون رفتن از این محاصره دست به اقدامت متعددی میزنند را به روایت مینشیند.
** بالارفتن انتظارها و دریغ سیمرغ از هنرمندان
با برگزاری پنج سال از جشنواره فیلم فجر و گذشتن دهه 60 از نیمه، آرام آرام جامعه مخاطبان از یک سو و از سوی دیگر جامعه هنرمندان و منتقدان که بدنه داوری این جشنواره را تشکیل میدادند و نگاه خود را در راستای حرکت به سمت سینمای کیفی معطوف کرده بودند، در برگزاری ششمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1366، اثری را برای دریافت سیمرغ بهترین فیلم معرفی نکردند اما در همین دوره، داوران از دو فیلم با اهدای جوایز به شکلی متفاوت تقدیر کردند. فیلمهایی که هر دو آنها به جدول پرفروشترین آثار سینمایی کشورمان راه یافتند. نخستین فیلم اثر ماندگار زندهیاد سیفالله داد با عنوان «کانی مانگا» و دومین اثر که یکی از درخشانترین آثار سینمای اجتماعی در حوزه کودک و نوجوان تاریخ سینمای ایران را تشکیل میدهد به «پرنده کوچک خوشبختی» از ساختههای پوران درخشنده اشاره میکند.
«کانی مانگا» داستانی بر اساس یکی از اتفاقات واقعی در جنگ تحمیلی دارد. روایتکننده فعالیت تعدادی از تکاوران ایرانی برای به اسارت درآوردن یکی از خلبانان عراقی است. فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» نیز سعی میکند با نگاه همواره مرتبط با جریانات عاطفی و مادرانه پوران درخشنده، زندگی نوجوانی را که به واسطه اتفاقهای تلخ دوران کودکی، قدرت تکلم خود را از دست داده، برای مخاطب به روایت بنشیند.
** «در مسیر تندباد»؛ تطبیق بستر تاریخی با دفاع مقدس
همان تاکید داورها در برگزاری ششمین جشنواره فیلم فجر برای ارتقای سطح کیفی آثار سینمایی کافی بود تا در هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1367 این بار کارگردانان علاوه بر تاکید بر تولید آثار سینمایی مبتنی بر ارزشهای انقلابی با نگرشهای اسلامی؛ در قالب کیفی و تکنیکی کار خود نیز تغییرات عمدهای را به وجود آورند. به همین سبب بود که مسعود جعفری جوزانی با فیلم «در مسیر تندباد» در هفتمین جشنواره فیلم فجر توانست اغلب جایزههای این دوره را از آن خود کند. او نه تنها سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کرد که توانست برای صدابرداری این اثر نیز برنده سیمرغ بلورین باشد.
نکته جالب توجه دیگر درباره فیلم «در مسیر تندباد» مضمون و محتوای متفاوت آن در سیر آثار تولید شده در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. اثری که این بار به شکلی کاملاً متفاوت با جریان سینمای اجتماعی، سینمایی با نگاه تاریخی را مطرح میکند. فیلم روایتکننده حضور نیروهای متفقین در ایران را در بستر روایت مد نظر قرار میدهد که البته به دلیل جنگ تحمیلی در ایران و مبارزه رزمندگان با لشکر بعث و تطبیق این دو فضا، همراهی و پذیرش این اثر برای مخاطب نه تنها دشوار نبود که شیرینیهای مختلفی را نیز با خود به همراه داشت.
** حاتمیکیا با «مهاجر» آمد
سال 1368 که همزمان با برگزاری هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر بود نیز بار دیگر شاهد توفیق بدنه سینمای دفاع مقدس بود. در این دوره یکی دیگر از ستارههای درخشان سینمای ایران، هنرمندی که از هنرمندان نسل انقلاب بود به مخاطبان و جامعه سینما معرفی شد. ابراهیم حاتمیکیا با فیلم «مهاجر» در سال 1368 برنده بهترین فیلم هشتمین جشنواره فیلم فجر شد. «مهاجر» راوی داستان هواپیماهای بدون سرنشین است که برای انجام عملیاتهای شناسایی، کمین و نحوه آرایش خطوط دشمن در جنگ به کار گرفته میشد.
** جایزه بینالمللی سینمای ایران با طعم کمدی
و سرانجام آخرین سال از دهه شصت و برگزاری نهمین دوره جشنواره فیلم فجر، در حالی که دو سال از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله میگذشت، ایرانیان شاهد آرامش سرزمینشان بودند. به همین سبب اغلب آثاری که در این دوره جشنواره شرکت کردند بیشتر آثار مبتنی بر روایتهای اجتماعی همراه با رگههای طنز و کمدی برای بالا بردن روحیه عمومی جامعه بود.
البته نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به واسطه درایت هنرمندان سینماگر خود به یکی از اثرگذارترین جریانهای سینمای ایران در دهه دوم انقلاب (دهه 70) منتج میشود. دورانی که به عنوان یکی از دهههای درخشان سینمای کمدی ناب و کیفی ایران نیز شناخته میشود.
در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر، «آپارتمان شماره 13» به تهیهکنندگی و کارگردانی زندهیاد یدالله صمدی با بازی درخشان علیرضا خمسه به بیشترین توفیق در جشنواره فیلم فجر دست پیدا میکند و سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را برای صمدی به ارمغان میآورد.
همچنین «آپارتمان شماره 13» سبب میشود برای نخستین بار در تاریخ سینمای ایران یک فیلم کمدی به جشنوارههای بینالمللی راه یابد و به واسطه حضور در جشنواره جهانی پیونگ یانگ، جایزه بهترین بازیگری مرد به علیرضا خمسه اختصاص پیدا کند.
گزارش از امین خرمی
فراهنگ**9266** 1055
انتهای پیام /*