/یادداشت مهمان/
چشمانداز مناسبات آتی اقلیم کردستان با ایران به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
بین الملل
بزرگنمایی:
تبسم مهر - با وجود تعلقات و علایق فرهنگی خاص کردهای عراق به ایران، با نگاهی واقعبینانه به عرصه تحولات، میتوان فرضیه پایبندی اربیل به تحریمهای آمریکا را بسیار جدی ارزیابی و تلقی کرد.
تبسم مهر - با وجود تعلقات و علایق فرهنگی خاص کردهای عراق به ایران، با نگاهی واقعبینانه به عرصه تحولات، میتوان فرضیه پایبندی اربیل به تحریمهای آمریکا را بسیار جدی ارزیابی و تلقی کرد.
گروه بینالملل خبرگزاری فارس، آرمان سلیمی : اجرایی شدن تحریمهای آمریکا علیه ایران، بعد از خروج دونالد ترامپ از توافق برجام، مساله منفذهای تهران برای گذار از فشارهای ناشی از تحریمها را در مقام موضوعی جدی برای دستگاه سیاست خارجی ایران تبدیل کرده است. در همین راستا، کشور عراق در مقام بزرگترین محل صادرات غیرنفتی ایران، از اهمیتی قابل توجه در این دوران برخوردار است. در این میان، حکومت اقلیم کردستان نیز به عنوان محدوده سیاسی و سرزمینی که بیش از نیمی از حجم صادرات و مبادلات ایران به عراق را طی سالهای گذشته به خود اختصاص داده، از اهمیتی دو چندان در دوران تحریمها برخوردار است.
سفر محمد جواد ظریف به اربیل و سلیمانیه نیز تایید بر توجه خاص ایران به کردهای عراق در وضعیت تحریمها نیز میباشد. با این وجود، چشم انداز مناسبات آتی اقلیم کردستان با ایران در مقام مسالهای جدی قابل طرح بوده که نیازمند پردازش و تحلیل است. در نوشتار حاضر نیز برای پرداختن به این موضوع، در ابتدای پیشینهای مناسبات میان کردهای عراق با ایران ارائه شده و در ادامه نیز در قالب چند محور به چشمانداز مناسبات میان دو طرف پرداخته خواهد شد.
مناسبات کردهای عراق با ایران در آیینه تاریخ
کردهای عراق در مقام بازیگری که طی چند دهه گذشته در سطح داخلی عراق و منطقه خاورمیانه، به سطحی از قدرت دوفاکتو دست پیدا کردهاند؛ بیش از هر کشوری در منطقه، تاریخی پر فراز و نشیب را با کشور ایران داشتهاند. از اواسط دهه 1940 بود که اولین تعاملها میان کردهای عراق و حکومت ایران شکل گرفت. هر چند در ابتدای امر، ملا مصطفی بارزانی در مقام رهبر کردهای عراق، در جریان ایجاد حکومت خودمختار جمهوری کردستان در شهر مهاباد، به صفوف یاران قاضی محمد رهبر این حکومت پیوستند و در مقام دشمن حکومت تهران ظاهر شدند اما در ادامه از ابتدای دهه 1960 بعد از آغاز قیام کردهای عراق علیه حکومت مرکزی در سپتامبر 1961، سطحی از مناسبات حسنه و حتی همکاریهای نظامی و سیاسی میان دو طرف شکل گرفت.
مناسبات 15 ساله ایران با کردهای عراق به رهبری بارزانی تا سال 1975 ادامه داشت و حمایتهای قابل توجه تهران به نیروهای پیشمرگ ملا مصطفی بارزانی، ارتش عراق را در کنترل بر مرزهای شمالی کشور ناتوان و زمینگیر کرده بود. حتی در سال 1975 که در نتیجه امضای پیمان الجزایر میان حکومت ایران و عراق، کردهای عراق در مقام قربانی ظاهر شدند و ملا مصطفی بارزانی، ناچار به اعلام ترک متارکه کرد؛ مناسبات حسنه میان کردهای عراق با حکومت ایران، همچنان ادامه پیدا کرد.
در سالهای بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز مناسبات و روابط میان کردهای عراق با ایران ادامه پیدا کرد. به ویژه حضور خاندان بارزانی در ایران و در ادامه شکلگیری اتحاد میان جلال طالبانی، رهبر و بنیانگذار حزب اتحادیه میهنی کردستان با ایران، بر گستره مناسبات دو طرف افزود. افزون بر این ایجاد روابط میان جمهوری اسلامی ایران با حزب جنبش اسلامی کردستان که بعدها چند حزب دیگر از آن منشعب شدند، خاص بودن روابط تهران با کردهای عراق را بیش از پیش، بهبود بخشید. در سالهای پس از 1991 که حکومت خودمختار کردستان عراق، پس از قطعنامه 688 شورای امنیت سازمان ملل ایجاد شد، همچنان شاهد تداوم روابط میان کردهای عراق با ایران بودیم. همچنین، در سالهای پس از 2003 که حکومت بعث پس از 35 سال سرنگون شد و حکومت اقلیم کردستان در نظام سیاسی فدرال عراق جدید، ایجاد شد؛ فصلی جدید از مناسبات میان کردهای عراق و ایران گشوده شد که میتوان از آن به عنوان تعامل در مقام دو بازیگر رسمی و پذیرفته شده نام برد.
سفر ظریف به اقلیم: آغاز عصری جدید از مناسبات تهران با کردها در مسیری دشوار
در شرایطی که مناسبات میان کردهای عراق با ایران، بر تاریخی از تعامل نزدیک و همکاری در سطوح مختلف قرار گرفته، در وضعیت جدید کشور عراق، برخی تحولات زمینه را برای ایجاد شوک در مناسبات میان اربیل و تهران ایجاد کرد. بعد از ظهور داعش در عراق و تصرف بخشهایی از نواحی سرزمینی این کشور، برخی از احزاب کرد به رهبری مسعود بارزانی، مسیر جدایی از عراق و تلاش برای اعلام استقلال را در پیش گرفتند. همین امر با مخالفت جدی تهران مواجه شد و در نتیجه تحولات منجر به 16 اکتبر 2017، یعنی رخداد کنترل کرکوک و بخشهای گسترده دیگری از مناطق مورد منازعه توسط نیروهای ارتش عراق و الحشد الشعبی، تا حدودی زمینه سردی مناسبات میان دو طرف را ایجاد کرد.
علاوه بر این، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام در 8 می2018 (18 اردیبهشت 1397) بحث بازگشت تحریمها علیه ایران و فشار دونالد ترامپ بر حکومت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان، برای پایبندی به تحریمها علیه تهران، در مقام مسالهای جدی مطرح شد. نماد بارز این امر را میتوان در سفر مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، به بغداد و اربیل در 9 ژانویه 2019 (9 دی 1397) مشاهده کرد که با هدف اقناع مقامهای سیاسی عراقی برای پایبندی به تحریمها علیه ایران انجام شد. در چنین شرایطی، تنها 4 روز پس از سفر همتای آمریکایی خود، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در 13 ژانویه 2019 (23 دی 1397) عازم کشور عراق شد. ظریف پس از سفر به بغداد، در 15 ژانویه 2019 (25 دی 1397) راهی اربیل شد.
وزیر امور خارجه ایران، در ابتدای سفر خود به اقلیم کردستان، در شهر اربیل با مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان عراق، نچیروان بارزانی، نخست وزیر حکومت اقلیم کردستان و مسرور بارزانی، رئیس «شورای امنیت اقلیم کردستان» دیدار کرد و در یک نشست اقتصادی میان تجار و بازرگانان ایرانی و کرد عراقی نیز شرکت کرد. در ادامه نیز ظریف راهی شهر سلیمانیه شد و در این شهر با مقامهای سیاسی ارشد حزب اتحادیه میهنی کردستان و نیز تجار و بازرگانان حاضر در این منطقه، در قالب بک نشست اقتصادی دیدار کرد.
با وجود اظهارات مثبت سیاستمداران کرد عراق در هر دو شهر اربیل و سلیمانیه و نیز اظهار رضایت وزیر امور خارجه ایران و هیات همراه از جریان سفر به اقلیم کردستان عراق، اکنون این مساله مطرح میشود که سفر ظریف به اربیل تا چه اندازه میتواند در عرصه معادلات عینی به اهداف خود برسد؟ علاوه بر این، چشم انداز آتی مناسبات میان اقلیم کردستان با ایران، دیگر موضوعی است که در مقام یک مساله مهم بعد از سفر ظریف به بغداد و اربیل در دوران بعد از اجرایی شدن تحریمهای آمریکا قابل طرح است. واقعیت این است که دوران جدید را متفاوت از گذشته میتوان عصری همراه با دشواری و پیچیدگیهای خاص در مناسبات کردهای عراق با تهران ارزیابی کرد. در همین راستا، در تشریح ابعاد امکان تحقق اهداف سفر ظریف به عراق و چشمانداز پیشروی مناسبات دو طرف میتوان به چند مساله مهم اشاره کرد که در مبحث آتی به آن پرداخته میشود.
چشمانداز مناسبات میان اربیل و تهران بعد از سفر ظریف
در ارتباط با آینده مناسبات میان اقلیم کردستان با ایران و امکان تحقق اهداف اقتصادی و سیاسی سفر ظریف ب این منطقه، میتوان به چند محور مهم اشاره کرد.
1- طی سالهای بعد از 2003 با وجود اینکه کردهای عراق 20 درصد جمعیت عراق را تشکیل میدهند اما همواره بیش از نیمی از مبادلات بازرگانی و تجاری ایران به این کشور از طریق مرزهای اقلیم کردستان بوده است. به گونهای که در بعضی اوقات این رقم از صادارات ایران به عراق، به حدود بیش از 70 درصد رسیده که از طریق مرزهای رسمی تمرچین، حاج عمران، باشماق و پرویز خان انجام شده است. در ارتباط با این موضوع، در وضعیت جدید که آمریکا فشارها را بر کردهای عراق برای پایبندی به تحریمها افزایش داده، تا حدود زیادی به نظر میرسد بر خلاف انتظارات ایران، این حجم از صادارات از طریق مرزهای اقلیم کردستان روندی کاهشی پیدا خواهد کرد.
2- با وجود برگزاری نشستهای اقتصادی میان هیات ایرانی با هیات تجار عراقی در شهرهای اربیل و سلیمانیه، دشواری در مبادله با دلار آمریکایی و ریال ایرانی، به نظر میرسد زمینهساز محدودیتهای بزرگی برای بازرگانان عراقی خواهد بود. همین امر علاقه آنها به افزایش مبادلات و واردات کالا از طریق ترکیه به عنوان رقیب صادرات ایران را افزایش خواهد داد.
3- اقلیم کردستان در عراق طی سالهای بعد از 2003 محل اصلی صادرات کالاهای غیرنفتی ایران به این کشور بوده است.حجم صادرات ایران به عراق تا سال 2014 روندی صعودی چشمگیر داشته است. به گونهای که صادرات 588 میلیون دلاری ایران به عراق در سال 2003 به بیش از 6 میلیارد دلار در سال 2014 میرسد. با این وجود سهم اقلیم کردستان از این حجم صادرات بسیار چشمگیر بوده است. برای نمونه حجم صادرات ایران به کشور عراق در سال 2008 به حدود 3 میلیارد دلار میرسد که از این مقدار حدود 2 میلیارد دلار آن به مناطق کردستان عراق است. همین مقدار در سال 2009 به بیش از 2 میلیارد دلار میرسد.
با این وجود، در وضعیت جدید که تحریمهای آمریکا علیه ایران موانعی را در مسیر مبادلات اقتصادی و مالی کردهای عراقی با تهران ایجاد کرده، به نظر میرسد تا کنون روند نزولی بر واردات کالاهای ایرانی به اقلیم کردستان حاکم شده است. در صورت نهایی شدن لغو معافیتهای کشور عراق نیز این روند به طور حتم بیشتر خواهد شد.
4- این تصور که کردهای عراق در دوگانه انتخاب میان ایران و آمریکا مسیر ضدیت با واشنگتن را در پیش خواهند گرفت و در دور زدن تحریمها از هر طریق ممکن به تهران کمک خواهند کرد؛ تا حدود زیادی مبتنی بر آرمانی نگاه کردن به عرصه سیاست و مناسبات میان کردهای عراق با ایران است. هر چند حزب اتحادیه میهنی و تجار وابسته به آنها در منطقه سلیمانیه، احتمالا حاضر به کمک به ایران در دور زدن تحریمها هستند اما این واقعیت نباید نادیده گرفته شود که در منطقه اربیل حتی در شرایط عادی نیز چنین رویکرد وجود نداشته و بیشتر گرایش بازرگانان این منطقه به سمت مبادله با آنکارا بوده است.
5- با وجود نفوذ خاص ایران در بُعد فرهنگی و سیاسی در کردستان عراق، در وضعیت جدید به نظر میرسد حزب دموکرات کردستان عراق به رهبر بارزانی که در حال حاضر پرقدرتترین حزب در منطقه کردستان عراق نیز است، در روند اجرایی شدن تحریمها علیه ایران، در طرف آمریکا قرار خواهد گرفت. این واقعیت نباید نادیده گرفته شود که بارزانی و حزب دموکرات کردستان، هنوز رخدادهای موسوم به 16 اکتبر را به فراموشی نسپردهاند و شاید وضعیت جدید را در مقام میدانی برای تسویه حساب با تهران در نظر بگیرند.
6- در مجموع، سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و هیات همراه با عراق و کردستان عراق را میتوان اقدامی ضروری و مثبت ارزیابی کرد که در وضعیت بعد از اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران، میتواند اثرات خود را نشان دهد. با این وجود، با وجود در نظر گرفته شدن چشمانداز صادرات 12 میلیارد دلاری ایران به عراق، به نظر میرسد در حالت حداقلی در اقلیم کردستان، تحقق این چشمانداز بسیار دشوار به نظر میرسد. با وجود تعلقات و علایق فرهنگی خاص کردهای عراق به ایران، با نگاهی واقعبینانه به عرصه تحولات، میتوان فرضیه پایبندی اربیل به تحریمهای آمریکا را بسیار جدی ارزیابی و تلقی کرد. همین امر میتواند طی دو سال آینده، یعنی تا پایان دوران زمامداری دونالد ترامپ در آمریکا، تاثیری منفی را بر سطح و گستره مناسبات سیاسی کردهای عراق با تهران داشته باشد.
انتهای پیام/