یادداشت/رضا رضایی
در مسیر آزادی از انقلاب تا انقلاب اسلامی
سیاسی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - طبق موازین عرفی و شرعی، استقلال و آزادی را نمیتوان از جمهوری اسلامی جدا دید؛ چراکه آزادی واقعی میبایست استقلال از شرق و غرب را نوید دهد؛ نه آزادیِ دلخواه برخی ازجمله فریب خوردگان فتنهی سال۸۸ را که در نقش پیاده نظام غرب، با تأکید ظاهری بر استقلال و آزادی، دنبال حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی بودند!
تبسم مهر - طبق موازین عرفی و شرعی، استقلال و آزادی را نمیتوان از جمهوری اسلامی جدا دید؛ چراکه آزادی واقعی میبایست استقلال از شرق و غرب را نوید دهد؛ نه آزادیِ دلخواه برخی ازجمله فریب خوردگان فتنهی سال88 را که در نقش پیاده نظام غرب، با تأکید ظاهری بر استقلال و آزادی، دنبال حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی بودند!
گروه سیاسی خبرگزاری فارس، از همان زمانی که مردم ایران به امام روح الله اعتماد کردند، به این نتیجه رسیدند که راهی جز انتخاب راه خمینی کبیر(ره) ندارند. عامیانهتر بگویم؛ حداقل در پایتخت میبایست از امام حسین(ع) (بخوانید میدان امام حسین) حرکت کنی، در مسیر انقلاب قرار بگیری و در ادامه به آزادی برسی که اتفاقاً راهی بهتر از این راه وجود ندارد. این همان نقشهی راه آقا روح الله بود که از 15 خرداد سال 42 برای این کشور تجویز کرده بود. همان وقت که پهلوی دوم را اینگونه خطاب قرار داد: "آقا! من به شما نصیحت میکنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم؛ دست بردار از این کارها؛ آقا! اغفال دارند میکنند تو را؛ من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند..." (Imam-khomeini.ir)
و اما اینک در چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران، گویی هستند عده ای که هنوز با حسرت از ایام قبل انقلاب یاد میکنند! و بعضاً دیده میشوند کسانی که هنوز از آزادی با نام شهیاد یاد میکنند و در خیابان آیزنهاور سیر میکنند تا بی هیچ نشانی از انقلاب فعلی به شاه رضا رسیده و در آخر به میدان فوزیه! هرچند اشکالی هم ندارد چراکه انقلاب کردیم تا به آزادی برسیم؛ اگر چه این آزادی از نگاه همان بعضیها آزادی نیست!
راستی چرا؟ چرایی به بزرگی چهل سالگی انقلاب و چرایی به بلندای 57 تا 97 شمسی؛ چرا آزادی عده ای با آزادی عده ای دیگر، آن هم در یک کشور، متفاوت است؟ مگر آزادی، جدید و قدیم دارد؟ یا اینکه آیا آزادی، مالکیتی است که برای من و تو یا ما و آنها اطلاق شود؟! اینها سوالاتی است که بعضاً ذهن نسلهای بعدی انقلاب را به خود مشغول کرده و خواهد کرد.
آری؛ آزادی از نظر برخی ممکن است صرفاً نام یک میدان یا یک خیابان باشد ولاغیر؛ یا شاید هم ممکن است این آزادی برای برخی، دوران همان پهلوی را خاطرنشان کند که مردم حتی انتقاد از خود را هم میبایست در خفا به زبان میآوردند چه رسد به انتقاد از حکومت را! و یا در زمان حاضر، آزادی که عده ای صرفاً با کشف حجاب مترادف میدانند و برای خوشایند یا به تجویز افراد مغرضی چون علینژادهای ملقب به مسیح جون ! به دنبالش هستند و با کوته فکری خود به روابط آزاد و کثیف میاندیشند، آزادی نیست که غل و زنجیری است برای در هم تنیدن استقلال بشریت در جهت استثمار فرهنگی مخلوق آزادِ خداوند.
اینک گوشه ای از وصیت نامهی امیرالمومنین علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) قابل توجه است: "و لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ و قد جَعَلَکَ اللهُ حُرّاً" بندهی غیر خودت مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. (نهج البلاغه، ترجمه دشتی، نامه 31)
رهبر انقلاب نیز در همین راستا و با عنایت به کلام خداوند اشاره دارند: "وَ یَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَالأَغلالَ الَّتی کانَت عَلَیهِم..." (اعراف 157) آزادی واقعی که آزادی روح انسان از آلایش، از هوی و هوس ها، از رذایل و از قید و بندهای مادی است تا به امروز در انحصار مکاتب الهی است و مکاتب غربی و اروپایی اصلاً آن را استشمام نکرده اند؛ حتی در زمینه آزادیهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری نیز اسلام، قرنها قبل از انقلابها و مکاتب اروپایی آن را به ارمغان آورده است. ( سیدعلی حسینی خامنه ای، اندیشه حوزه 1377 شماره 14)
بنابراین طبق موازین عرفی و شرعی، استقلال و آزادی را نمیتوان از جمهوری اسلامی جدا دید؛ چراکه آزادی واقعی میبایست استقلال از شرق و غرب را نوید دهد؛ نه آزادیِ دلخواه برخی ازجمله فریب خوردگان فتنهی سال88 را که در نقش پیاده نظام غرب، با تأکید ظاهری بر استقلال و آزادی، دنبال حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی بودند! اسلامی که در بهمن 57 به خاطرش انقلاب اسلامی ایران رقم خورد تا آزادیِ امروز ما از انقلاب خمینی تا انقلاب مهدی(عج) ادامه یابد. إنشاءالله
انتهای پیام/