لیگ برتر فوتبال؛
نقش زنان در عرصه سیاسی در آغاز دهه پنجم انقلاب
سیاسی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران-ایرنا-در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی نگاهی به نحوه و میزان مشارکت زنان در ایران نشان میدهد که حد زیادی توانمندیها و تاثر گذاری زنان در جمهوری اسلامی پذیرفته و مورد تاکید قرار گرفته و در طول چهل سال گذشته زنان در فراز و فرودهای انقلاب اسلامی نقشی اثرگذار ایفا کردند.
تبسم مهر - تهران-ایرنا-در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی نگاهی به نحوه و میزان مشارکت زنان در ایران نشان میدهد که حد زیادی توانمندیها و تاثر گذاری زنان در جمهوری اسلامی پذیرفته و مورد تاکید قرار گرفته و در طول چهل سال گذشته زنان در فراز و فرودهای انقلاب اسلامی نقشی اثرگذار ایفا کردند.
به گزارش ایرنا، یکی از ابعاد توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی است. در این میان زنان 50 درصد از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و مشارکت سیاسی زنان یک ضرورت است تا اندازه ای که میتوان گفت اگر زنان در حوزه سیاسی، اقلیت به شمار آیند، دموکراسی ناتمام است.
انقلابی که در سال 1357 به پیروزی رسید، جنبشی بود که در پانزده خرداد 1342 آغاز شد و زنان ایرانی نیز در این سالها همگام با مردان در مبارزه با حکومت پهلوی نقش داشتند، هر چه به سال 1357 نزدیک شدیم بر تعداد و شدت فعالیت زنان افزوده میشد.
زنان حضور گستره ای در گروههای سیاسی مختلف و در اعتراضات خیابانی منجر به انقلاب اسلامی داشتند تا جایی که امام (ره) در این مورد گفتند که «ما نهضتخودمان را مدیون زنها میدانیم.» و همین نکته برای بیان نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی از هر کلامی رساتر است.
بعد از استقرار جمهوری اسلامی و پایان جنگ تحمیلی، فعالان زن از جناحهای مختلف به صورت مستمر در روندی سخت و طولانی پیگیر مطالبات این قشر از جامعه بوده اند و بویژه در سالهای اخیر نشان دادند که تحرک و فعالیت آنها در مسیر توسعه بسیار تاثیرگذار است.
فعالان حوزه زنان معتقدند که اگر مطالبات آنها به صورت جدی در عرصه سیاسی کشور در نظر گرفته شود میتواند در سایر حوزهها نیز وضعیت زنان را بهبود بخشد و حتی به حکمرانی خوب کشور کمک کند. پیگیری مطالبات زنان میتواند بستری خوب برای توسعه پایدار ایجاد کند.
مشارکت سیاسی در هرجامعه ای دو نوع است مشارکت سیاسی عام به عنوان رای دهنده و مشارکت سیاسی نخبگان برای حضور در مناصب قدرت. برخی برداشتهای سنتی در سالهای اولیه انقلاب باعث کاهش مشارکت زنان در عرصه مشارکت سیاسی نخبگان میشد.
از سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی تا همین چند سال پیش جریان اصولگرا در مقایسه با اصلاح طلبان کمتر از ظرفیت سیاسی و اجتماعی زنان استفاده میکردند. در انتخابات مجلس هشتم در سال 86 برای نخستینبار زنان اصلاحطلب خواستار تخصیص سهمیه زنان در لیستهای انتخاباتی شدند.
این مطالبه گاه با واکنش منفی از سوی جریانهای سیاسی رقیب مواجه شد و زنان اصلاحطلب به سهمخواهی متهم شدند. در طول تمام این سالها نیز در ادوار مختلف انتخاباتی زنان اصلاحطلب این مطالبه را پیگیری کردند.
با اینحال در بهمن سال 95 مرضیه وحید دستجردی، سخنگوی جبهه مردمی انقلاب اسلامی اعلام کرد که زنان در مجامع عمومی این جبهه انتخاباتی سهمی 30 درصدی دارند. این تغییر رویه اگر چه حدود یک دهه دیرتر مطرح شد اما گامی مثبت در جهت رفع تبعیض از زنان بود. یقینا همگامی اصلاحطلبان و اصولگرایان در پیگیری مطالبات زنان هرچه بیشتر میتواند بستر و شرایط طرح مطالبات نیمی از جامعه را فراهم کند.
تا پیش از ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی بر اساس آمار رسمی اعلام شده سهم زنان به طور متوسط در پارلمان و نهاد قانونگذاری حدود چهار درصد و در سطح مدیران عالی کشور حدود سه درصد بود. تنها 1.5 درصد از اعضای شوراهای شهر و روستا در کل کشور زنان و 15 درصد اعضای شوراهای کلان شهرها بودند.
از آنجا که دولت دکتر حسن روحانی نگاهی توسعهگرا دارد مطالبه مشارکت سیاسی زنان بیش از گذشته به نتیجه رسیده است و هوشمندی و مطالبات زنان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. آمارها نشان میدهد در دولت روحانی نه تنها در انتخابات مجلس و در ردههای مدیریتی میانی، بلکه حتی در دوردستترین نقاط کشور که سنتیترین جوامع را دارند، شاهد اقبال به حضور زنان هستیم.
سیده فاطمه حسینی سال گذشته در سخنرانی خود در اجلاس زنان اتحادیه بینالمجالس گفت: اگر چه وضعیت مشارکت سیاسی زنان در عرصه بینالملل پیشرفت چندانی نداشته اما خوشبختانه در کشور ما این پیشرفت قابل ملاحظه است. در دوره دهم مجلس شورای اسلامی تعداد کاندیداهای زن مجلس از 8 درصد به 11 درصد افزایش پیدا کرد و تعداد نمایندگان زن مجلس نیز از 9 نفر به 17 نفر افزایش یافت.
از این منظر در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در بین 190 کشور دنیا، جایگاه ایران رتبه 134 است.
با آنکه این امکان به وجود نیامد که یک زن به پست وزارت گمارده شود، در مقایسه با دولتهای قبلی گشایش هایی در زمینه مشارکت سیاسی زنان در دوره ریاست جمهوری او شاهد بودیم. او در دولت اول خود چهار زن را به معاونت برگزید: معصومه ابتکار که ریاست سازمان حفاظت محیط زیست را نیز بر عهده داشت، زهرا احمدی پور که رئیس سازمان میراث فرهنگی نیز هست، شهیندخت مولاوردی به عنوان معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، و الهام امین زاده به مقام معاون حقوقی (١٣٩٢-١٣٩٥) و دستیار رئیس جمهوری در امور حقوق شهروندی.
معاون امور زنان پیشین دکتر حسن روحانی، شهیندخت مولاوردی بارها بر موضوع نگاه رئیس جمهوری به اشتغال زنان و افزایش آن تاکید کرد. پس از آغاز به کار دولت دوازدهم بود که وعده حضور 30 درصدی زنان در مدیریت کشور داده شد. معصومه ابتکار، معاون جدید رئیس جمهوری در امور زنان نیز بارها در این زمینه سخن گفته است.
این در حالی است که به گفته شهیندخت مولاوردی تا پیش از پایان کار دولت اول حسن روحانی، زنان 22 درصد از مدیریت دولتی را در اختیار داشتند و برای رسیدن به مرز 30 درصدی که در قانون برنامه ششم توسعه تعیین شده، تنها هشت درصد فاصله است.
اگر چه تحلیلگران معتقدند که همچنان راهی دراز در برآورده شدن خواستهها و مطالبات زنان پیشرو وجود دارد، اما زنان جامعه نشان دادهاند که از پای نمینشینند و از همه ظرفیتها و امکانات موجود در جهت حضوری موثرتر به شکلی همهجانبه استفاده میکنند. این رویکرد نتیجه پایداری و خستگیناپذیری همه زنان ایرانی و به ویژه فعالان در این عرصه است که در میان کشورهای اسلامی همچنان پیشرو هستند.
زنان ایرانی نشان دادهاند که در مقابل همه موانع با استفاده از ظرفیتهای موجود همچنان استوار و پابرجا در این مسیر گام برمیدارند. این همان رویهای است که در سراسر جهان فعالان جنبش زنان به کار گرفتهاند و از آن بهره بسیار میبرند. تجربه نشان داده هیچ کشوری در جهان بدون توجه به این ظرفیت عظیم نتوانسته برنامههای توسعهای را به نتیجه برساند.
سیام**ن.ا**1535
انتهای پیام /*