درنگی بر جریان سینما در چهار دهه تاریخ انقلاب؛ (1)
خیزش ققنوسوار سینمای متعهد از خاکستر فیلمفارسی
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرنا- دو سال نخست انقلاب اسلامی، مهمترین بزنگاه تاریخی در مسیر سیر تحول و تطور هنر سینما در ایران شناخته میشود؛ دورانی که با تمام فراز و فرودهایش به خیزش ققنوسوار سینمای متعهد و آرمانی انقلاب از خاکستر دوران «فیلمفارسی» منتج شد.
تبسم مهر - تهران- ایرنا- دو سال نخست انقلاب اسلامی، مهمترین بزنگاه تاریخی در مسیر سیر تحول و تطور هنر سینما در ایران شناخته میشود؛ دورانی که با تمام فراز و فرودهایش به خیزش ققنوسوار سینمای متعهد و آرمانی انقلاب از خاکستر دوران «فیلمفارسی» منتج شد.
به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، بر هیچ کس پوشیده نیست که پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن ماه 1357 علاوه بر تثبیت اراده، میل و خواسته جامعه انقلابی ایران اسلامی تحت هدایت و رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله علیه به عنوان بنیانگذار کبیر این انقلاب تمامی سطوح جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داد؛ تا حدی که میتوان در میان انقلابهای صورت گرفته در قرن بیستم، انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین رخداد مردمی و اجتماعی جهان به ثبت رسیده است.
با رصد نخستین رفتارهای انقلابی مردم ایران در اعتراض به نوع حکومت پهلوی از خرداد 42 تا به بار نشاندن نهال پیروزی انقلاب در بهمن 57، مهمترین ویژگی و مولفه پیروزی این انقلاب را در کنار هدایت سیاسی امام خمینی (ره)، میتوان در تعاملات اجتماعی و بازتاب رفتارهای کنشگرانه فرهنگی مردم ایران به نظاره نشست. با سپری شدن و گذران ماهها و سالهای متعدد از پیروزی انقلاب تا به امروز، کلید واژه «نگرش انقلابی فرهنگی» در قیام مردم علیه رژیم ستمشاهی نسبت به قیام سیاسی؛ یکی از کلیدواژههای ممیز انقلاب ایران در مواجهه با تمامی کنشهای اجتماعی و سیاسی قرن بیستم به شمار میرود.
درست به سبب تاکید بر محور فعالیتها و نگرشهای فرهنگی در پیشبرد مسیر اعتراض مردمی تا رسیدن به انقلاب اسلامی بود که نخستین وجه مطالبه مردم از دولتمردان همسو با فرمایشات بنیانگذار کبیر انقلاب، بر تغییر بنیانهای فرهنگی وابسته به غرب برای فراموشی سنت و عقبه فرهنگی و تاریخی ایرانیان که توسط حکومت پهلوی ترویج میشد از یک سو و از سوی دیگر عدم التزام به دین اسلام و شعائر مذهبی توسط رژیم شاهنشاهی استوار شد.
** با سینما مخالف نیستیم
تجمیع تمام این عوامل بود که نخستین فعالیتهای دولتمردان، مسئولان و متولیان انقلاب در تثبیت مفاهیم انقلابی را میتوان در رفتارهای فرهنگی رصد کرد. آنچنان که در روز دوازدهم بهمنماه 1357 و همزمان با ورود حضرت امام خمینی به ایران و ایراد سخنرانی در بهشت زهرا یکی از مولفههای مدنظر بنیانگذار کبیر انقلاب، تأکید بر مقوله فرهنگ و بیان جملهای بود که ثابت میکرد آنچه که میان سیاستهای اجرایی متولیان و دستاندرکاران و مسئولان نظام انقلابی مد نظر قرار گرفته است مهمترین پایهها و استوانههای خود را بر رفتارهای فرهنگی استوار کرده است؛ آنجا که حضرت امام خمینی رحمه الله فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم.»
بیان همین جمله از زبان معمار انقلاب کافی بود تا تمامی مسئولان و متولیان نظام انقلابی همسو با آحاد مردم بر این اصل اتفاق نظر داشته باشند که مهمترین مولفههای انقلاب اسلامی و ضامن دوام و بقای آن در کنار رویکردهای سیاسی را باید در مبانی فرهنگی جستجو کرد.
** شگلگیری نخستین گامها برای تحقق سینمای انقلاب
تلاش برای تحقق سینمای مبتنی بر آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران و وفادار به انقلاب مردمی از فردای روز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بیست و دوم بهمنماه 1357 آغاز شد. هرچند بدون هیچ شکی به دلیل ضریب نفوذ بالای هنر سینما در سالهای پیش از انقلاب در میان تمامی هنرهای موجود در جامعه ایران، یکی از سختترین شرایط برای تبیین موازین جدید فرهنگی و هنری در حوزه فعالیتهای فرهنگی در جامعه به هنر سینما باز میگشت.
به بیان سادهتر در میان تمامی تولیدات هنری در جامعه، دو هنر سینما و در ادامه موسیقی نیاز به یک پوستاندازی کامل، احیا و تولد ققنوسوار از خاکستر به جا مانده از کالبد این هنر به واسطه ثمره فعالیتهای سینمایی و موسیقایی نازل و به دور از شان فرهنگی ملت ایران بیش از پیش حس میشد. همزمان با نخستین گامهای شکلگیری سینما پس از انقلاب اسلامی درسطح کلان و در شکل رفتار هنرمندان در این حوزه با شکلگیری گروههای دوگانهای مواجهیم.
گروه نخست به عدهای از هنرمندان باز میگشت که تعلق خاطرشان به سینمای نازل، بیمحتوا و در مواردی مبتذل پیش از انقلاب بود. هنرمندانی که حتی با وجود حرکت عظیم انقلابی مردم و به بار نشستن نهال رفتار فرهنگی آن، در درک پیام انقلاب عاجز بودند و نمیتوانستند طرز نگرش و تفکر خود را که سالها در دوران سینمای پیشین شکل گرفته بود، تغییر دهند. به همین دلیل نخستین تجربههای آنها در ماهها و سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی تولید آثاری بیمایه و نازل، هم سطح فیلمفارسیهای پیش از انقلاب بود که مجالی برای اکران پیدا نکردند.
گروه دوم، هنرمندانی بودند که همسو با حرکت عظیم مردمی در شکلدهی و هویتبخشی رفتار فرهنگی مردم در مسیر به بار نشاندن انقلاب اسلامی، با کنشهای اجتماعی همراه بودند. در حقیقت این افراد توانستند نخستین گامها را برای تغییر و احیای هویت از دست رفته سینمای ایران در سالهای پیش از انقلاب، به واسطه آزمون و خطاهای خود در سالهای بعد از انقلاب بردارند و جریان شکلگیری سینمای انقلاب اسلامی را پایهگذاری کنند.
این افراد همان هنرمندانی بودند که با شکلگیری نخستین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1361 توانستند آثاری را شاید نه از بُعد کیفی؛ اما با رویکرد رسالت هنری مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی و قرار گرفتن در چارچوب موازین انقلاب مردم ایران، تحت لوای شعائر دینی و اسلامی به تبیین مولفههای جدید در سینمای ایران همت گمارند.
** فرمایش امام (ره) در مشروعیت دینی سینما
آنچنان که پیشتر ذکر شد سینمای نازل و بیمحتوا در دوران پهلوی که از آن به «فیلمفارسی» نیز یاد میشود چنان با آرمانهای انقلابی نظام جمهوری اسلامی در تعارض بود که بسیاری از مردم و دستاندرکاران فرهنگی بعد از پیروزی انقلاب، نگاهشان بیشتر بر این نمط استوار بود که باید فعالیت سینما در ایران پس از انقلاب را فعالیتی فراموش شده و به نسیان سپرده شده دانست؛ اما جمله تاریخی حضرت امام خمینی رحمه الله - من با سینما مخالف نیستم، اما با فحشا مخالفم! - و در ادامه فرمایش ایشان در حمایت از ساخت آثار سینمای مبتنی بر فرهنگ ایرانِ انقلابی و اسلامی و حمایت از فیلمسازانی که در این عرصه گام بر میدارند درست بعد از نمایش خصوصی فیلم «گاو» در اردیبهشت 1359 به کارگردانی داریوش مهرجویی، مهمترین لحظه و بزنگاه تاریخی برای سینمای ایران به شمار میرود.
درست به واسطه همین هدایت داهیانه است که میتوان امروز با غرور و افتخار گفت آنچه سینمای جمهوری اسلامی ایران در گذر از این فراز و فرود 40 ساله را به سینمایی قدرتمند، تفکر برانگیز و جریانساز در جهان بدل کرده است در حقیقت مهمترین معمار آن را میتوان بنیانگذار کبیر انقلاب جمهوری اسلامی ایران دانست؛ چرا که بعد از فرمایش حضرت امام خمینی رحمه الله در حمایت از ساخت آثار سینمایی مبتنی بر فرهنگِ آرمانهای انقلابی در چارچوب شعائر دینی و حمایت از فیلمسازان این عرصه، به سینما به عنوان هنری که دارای «محبوبیت مردمی» بود، «مشروعیت دینی» بخشید.
اما پر واضح است که برای تحقق سینمای مبتنی بر آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران با توجه به عقبه شکلگیری این هنر در کشورمان مبتنی بر نگرشهای بیمحتوا و بیکیفیت دوران فیلمفارسی، مسیر بسیار سختی پیشاروی مسئولان و هنرمندان قرار داشت. همین دوگانگی و سختی پیمودن مسیر برای تحقق سینمای انقلابی بود که نخستین ماهها و سالهای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در عرصه سینما را بیشتر میتوان سالهای مبتنی بر بروز و ظهور مشکلات و اختلافات در مسیر تحقق هنر سینمای آرمانی نامگذاری کرد؛ دورانی که از آن به عنوان دوران «تزلزل جایگاه سینما» نیز یاد میشود.
** تولد اداره کل نظارت بر نمایش
وزارت فرهنگ در فاصله کوتاهی بعد از شروع به کار نخستین دولت انقلاب اسلامی - در دهم اسفند ماه 1357 - طی بیانیهای از تمامی اتحادیه سینماداران درخواست کرد تا درهای سینما را به روی مردم باز کنند. اینجا بود که پای اداره کل نظارت بر نمایش وزارت فرهنگ برای نظم و سیاق دادن به سینمایی مبتنی بر نگرشهای انقلابی و جلوگیری از اکران آثار بیمحتوا پای به عرصه وجود گذاشت.
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی درباره شکلگیری جریان هنر سینما در ماههای نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته است: «آنچه که به عنوان هنر سینما در فرمایشات امام خمینی به عنوان هنری مشروع شناخته شده بود سینمای اسلامی بود. در واقع از دید این تفسیر، مشروعیتیابی سینما به معنای تبدیل شدن آن به رسانهای برای اشاعه ارزشهای اسلامی و انقلابی بود. اما این سینمای مشروع چه بود و چگونه میبایست به وجود میآمد، کسی نمیدانست و از آن پس عرصه مبارزه، نه بر سر وجود یا عدم وجود سینما بلکه میان سینمای اسلامی- انقلابی و سینمای غیر از آن شد.»
** جریان شکلگیری قوانین و چارچوب سینمای انقلاب
با رصد دقیق گفتههای شهید مرتضی آوینی در روایت آنچه به عنوان سینمای بعد از انقلاب در روزهای نخست حیات این هنر به شمار میرفت میتوان بر این نکته تأکید کرد که در آن روزها، حضور سینمای مبتنی بر نگرشهای اسلامی و آنچه به عنوان سینمای انقلابی و اسلامی از آن یاد میشود مسالهای بود که همه بر آن اتفاق نظر داشتند؛ اما مشکل مهم آنجا بود که هیچکس نمیدانست سینمای اسلامی باید چه نوع سینمایی باشد؟ زیرا آنچه به عنوان عقبه این هنر در کشور ما وجود داشت، از مرحله رشد و حیات تا رسیدن به جریان تولید و اکران در دوران شاهنشاهی شکل گرفته بود. دورانی که خود در حقیقت ترویجدهنده نگاه نازل، بیکیفیت و بیمحتوا و حرکت بر مسیر ابتذال در این هنر بود. نگاهی که در مقابل سینمایی که از آن به عنوان «سینمای انقلابی و اسلامی» تعریف میشد، قرار داشت!
از سوی دیگر، آنچنانکه پیش از این نیز ذکر شد؛ در خیل مردم انقلابی، هنرمندانی نیز بودند که در صف مطالبه حقانیت مردم در برابر تفکر خودکامه و مستکبرانه رژیم ستمشاهی قرار داشتند و حال بعد از تحقق آرمان سیاسی خود به دنبال تعالیبخشی آرمانهای فرهنگیشان بودند. برای این مهم بار دیگر به سمت حرفه و تخصصی حرکت کردند که نسبت به آن شناخت و اشراف بیشتری داشتند.
در حقیقت هنرمندان انقلابی منتظر به ثبوت رسیدن انقلاب بودند و آرزو داشتند تا در بطن نگرش و چارچوبهای آرمانی دست به تولید آثار سینمایی ارزشمند و جریانسازی بزنند. آثاری که به واسطه آنها بتوانند بیشترین بهره را در مسیر ارتقای سطح فرهنگی جامعه و دستیابی به جریانسازیهای اجتماعی آنچنان که از این هنر انتظار میرود، ببرند.
همسو با فعالیت این هنرمندان متعهد برای تبیین آرمانهای انقلابی و اسلامی آنچنان که در شکلگیری سینمای پس از انقلاب بیشترین بروز و ظهور را دارد؛ وزارت ارشاد نخستین گام را برای تبیین خط تمیز میان آثار سینمایی مبتنی بر آرمانهای انقلاب در قیاس با فیلمفارسیهای دوران پهلوی برداشت. آن وزارتخانه برای نخستین بار اعلام کرد که هیچ فیلمی توسط اتحادیه سینماداران اجازه اکران ندارد مگر آنکه پروانه نمایش را با تایید وزارت ارشاد در دست داشته باشد.
مهمترین دلیل برای حضور وزارت ارشاد جهت صادر کردن پروانه نمایش به سینماداران مدلول این اتفاق بود که در این مدت کوتاه از پیروزی انقلاب، هنرمندان فرصتی برای تولید آثار متنوع و متعدد سینمایی نداشتند. مهمترین آثار در دسترس سینماداران برای اکران، فیلمهای خارجی بود و همین جا بود که دومین اختلاف در روند جریان شکلگیری سینمای بعد از انقلاب، سینمایی مبتنی بر آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. جایی که بر سر دوراهی نمایش فیلمهای خارجی و یا حمایت از سینمای داخلی میان برخی از مسئولان و هنرمندان، اختلافهایی ایجاد شد.
در حقیقت مدیران ارشاد و سینماگران همسو با جریان انقلاب بر این تاکید داشتند که اکران فیلمهای خارجی آنچنان که تا پیش از انقلاب اسلامی نیز در سینمای ایران مرسوم بود، نمیتواند به عنوان شاخص فصل ممیز جریان سینمای انقلاب اسلامی، دوران تحقق سینمای متفاوت با سینمای دوران پهلوی را رقم بزند؛ چرا که تکرار آن اتفاق مردم را ممکن است دچار گمراهی کند که چه تفاوتی میان سینمای بعد از انقلاب و سینمای قبل از آن وجود دارد وقتی قرار است در هر دو دوره شاهد اکران آثار خارجی که بسیاری از آنها چه از نظر فرهنگی و چه از نظر نوع روایت داستانی و حتی نوع پوشش بازیگران با انگارههای مبتنی بر آرمانهای اسلامی انقلاب قابلیت تطبیق و خوانش ندارد؟!
درست اینجا بود که وزارت ارشاد دومین بیانیه خود را در حوزه سینما به شکل آییننامهای صادر کرد و طی آن ورود فیلمهای خارجی و اکران آن را ممنوع اعلام کرد! این وزارتخانه تنها شرط برای ورود فیلمهای خارجی را ساخت یک فیلم خوب توسط تهیهکنندگان داخلی دانست و به شرطی که اثر آنها بر اساس ارزشسنجی وزارت ارشاد اثری خوب تلقی شود آنها میتوانند با انگارههای جدید انقلابی به وارد کردن یک فیلم از سینمای جهان اقدام کنند. همچنین مقرر شد اگر فیلم آنها به عنوان اثری «درجه یک» شناخته شوند، تهیهکنندگان میتوانستند دو فیلم از سینمای جهان را برای اکران به کشور وارد کنند.
** شکلگیری شورای نظارت و ارزشیابی
به دلیل آنکه هنوز قوانین و چارچوبی در راستای ضوابط و آییننامههای سینمای انقلاب در نخستین ماهها و روزهای فعالیت هنرمندان این عرصه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تنظیم نشده بود، ممکن بود در میان آثار فیلمسازان بعد از انقلاب که در همان روزها و ماههای نخست دست به تولید آثار سینمایی میزدند مواردی وجود داشته باشد که ناخودآگاه بازگوکننده بخشی از الگوها و رفتارهای فرهنگی و سینمایی دوران پهلوی باشد.
اینجا بود که مسالهای به عنوان نظارت و ارزشیابی (ممیزی) به عنوان یکی دیگر از آییننامههای وزارت ارشاد مورد تصویب قرار گرفت؛ اما تصویب این آییننامه با اختلافی میان مدیران ارشاد و بنیاد مستضعفان که تولیت اکثریت سالنهای سینمایی کشور را در دست گرفته بود مواجه شد.
مدیران ارشاد تاکید داشتند ساخت فیلم انجام شود و در مرحله ساخت نگاه ارشاد تاثیری در ساخت اثر سینمایی دخیل نباشد و بعد از ساخته شدن و پیش از اکران، مواردی اگر قرار است، ارزشیابی و نظارت شود توسط مسئولان ارشاد صورت گیرد؛ اما مدیران فرهنگی بنیاد مستضعفان تاکید داشتند به دلیل مشکلات اقتصادی جاری بعد از انقلاب باید جلوی ضرر و زیان را از همان نخستین بزنگاه گرفت و لازم است پیش از ساخت آثار سینمایی، ارزشیابی و نظارت بر آثار اعمال شود تا اثر خروجی و نهایی اثری کامل، متقن و آماده اکران باشد.
همین اختلاف نظر بود که برای نخستین بار سبب شد تا ادارهای با عنوان اداره نظارت بر نمایش تاسیس شود. مهمترین بازوی آن به شورای نظارت و بازبینی باز میگشت تا این شورا ابتدا آثار سینمایی که تا پیش از تاسیس این شورا تولید شده بودند را پیش از اکران مورد بازبینی قرار دهند. همچنین مقرر شد آثاری که قرار بود از این تاریخ به بعد تولید شود پیش از قرار گرفتن در جریان تولید، مراتب نظارت و بازبینی خود را پشت سر بگذارند.
نخستین شورای نظارت و بازبینی متشکل از نمایندگانی از ارتش، سپاه، اداره مبارزه منکرات، جهاد سازندگی، بنیاد هنری مستضعفان، جامعه روحانیت، و اداره کل نظارت و نمایش ارشاد بود.
** مسیر دولتی شدن سینما
سینمای ایران آرام آرام با شکلگیری چارچوبها و قوانین جریان سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی، از بیست و دوم بهمن 57 تا اواخر زمستان 1359، سختترین دوران خود را سپری کرد. چرا که لازم بود در همین بازه زمانی کوتاه، در کنار تلاش مسئولان و متولیان امر هنر از یک سو و هنرمندان و سینماگران از سوی دیگر، برای زنده نگه داشتن شریانهای تنفسی سالنهای سینمایی به واسطه اکران آثار مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی همت گمارند.
جمال امید یکی از شناختهشدهترین پژوهشگران و محققان تاریخ سینمای ایران در کتابی به همین عنوان آورده است: «دستورالعملِ مراحل گرفتن پروانه ساخت در آذرماه 1359 اعلام شد. مطابق این بخشنامه که در دوره بعد هم حاکم ماند، تولید هر فیلم نیازمند کسب پروانه ساخت است و تولید هر فیلم از آغاز تا پایان تحت نظارت قرار دارد و شامل مراحل زیر است: بررسی سناریو، بررسی صلاحیت کارگردان و هنرپیشگان، نظارت بر امور ساخت فیلم، نظارت بر امور صداگذاری، مونتاژ، بازبینی نهایی و صدور پروانه نمایش. درست از همین دوران بود که سینما از نظر اقتصادی وفنی وابسته به دولت شد و از نظر محتوا و مضمون نیز تحت نظارت کامل قرار گرفت.»
این چنین بود که از بیست و سوم بهمن 1357 تا فروردین 1360، سینمای ایران روزها، هفتهها و ماهها و در نهایت دو سال پر التهاب را پشت سر گذاشت تا بار دیگر ققنوسوار از خاکستر به جا مانده از سینمای دوران فیلمفارسی حرکت خود را برای تعالی و سعادت بنیانهای فرهنگی در جامعه با زبان هنر باز کند. جریانی که امروز بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی، میتوان با افتخار از آن به عنوان جریان سینمای متعهد جمهوری اسلامی ایران در شکل ملی و بینالمللی یاد کرد.
گزارش از امین خرمی
فراهنگ**9266** 1055
انتهای پیام /*