نگاهی به فیلم "معکوس"| یک فیلمفارسی تمام عیار در دهه 90
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - ۱۷۱;معکوس۱۸۷; داستانی به شدت سطحی و دم دستی دارد، فیلمساز سعی دارد دو داستان زندگی سالار یعنی تقلای او برای پرده برداشتن از گذشته و یافتن پدر و تلاش او برای جور کردن پول دیه را به موازات هم به تصویر بکشد.
تبسم مهر - «معکوس» داستانی به شدت سطحی و دم دستی دارد، فیلمساز سعی دارد دو داستان زندگی سالار یعنی تقلای او برای پرده برداشتن از گذشته و یافتن پدر و تلاش او برای جور کردن پول دیه را به موازات هم به تصویر بکشد.
- اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - نفیسه ترابنده
«معکوس» نخستین ساخته پولاد کیمیایی پسر فیلمساز کهنه کار سینما مسعود کیمیایی امسال در بخش نگاه نو سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد . پولاد که چندان در بازیگری نتوانسته موفق باشد و غالباً ایفاگر نقشهای متوسط آن هم بیشتر در فیلمهای پدر بوده است در «معکوس» سعی دارد چهره جدیدی از خود نشان دهد.
«معکوس» داستان زندگی سالار(بابک حمیدیان) است که 4 سال پیش در تصادفی همسر خود را از دست داده و حالا محکوم به پرداخت دیه است. داستان تلاش سالار و اطرافیان او برای جور کردن پول دیه میباشد.
«معکوس» داستانی به شدت سطحی و دم دستی دارد، فیلمساز سعی دارد دو داستان زندگی سالار یعنی تقلای او برای پرده برداشتن از گذشته و یافتن پدر و تلاش او برای جور کردن پول دیه را به موازات هم به تصویر بکشد. اما عجیب در روایت هر دو داستان ناکام است. مخاطب نمیفهمد چرا سالار در این سن و به یکباره به یاد پدرش افتاده است؟ چرا رضا خیلی واضح و راحت هویت پدر را برای پسر آشکار نمیکند تا به سوالات بی پاسخ او پایان دهد؟
نیمه اول داستان که سالار به دنبال پدر است بسیار کسالت بار و بی رمق است،تلخیهای شخصیتی سالار و حضور سالار و سیامک در میان ماشینهای اسقاطی و یک مشت آهن پاره به این حس دامن میزند، اما فیلمساز در نیمه دوم برای نجات فیلمش از این رخوت به سراغ مسابقات اتومیل رانی میرود تا اندکی در مخاطب برای دیدن ادامه فیلم رغبت ایجاد کند. ندا شخصیتی است که از اینجا وارد داستان میشود تا حال و هوای مردانه و خشن فیلم را تلطیف کند، دختری که رفتار و گفتاری مردانه دارد و عشق سرعت و رانندگی است.شخصیت پردازی ندا به شدت ضعیف است. مخاطب هیچ اطلاعاتی از گذشته او ندارد و نمیفهمد چرا چنین دختر عشق سرعتی رانندگی را کنار گذاشته؟چرا رابطه ندا و رضا با وجود این تفاوت سنی انقدر صمیمانه است؟ خانواده ندا هم در هاله ای از ابهام قرار دارند. مخاطب همیشه ندا را تنها در خانه ای بزرگ و همراه ا خدمتکار میبیند و برایش سوال است مادر و پدر او کجا هستند؟ فیلم تا پایان هم ندا را در کنار اعضای خانواده اش نشان نمیدهد و فقط ندا در سکانسی شعاری به سالار میگوید که پول به تنهایی کاری نمیکند و پول پدرش را از او دور کرده است. رابطه ندا و پیمان نیز مبهم است و مخاطب دلیل کینه ندا از پیمان و انگیزه او برای تلافی کردن را نمیفهمد.حضور ندا در میان جمع کثیری از مردان در مسابقه رالی هم چندان برای مخاطب موجه نیست.
شخصیتهای دیگر فیلم نیز بلاتکلیف هستند، نه شناسنامه ای دارند و نه هویتی از سیامک با بازی قابل قبول شهرام حقیقت دوست گرفته تا پدر سالار. حتی شخصیت فخری- مادر سالار- نیز با وجود چهره دوست داشتنی پروانه معصومی اصلاً درنیامده است. رضا نیز که قرار است قهرمانی از نسل گذشته در فیلم باشد پردازش درست و حسابی ندارد و مشخص نیست چرا در همه این سالها در رنجی خود خواسته با فخری ازدواج نکرده و در غار تنهایی خود فرو رفته است؟
«معکوس» یک فیلمفارسی تمام عیار است که داستان خود را در دهه 90 روایت میکند.نوع دیالوگها به ویژه سکانس رویارویی رضا و پدر سالار،فضای حاکم بر فیلم و تمرکز کارگردان بر مفاهیمی چون عشق، رفاقت، خشم، زخم، کینه، دشمنی، نامردی و مردانگی و همچنین پایان بندی آن به تقلید از سینمای فیلمفارسی ساخته شده است و اگر چند تصویر فیلم از تهران امروزی در آن وجود نداشت باورش مشکل بود که زمان روایت فیلم در دهه 9 میباشد. فیلم شدیدترین ضربه را از پایان بندی خود میخورد، آنجا که پدر سالار و پیمان ناگهان متحول شده و گویی به راه راست هدایت میشوند! و این پایان بندی گل و بلبل به شدت در ذوق مخاطب میزند. و در آخر اینکه چرا هر کسی فکر میکند که رسالتی بر دوش اوست تا در سینمای ایران فیلمی بسازد؟
انتهای پیام/