نشست خبری «دیدن این فیلم جرم است»
سعی کردم رضایت مخاطب را در پایانبندی جلب کنم/ فیلم را پلان به پلان به دندان کشیدم و ساختم
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - نشست خبری فیلم «دیدن این فیلم جرم است» با حضور کارگردان، تهیهکننده، عوامل و اصحاب رسانه در سینما رسانه ملت برگزار شد.
تبسم مهر - نشست خبری فیلم «دیدن این فیلم جرم است» با حضور کارگردان، تهیهکننده، عوامل و اصحاب رسانه در سینما رسانه ملت برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس؛ نشست خبری فیلم «دیدن این فیلم جرم است» در هفتمین روز از جشنواره فجر 37 با حضور رضا زهتابچیان؛ نویسنده و کارگردان، محمدرضا شفاه؛ تهیهکننده، حسین پاکدل، لیندا کیانی، حمیدرضا پگاه، محمود پاک نیت، حمید ابراهیمی، محمدرضا مالکی، مهدی زمین دار بازیگران، حبیب خزائی؛ آهنگساز، محسن دارسنج؛ طراح چهره پردازی، بابک پناهی؛ طراح صحنه و لباس، سیاوش کردجان؛ تدوینگر، علیرضا صالحی؛ دستیار کارگردان با اجرای منصور ضابطیان در سینما رسانه ملت برگزار شد.
ضابطیان در ابتدای نشست عنوان کرد که به علت کم بودن وقت سؤالات شفاهی نخواهیم داشت و همه سوالات به صورت کتبی خواهد بود که طبق معمول نشستهای خبری قبلی این امر محقق نشد!
در ادامه شفاه درباره اینکه طبق شنیدهها مبنی بر اینکه بعد از بارها بازنویسی از ارشاد پروانه ساخت دریافت کردید، با چه موانعی در ساخت فیلم مواجه بودید؟ گفت: در این مورد 2 سال پیش تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم، اما ساختن فیلم متوقف شد. بعد از آن از اسفند سال گذشته در باشگاه سوره و حوزه هنری کارها پیش رفت و نهایتا خدا کمک کرد و مجوز ساخت را حقوقی به نام سازمان سینمایی حوزه هنری و رئیس حوزه هنری گرفتیم.
زهتابچیان درباره اینکه اسم فیلم هدفی جز جذب مخاطب داشت یا خیر نیز توضیح داد: اسم فیلم دیالوگی در یکی از سکانسها بود که به دلایل فنی حذف شد. من 13 -14 سال قبل بود که آن را انتخاب کردم، سکانس حذف شد اما اسم ماند. این اسم حالت مضمونی داشت و بعد این همه سال روی فیلمنامه مانده بود ما هر جا میرفتیم برای فیلمنامه به به و چه چه راه میانداختند و بعد میگفتند نمیخواهی که این را بسازی؟
وی ادامه داد: به تمام نهادهای مربوطه و تمام نهادهایی که این فیلم به آنها مربوط بود مراجعه کردیم هیچ کس چنین جراتی را به خرج نداد که جلو بیاید. بعضیها میگفتند این تکه از فیلمنامهات حرف ماست، و این جمله یعنی اینکه اگر میخواهی ما قدم جلو بگذاریم بعضی از تکهها و بخشهای دیگر را باید حذف کنید.
وی در ادامه نشست درباره پایان فیلم اظهار داشت: سعی کردم رضایت مخاطب را در پایانبندی جلب کنم نمیدانم تامین شده یا نه اما شروع فیلم طوفانی بود.
کارگردان فیلم درباره اینکه در فیلم تصویری به عکس و دور از واقعیت حاکمیت ایران و حتی سپاه و سرداران و نگرانی فشار از دولت انگلیس مطرح شده گفت: این سوال باگ دارد و باید بگویم ما در فیلم از هر موضوع و رویکردی دو نوع داریم: در میان چادریها، در میان سپاهیها، در میان امنیتیها همه این آدمها و قشرها دو تکه هستند. من با این کار سعی کردم کلیشه را از بین ببریم.
کارگردان «دیدن این فیلم جرم است» در ادامه صحبتهایش درخصوص تلاشش برای روی پرده بردن یک خطای سیستمی و عمیق در کشوربیان داشت: مساله اصلی من در این فیلم این است که چرا آن مرد مست صاحب چنین شوکتی میشود؟ کسب این موقعیت و قدرت توسط وی با شخصیت ناصر احتشام در ارتباط است. مشکل اساسی ما در عمق مسائل است و نه در سطح.
وی در ادامه درباره اینکه با توجه به عنوان شدن قرارداد کاپیتولاسیون احتمال این را میدهد که فیلمش اکران شود، تصریح کرد: بدون کاپیتولاسیون هم احتمال غیرقابل اکران شدن آن را میدهم.
زهتابچیان در پاسخ به این سوال که فیلم شما فیلمی است که به آن سفارشی ساز ابلاغ میکنند چرا در آن به سراغ غیرت سیاسی رفتید؟ بیان داشت: گواه من این قلب چاک چاک! اگر فیلمی بخواهد سفارشی ساخته شود این طوری ساخته نمیشد که ما ساختیم. من این فیلم را پلان به پلان به دندان کشیدم و ساختم.
وی در ادامه توضیح داد: سال 84-85 آن را نوشتم بعد سال 91 که با آقای شفاه آشنا شدم و ماجراها را تعریف کردم ولی اتفاقاتی افتاد که نتوانستیم فیلم را بسازیم. سال 95 یک ماه و نیم پیش تولید داشتیم اما باز اجازه ندادند فیلم را بسازیم و به صورت خیلی نرم توقیف شدیم.
شفاه در ادامه این توضیحات بیان داشت: پروانه ساخت به ما ندادند و فرمودند که خط قرمز ماست و نمیشود. اما بعد از اینکه سازمان تبلیغات اسلامی مدیریتش عوض شد مجموعه سازمان تبلیغات و حوزه هنری جلو آمد و فقط اینها بودند.
شفاه ادامه داد: بحث مجوزها، بحث امکانات و تجهیزات برای تمام فیلم هایی که به صورت روال و معمولی میتوانند مجوز بگیرند وجود دارد که درباره فیلم ما صدق نمیکرد، ما از اینها محروم بودیم.
کارگردان فیلم هم اضافه کرد: پدر کیفیت فیلم من درآمد. سفارشی ساختن یا نساختن فیلم قابل اثبات نیست مگر اینکه عین کار را انجام دهید ببینید چه خبر است.
دستیار کارگردان نیز در این بحث شرکت کرد و گفت: این فیلم بعد از ساختن مدعی زیاد پیدا کرد، ولی موقعی که داشت ساخته میشد حتی در کستینگش بازیگرها وحشت داشتند چه برسد کسانی که موقعیت سیاسی داشتند بیایند پای کار.
وی ادامه داد: این کار مجوز نیروی انتظامی نداشت. کارگردان کار و گروه مجبور شدند بروند در شهرک سینمایی غزالی که دکور کار سال 57 برای معمای شاه داشت، آنجا برای سال 97 فیلم بگیرند. ما فیلمی ساختیم که زیر زمینی نیست ولی کاملا شبیه فیلمهای زیرزمینی ساخته شده است.
آهنگساز فیلم نیز درباره اینکه چرا موسیقیهای رایج و تکراری در فیلم استفاده کردید؟ گفت: خیلی از سکانسهای فیلم را نرسیدیم کارکنیم و بعضی هایشان را من الان شنیدم و برای اکران جایگزین شده.
کارگردان فیلم درباره اینکه اگر داستان برعکس بود و فردی انقلابی به مزاحم زن بی حجاب میشد باز هم فیلم را میساختید، بیان داشت: اینکه فیلم نبیست! ولی بله دوباره آن را میساختم.
در ادامه نشست شفاه در خصوص شباهت فیلم به آژانس شیشه ای گفت: بیست سال پیش آژانس ساخته شد همه گفتند از روی بعد ازظهر سگی ساخته شده و شاید اگر بیست سال بعد فیلمی در قالب و فضای فیلم دیدن این فیلم جرم است ساخته شود بگویند آن فیلم از روی فیلم ما ساخته شده است.
زهتابچیان هم درباره ترجیح اسلحه به قلم در شخصیت امیرگفت: امیر چه کاری میکرد بهتر بود؟ جای امیر بودید چه میکردید؟ من اسلحه را دست امیر ندادم. خودش هم در فیلم میگوید اسلحه را آنها به دست من دادند.
کارگردان درباره دلیل حضور یک انگلیسی در فیلم اظهار داشت: جمله ایست که گفته هیچ تمدنی فرو نمیریزد با نیروهای خارجی مگر اینکه از درون پوسیده باشد. عمدا این فرد را در فیلم گذاشتم شما چه میکردید اگر یک مو بور و چشم آبی به جای این فرد میگذاشتم؟
شفاه نیز درباره اینکه بچه سردار زاده ای که آقازاده ای را گروگان میگیرد برای خواص است نه عموم گفت: حرف شما نقض قرض است. در فیلم امیر هرگز اجازه نمیگیرد و در پرونده دو بار بازداشت تحصن داشته و آدمی نیست که از رانت و قدرت عمو استفاده کند.
وی در ادامه درباره میزان سانسور اعمال شده در فلیم از زمان ساخت تا الان، توضیح داد: از آنچه به عنوان فیلمنامه ارائه کردیم و وزارت ارشاد مجوز آن را داد تا الان، فیلم همانی بود که میخواستیم. و فقط فقط یک پلان از پایان فیلمبرداری تا الان به درخواست نیروی انتظامی حذف شد.
امیر چرا درزمان مذاکره در گوشه ای مینشیند و فیلم سونوگرافی بچه اش را میکند آیا این انگیزههای شخصی فیلم را بالا نمیبرد، سوالی بود که شفاه به آن جواب داد و گفت: اینجا پیچشش انگیزه ملی و شخصی بود و فضاسازی احساسی. امیر بعد از عکس سونوگرافی بچه اش به پایان انتقام گیری شخصی میرسد و اگر این کار را نمیکردیم این سوال جای پرسیدن داشت.
زهتابچیان در ادامه نشست با انتقاد از این موضوع که بیان میشود راهکار فیلم برای مقابله با بی عدالتی اسلحه است، گفت: اصلا فیلم ما راجع به بی عدالتی نبود و برای پیشبرد اهداف فیلم تلاش کردیم از کلید واژه قانون استفاده شود.
محمدرضا شفاه در پایان سخنانش درباره طرح بحث کاپیتولاسیون گفت: یک نگاه بیگانهپرستی در کشور وجود دارد که این تفکر وقتی قبل از انقلاب تبدیل به قانون میشود نامش را کاپیتولاسیون میگذاریم و همین تفکر بعد از انقلاب هم وجود داشت و مقاومت نیروهای انقلابی نگذاشت تبدیل قانون شود.
انتهای پیام/