سخنگوی ارشد نیروهای مسلح:
آیا سیاستمدارخوب، سیاستمدارپشیمان است؟-سیدعمادالدین محمودی*
سیاسی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران–ایرناپلاس–همیشه پای تاریخ در سیاست ایران در میان بوده است، به شکلی که این وضعیت، بدل به ویژگی ساخت سیاسی ایران شدهاست. شاید از مهمترین عوامل چنین خصیصهای، نبود نهادهای مستقل تاریخنگاری و فقدان سنت تاریخ شفاهی در ایران باشد. موضوعی که پرداختن به آن هدف این نوشتار نیست
تبسم مهر - تهران–ایرناپلاس–همیشه پای تاریخ در سیاست ایران در میان بوده است، به شکلی که این وضعیت، بدل به ویژگی ساخت سیاسی ایران شدهاست. شاید از مهمترین عوامل چنین خصیصهای، نبود نهادهای مستقل تاریخنگاری و فقدان سنت تاریخ شفاهی در ایران باشد. موضوعی که پرداختن به آن هدف این نوشتار نیست
وضعیتی که هر از گاهی فضای سیاسی و رسانهای کشور را تحتالشعاع قرار میدهد، بیان دیدگاه سیاستمداران در باب عملکرد گذشته و نقد رفتار و کنشهای خود یا دیگران است. عدم تفکیک تاریخ از سیاست در ایران سبب شده تا موضع سیاستمداران در باب گذشته بهمثابه کنش سیاسی تلقی شود. این وضعیت سبب میشود بیان روایات افراد از وقایع مختلف موجب فعال کردن شکافهای سیاسی گردد. بالطبع نیروهای فعال اجتماعی، خصوصاً بهواسطه گسترش شبکههای مجازی، نسبت به این قبیل اتفاقات واکنش نشان میدهند. همین امر عاملی است تا سیاسیون در باب اتخاذ مواضع خود در باب گذشته محافظهکارانهتر عمل کنند. تالی چنین وضعیتی تحریف تاریخ، سناریوسازی امنیتی جهت بهرهبرداری در راستای حذف نیروهای سیاسی و در نهایت، عقیم ماندن سیاست در ایران خواهد بود.
سکوت، دفاع ایدئولوژیک و موضع انتقادی عمده رویکردهای اتخاذ شده در خصوص قضاوت گذشته از سوی سیاستمداران بود. این وضعیت نهتنها مختص نیروهای سیاسی در ساخت رسمی بود، بلکه گروهها و جریانات اپوزیسیون را نیز شامل میشد. علاوه بر جناح راست و چپ دهه شصت و هفتاد، گروههای مارکسیست، روشنفکران چپ، نهضت آزادی و نیروهای اقماری آنها همچون ملی – مذهبیها نیز کمابیش از موضع غیر انتقادی با کارنامه عملکرد خویش برخورد میکردند.
شاید محصول اولین نگرش انتقادی نسبت به گذشته را که سبب ایجاد یک جریان اجتماعی و گفتمانی در ایران پس از انقلاب شد، باید در نیروهای اصلاحطلب – جناح چپ دهه شصت - مشاهده کرد. با این وجود، برخورد گزینشی با گذشته از سوی این جریان و عدم برخورد شفاف و همچنین یکدست نبودن گروهها و نیروهای سیاسی اصلاحطلب در سالهای اخیر بیش از آنکه سبب افزایش بدنه اجتماعی آنها شده باشد، بدنه فعال جامعه را با پرسشهای فراوان رها کرده است. در واقع اصلاحطلبان در بلندمدت بیش از آنکه از مواهب این وضعیت برخوردار شده باشند، از مصائب آن نصیب بردهاند.
با این وجود، باید اذعان داشت که در مجموع همین شرایط تا حد زیادی دینامیسم این جریان را حفظ کرده است. وضعیتی که اصلاً با رقیب سنتی قابل مقایسه نیست. شاید اگر تیغ نظارت استصوابی در فضای سیاسی و انتخاباتی ایران برش نداشت، وضعیت اصولگرایان به نحوی دیگر بود.
وقایع سال 88 شرایط نسبتاً متفاوتی در خصوص بازخوانی گذشته در فضای سیاسی – اجتماعی ایران شکل داد. اگر نقد گذشته تا پیش از 88 در حوزه سیاست رسمی باقی مانده بود، دوره پسا88 بدل به موقعیتی شد که مرزهای نقد کارگزاران نظام، بهلحاظ محتوایی به اپوزیسیون نظام نزدیک شود. تا جایی که کاندیداهای معترض انتخابات 88 هم از تیغ نقد مصون باقی نمانند. چه بسا اگر اتفاقات و برخوردهای بعدی با آنها صورت نمیگرفت، شاهد شکست وجه اسطورهای آنها بودیم.
به هر روی، چنین شرایطی موجب ایجاد رویکردی جدید در باب عملکرد گذشته شد: پشیمانی. این نوع از نگاه هرچند دایره محدودی از سیاسیون را در برمیگیرد، اما به معنای نوعی سیاستزدایی از متن سیاست است. پشیمانی از گذشته به معنای فراتر رفتن از درک شرایط و ظرف زمانی و مکانی و دفاع از علل و دلایل تصمیمگیری و تصمیمسازی است. در واقع برای ارزیابی تصمیمات باید بیش از آنکه به نتایج آنها توجه شود، به فرآیند و مقتضیات این تصمیمگیریها توجه داشت. لذا به نظر میرسد، پشیمانی و رفتار پشیمانگونه در عالم سیاست از دو وجه خارج نیست: فرصتطلبی سیاسی و ژست اخلاقی، که هر دو در نهایت به توفیق نخواهد رسید.
*دبیر سرویس اندیشه ایرناپلاس
انتهای پیام /*