کار جهادی در تهران جرأت میخواهد/ ماجرای روستایی که قرآن نداشت
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - وقتی موضوع بانوان جهادگر بهمیان میآید، شاید اولین پرسشی که مطرح میشود، این باشد که؛ ضرورت حضور بانوان در فعالیتهای جهادی چیست؟ گروههای جهادی سالهاست که تنها گوش شنوا برای شنیدن دردهای محرومان این دیار هستند.
تبسم مهر - وقتی موضوع بانوان جهادگر بهمیان میآید، شاید اولین پرسشی که مطرح میشود، این باشد که؛ ضرورت حضور بانوان در فعالیتهای جهادی چیست؟ گروههای جهادی سالهاست که تنها گوش شنوا برای شنیدن دردهای محرومان این دیار هستند.
- اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم : در روزگار بیرحمی که زیر بار فشارهای اقتصادی و در تیررس معضلات رنگارنگ اجتماعی و فرهنگی هر کسی بهدنبال آن است تا گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و رنگ و روی زندگی مدرن برخی را آنچنان درگیر و مجذوب خود ساخته که بیشتر از زندگی در دنیای واقعی در فضاهای مجازی خود غرق شدهاند، جوانانی هم هستند که کنار تمام مشکلات ریز و درشت شخصی خود، دغدغه «دیگران» را هم دارند، دغدغه آن کسانی که فرزندانشان در غم محرومیت شبها گرسنه میخوابند و یا روستاها و مناطقی که در بازی سیاست مسئولین مختلف نقشی ندارند و سالهاست که زیر پونز پوستر نقشههای مسئولین جا ماندهاند. جوانان باغیرت این دیار نمیتوانند بیتفاوت از کنار مشکلات هموطنانشان بگذرند و بهصرف داشتن مشکل اقتصادی، وجدان خود را برای کمک نکردن به دیگران آرام کنند.
«گروههای جهادی» سالهاست که تنها گوش شنوا برای شنیدن دردهای محرومان این دیار هستند. وقتی موضوع بانوان جهادگر بهمیان میآید، شاید اولین پرسشی که مطرح میشود، این باشد که؛ ضرورت حضور بانوان در فعالیتهای جهادی چیست؟ بخش مؤثر و فرهنگی این گروههای جهادی را بانوان جهادگر تشکیل میدهند، بانوانی که با اتکا بر اصل تربیت اسلامی، اقدام به برگزاری کلاسهای آموزشی و جلسات فرهنگی میان زنان مناطق محروم کرده تا کمکی به رفع فقر فرهنگی این مناطق کرده باشند. بخش اول میزگرد تسنیم با بانوان جهادگر در اینجا قابل مشاهده است و بخش دوم آن در ادامه میآید:
* تسنیم: چهکارهایی هست که آقایان نمیتوانند بهطور کامل انجام دهند و نیاز به حضور بانوان در فعالیتهای جهادی را ایجاد میکند؟
مهدیس جعفرزاده: خانمها بیشتر فعالیتهای فرهنگی را انجام میدهند و آقایان فعالیتهای عمرانی مناطق محروم را. تأثیرگذاری خانمها در کار فرهنگی بیشتر از آقایان هست.
فاطمه محمدی: ذات زن هم تربیت کردن است. دغدغه فرهنگی بین آقایان کمتر است.
مهدیس جعفرزاده: ضمناً نفر مرد فرهنگی خیلی کم داریم. بیشتر نیروهای آقا در منطقه اجرایی و عمرانی است. ما خوشبختانه برنامههایی هم برای خودسازی در جهادی برگزار میکردیم، یعنی بین خودمان برنامه داشتیم و برای هر چند نفر یک مسئول مشخص میکردیم تا در تولید محتوا و شیوه انتقال مباحث جهادی، کارهایی منظم صورت بگیرد. معمولاً رعایت این مسائل با جزئیات در مباحث آموزشی و فرهنگی بیشتر در تخصص خانمهای جهادی است.
فاطمه حسینخانی: یکی از دلایلی که باعث میشد بعد از ارتباط برقرار کردن با مردم روستا روی آنها اثرگذار باشیم و مباحث آموزشی ما را جدی بگیرند، این بود که میتوانستند ما را از خود ببینند، مثلاً ممکن بود ما خیلی در مورد مباحث حجاب صحبت نکنیم اما بعد از مدتی که حجاب خانمهای مذهبی در جهادی را میدیدند، کنجکاو شده و سؤالاتی میکردند و یا مایل بودند شبیه ما روسری بپوشند، این کار را یک زن میتواند بیاموزد.
وقتی یک مادر بین بچهها با فرزند و همسرش میآمد، نوع برخورد او با همسرش و نوع تربیت فرزندش را بهچشم میدیدند و کنجکاو میشدند تا از روش تربیتیاش بیشتر بدانند.
فاطمه محمدی: وقتی یک مادر بین بچهها با فرزند و همسرش میآمد، نوع برخورد او با همسرش و نوع تربیت فرزندش را بهچشم میدیدند و کنجکاو میشدند تا از روش تربیتیاش بیشتر بدانند، چون او را هم مثل خود یک مادر دغدغهمند در مورد آینده فرزندش میدیدند. مهم بود که طوری رفتار کنیم که مردم روستا ما را نزدیک ببینند و اینگونه میتوانستیم اثرگذار باشیم.
* تسنیم: تأثیرپذیرترین گروه سنی که با آنها کار میکردید چهکسانی بودند؟
مهدیس جعفرزاده: نوجوانهایمان فوقالعاده بودند، مخصوصاً در کرمان یادم هست که چندین نوجوان فعال داشتیم.
فاطمه حسینخانی: البته من معتقدم اثرگذاری منحصر به سنین خاصی نبود. از این ماجرا یک خاطره هم دارم؛ در یکی از اردوها طی تقسیمبندی صورتگرفته به من گفتند "تو برو به فلان روستا برای انجام کار فرهنگی". زنان آن روستا بیشتر خانمها 40 تا 50 ساله بودند و همه ازدواج کرده و تشکیل زندگی داده بودند. هر کدام 4 یا 5 بچه داشتند و من مانده بودم در شرایطی که از همه کوچکترم چه بگویم که به کار آنها بیاید.
یکی از همین خانمها پیشنهاد داد کمی قرآن بخوانیم. من هم گفتم خوب است که سوره واقعه را با هم بخوانیم. بعد سوره واقعه را آیه آیه خواندم و مباحثی در مورد تدبر در این سوره پیرامون سبک زندگی را عنوان کردم. بعد به آنها گفتم که "اگر واقعه زیاد بخوانید برکت زندگیتان زیاد میشود" و از برکات سوره واقعه گفتم. خودم خیلی این اثرات سورهها را خوانده بودم اما شاید کمتر انجام داده بودم اما برایم جالب بود که خانمهای روستا به آنها عمل میکردند. گاهی برخی از این زنان از بداخلاقی شوهرشان و صبور نبودنشان گله میکردند و من سعی میکردم کمکشان کنم. سفر بعدی که به آن روستا رفتم، بلااستثنا همه خانمها گفتند که "چله سوره واقعه را گرفتهایم و اثرش را دیدهایم."، میگفتند "انگار بعد این چله اوضاع شوهرانمان بهتر شد"، و چیزهایی میگفتند که تعجب میکردم.
* تسنیم: چرا این اثرگذاری آنجا بیشتر است اما در قلب پایتخت یا شهرهای بزرگ وجود ندارد؟
مهدیس جعفرزاده: برخی روستاها و مناطق محروم بهخاطر دور بودن و آلوده نشدن به فضای شهری یک سری روحیات بکر خودشان را دارند و بهخاطر همین اینقدر دلشان پاک و صاف است که پذیرششان بالاست. شاید حالا بهخاطر وجود ماهواره یکسری اشتباهات و فضای گناهآلود وارد زندگیشان شده ولی هنوز درگیر آن نشدهاند و روحشان آماده پذیرش ایمان است. اما در شهرها مردم درگیرند، حتی آدم بیسوادی که در شهر زندگی میکند اینقدر تنوع موضوعات مختلف در شهر از خرید گرفته تا انواع کلاسهای هنری برایش وجود دارد که فرصتی برای فکر کردن و تأمل ندارند. مناطق محروم تشنه کار فرهنگی و عقیدتی هستند.
روستاها و مناطق محروم بهخاطر آلودهنشدن به فضای شهری یکسری روحیات بکر خودشان را دارند و بهخاطر همین پذیرششان بالاست.
فاطمه محمدی: یادم هست به روستایی رفتیم که قرآن و مفاتیح نداشتند. فقط یکی از خانوادهها یک مفاتیح داشت و خانم خانواده میگفت "در مراسم شام غریبان همه جمع میشوند در خانه ما از این مفاتیح استفاده کنند". حالا در خانههای ما در شهر شاید 20 مفاتیح و قرآن پیدا بشود؛ اما از آن چه استفادهای میکنیم؟ این مردم روستا قدر قرآن را میدانند، عطش مسجد دارند.
به روستایی رفتیم که قرآن و مفاتیح نداشتند، فقط یکی از خانوادهها یک مفاتیح داشت و مراسم شام غریبان همه جمع میشدند تا از آن مفاتیح استفاده کنند.
* تسنیم: از فعالیت بانوان جهادگر در تهران هم بگویید؛ محدود به حاشیه شهر است یا در سطح شهر هم فعالیت جهادی صورت میگیرد؟
مهدیس جعفرزاده: بانوان گروههای جهادی در تهیه بستههای ارزاق برای مردم محروم حاشیه شهر مثل ورامین همکاری داشتهاند. پنج سال است که موضوع ساخت عروسکهای وُداد را برای کودکان اربعینی پیگیری میکنیم که با استقبال خوب مردم و رسانهها همراه شده است. بهعنوان مربی کودک، مربی فرهنگی و... در سرکشی به مناطق محروم حاشیه شهر فعالیت داشتهایم و کنار آقایان جهادگر تلاش برای رفع محرومیت این مناطق داشتهایم. از سال 91 هم هیئت جهادی را راهاندازی کردیم که بهصورت ماهانه برگزار میشود و بهانهای برای دور هم جمع شدن بچههای جهادی جهت برنامهریزیهای جدید است.
محرومیتزدایی و آبادانی ارمغان گروه بانوان جهادگر "از تبار آسمان"
خواستیم پتانسیل بچهها برای فعالیتهای آینده جهادی ذخیره شود. هر از چندگاهی تلاش میکنیم با جمعهای مختص بانوان در سطح شهر کار فرهنگی انجام دهیم، بهعنوان مثال چند بار در پارک بانوان برنامه شاد مذهبی اجرا کردیم که استقبال خیلی خوبی از جانب بانوان حاضر در پارک شد، استقبالی که تصورش را هم نمیکردیم، حتی از جانب کسانی که بهلحاظ مذهبی بسیار متفاوت از عقاید ما هستند. این افراد هم در مولودیخوانی ما شرکت میکردند و آخر جلسه از برگزاری چنین مراسمی تشکر میکردند. جشن عید غدیر و جشن ولادت رسول اکرم(ص) را در چنین فضایی برگزار کردیم. ما معتقدیم نباید بچهمذهبیها ایام عید را در گوشه خانههای خود جشن بگیرند، باید فرهنگ شادی سالم را در محیطهای اجتماعی ترویج دهند.
هرازچندگاهی تلاش میکنیم با جمعهای مختص بانوان در سطح شهر تهران کار فرهنگی و جهادی انجام دهیم. چند بار در پارک بانوان برنامه شاد مذهبی اجرا کردیم
فاطمه محمدی: حتی خود مجموعه پارک و شهرداری چقدر از ما بهخاطر این جشنها تشکر کردند و به ما میگفتند "ما به نیرویهای فرهنگی پای کاری مثل شما احتیاج داریم" و تمایل خود را برای همکاری در این زمینهها اعلام کردند.
فاطمه حسینخانی: جنس جهادی کار کردن در تهران و اطراف تهران با جاهای دیگر متفاوت است. این که آقا میگویند "بومی کار کنید" هم دقیقاً به همین خاطر است. در تهران اینقدر موانع زیاد است که کمتر کسی جرأت کار جهادی پیدا میکند. البته خیلیها دوست دارند و دنبالش هستند ولی نمیتوانند. آسیبهای اجتماعی، فضای مجازی و مقاومت برخی ارگانها و... همه در این کار دخیل است، ولی بهگونهای میتوان گفت این بچههای جهادی، آتش بهاختیار شدهاند خودشان پول جمع کرده و برنامهریزی میکنند و استارت کار را میزنند.
در تهران اینقدر موانع زیاد است که کمتر کسی جرأت کار جهادی پیدا میکند.
* تسنیم: شما دوست داشتید کار فرهنگی تأثیرگذار انجام دهید، شاید راحتتر بود که یک معلم علوم تربیتی شوید و در مدرسه نزدیک خانهتان و در شهر خودتان به بچهها درس بدهید، راحتتر بود و تازه با این کار از فعالیت فرهنگیتان درآمد هم داشتید، چرا اینهمه سختی را قبول کردید و رفتید چندین کیلومتر آنطرفتر فلان روستای محروم را برای کار فرهنگی انتخاب کردید؟
فاطمه حسینخانی: تو وقتی مربی بشوی و برای حقوق کار کنی، کمکم پای احتیاجات زندگیات بهمیان میآید و روزمرگی نمیگذارد به آرمانهایت برسی. وقتی معلم باشی موظفی قوانین مدرسه را چه خوب و چه بد رعایت کنی، بهخصوص در مدارس غیرانتفاعی اجازه نداری در مورد هر موضوعی سر کلاس اظهار نظر کنی، خیلی زود والدین بچهها معترض میشوند که چرا فلانی سر کلاس به بچهها اخلاق درس میدهد و احکام میگوید، ممکن است خیلی از والدین به این چیزها اعتقاد نداشته باشند. مدرسه هم تو را موظف به خواست خانوادهها میکند و دیگر تو نمیتوانی حرف بزنی چون حقوق میگیری، ولی ما در جهادی اینطور پیش نمیرویم، روی اعتقادات مردم کار میکنیم و چون بدون چشمداشت و با جان و دل این کار را انجام میدهیم، ترسی از موقعیت خود نداریم.
در جهادی روی اعتقادات مردم کار میکنیم و چون بدون چشمداشت و با جان و دل است، ترسی از موقعیت خود نداریم.
* تسنیم: چند بار میان صحبتها اشاره کردید خانمهای مذهبی، نیروهای مذهبی و... این موضوع مذهبی بودن بانوان جهادگر مهم است؟
مهدیس جعفرزاده: منظورمان از مذهبی حتماً چادری بودن و ظاهر مذهبی نیست، ولی چون جنس کار برای بانوان جهادگر، کار فرهنگی است، نیاز است عقاید اولیهای در فرد وجود داشته باشد.
فاطمه محمدی: وگرنه ممکن است حضورش ضدتبلیغ باشد.
مهدیس جعفرزاده: اگر قرار باشد جهادیمان منوط به کار فرهنگی درست و حسابی باشد، فرد جهادگر هم باید از لحاظ معرفتی در حد معقولی باشد.
سبک زندگی جهادی مهم است. دوری از تجملگرایی و چشم و همچشمی از شاخصههای زندگی جهادیست.
فاطمه حسینخانی: اما حالا که حرف مذهب وسط آمد به یک نکته هم اشاره کنم که یکی از نقاط قوت گروههای جهادی ما این بوده که موضوع محرم و نامحرم را در گروه میان بانوان و آقایان رعایت کردهایم. ممکن است این موضوع در برخی از گروههای جهادی چندان مورد توجه نباشد اما برای ما مهم بود و معتقدیم این موضوع در آموزش به نیروهای روستایی هم خیلی مؤثر بود، چون همانطور که گفتیم تمام رفتارهای ما برای مردم منطقه زیر ذرهبین بود.
فاطمه محمدی: با توجه به حرف دوستان به این نکته باید توجه شود که گاهی فعالیتهای جهادی مثل چاقوی دولبه میماند اگر درست کار انجام شود تبلیغ درست بوده و اگر کارها بهدرستی و بر مبنای مسیر خودش انجام نشود، آسیبهایی را ایجاد کرده و بر مشکلات منطقه روستایی دامن میزند. متأسفانه برخی از گروههای جهادی بدون شناخت درست از منطقه راهی مناطق محروم میشوند، نقشه راه ندارند یعنی یک شروع، پیشتولید، شناسایی و نتیجهگیری و نظرسنجی ندارند. این مراحل برای فعالیت جهادی مهم است.
گاهی فعالیتهای جهادی مثل چاقوی دولبه میماند اگر درست کار انجام شود، تبلیغ درست بوده و اگر کارها بر مبنای مسیر خود انجام نشود، آسیبهایی را ایجاد کرده و بر مشکلات منطقه روستایی دامن میزند.
* تسنیم: حرف آخر...
فاطمه محمدی: ایکاش کارهای فرهنگی و جهادی توسط همه بانوان جهادگر با دقت و جدیت بیشتری پیگیری شود. با تفکر و علم بیشتر به چشمانداز آن توجه شود. کاش روی بحث جهادی تبلیغات بهتری صورت بگیرد و فضای این جنس کارها به مردم معرفی شود. تصوری که الآن مردم از جهادی دارند، حقیقتاً جهادی نیست، حالا این تقصیر ماست یا تقصیر رسانه، نمیدانم. ضمناً جهادی فقط سفر به شهرهای دورافتاده نیست. باید این را بدانیم من در تهران هم در همین منطقه خودم و در ساختمان خودمان هم میتوانم کار جهادی انجام دهم. حداقل طوری زندگی کنم که تأثیرگذار باشم.
تصوری که الآن مردم از جهادی دارند، حقیقتاً جهادی نیست؛ جهادی فقط سفر به شهرهای دورافتاده نیست. در محل زندگی خود هم میتوانیم کار جهادی انجام دهیم. حداقل طوری زندگی کنیم که تأثیرگذار باشیم.
مهدیس جعفرزاده: سبک زندگی جهادی مهم است. دوری از تجملگرایی و چشم و همچشمی. افراط در خرید و... همه از شاخصههای زندگی جهادیست. مگر مردم ما در زمان جنگ و قحطی چگونه زندگی میکردند؟ همین زندگیهای جهادی توانست کمک کند بر مشکلات زمان جنگ فائق بیاییم.
---------------------------------------
تهیه و تنظیم: نجمهالسادات مولایی
--------------------------------------
انتهای پیام/*