تبسم مهر به نقل از ایسنا، کنفدراسیون فوتبال آسیا در موضعگیری رسمی و علنی تهدید کرده
که اتفاقات فوتبال ایران را دنبال میکند و اگر دخالتی از سوی دولت یا
پارلمان در امور فوتبال اعمال شود، تبعات جبرانناپذیری برای فوتبال ایران
خواهد داشت. این یک روی واقعیت ماجرای این روزهای فوتبال کشور است. روی دوم
این ماجرا مستقیما در تصمیمگیریها و راهبری آینده شخص رئیس فدراسیون
فوتبال قرار دارد.
درست است که فیفا و AFC در مورد
هرگونه فشاری برای دخالت در امور فدراسیون فوتبال حساس هستند و مطابق منشور
و اساسنامه فیفا با آن برخورد میکنند اما نباید این نکته را از یاد برد
که فدراسیون بینالمللی فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا تنها چیزی که برای
آنها مهم است موضع رسمی فدراسیون فوتبال و شخص رئیس آن یعنی مهدی تاج
درباره اتفاقات این فدراسیون است. همچنانکه کمیته بین المللی المپیک نظر
کمیته ملی المپیک را حجت همه مباحث می داند، فیفا نیز نظر فدراسیون های ملی
را درباره همه ماجراهای فوتبال یک کشور صائب می داند.
اگر از بیرون نگاهی به اتفاقات حال حاضر فوتبال ایران داشته
باشید در جنگ و تضاد دیدگاهی رسانهها در موضوع تهدید به تعلیق فوتبال
ایران گم خواهید شد اما واقعیت ماجرا این است که براساس پروتکلهای رسمی
فیفا و مقررات تابعه، اگر مکاتبه ای رسمی از سوی رئیس فدراسیون فوتبال ایران با فیفا و AFC
انجام شود و طی آن رسما اعلام شود که هیچ فشاری از سوی دولت و پارلمان بر
فوتبال ایران وجود ندارد و تغییرات مدیریتی در آن نیز براساس تصمیمات شخصی و
مستقل گرفته شده، تمام ماجرای پرچالش این روز های فوتبال ایران حل خواهد
شد. راه دوم هم برگزاری مجمع فوق
العاده فوتبال و تصمیم سازی متناسب با اجرای قوانین بالادستی است، موضوعی
که میتواند اقناع فیفا را نیز به همراه داشته باشد. اجرای این تصمیم نیز
مستقیما به نظر مهدی تاج بستگی دارد.
به نظر می رسد آقای تاج برای خروج از بنبست کنونی
فوتبال باید این لطف را به فوتبال و منافع ملی کشور بکند و در مکاتبهای
رسمی با فیفا ضمن اعلام استعفا با اختیار و میل شخصی تاکید کند که فارغ از
هر گونه فشار دولتی و پارلمانی از ریاست فدراسیون کنارهگیری میکند،
کنارهگیری که نظر مجمع فدراسیون را نیز داشته باشد در غیر این صورت حتی "سکوت" او نیز در نتیجه اجرای قانون منع بکارگیری بازنشسته ها و با توجه به تهدید مستقیم AFC و موضعگیریهای فیفا، تعلیق فوتبال ایران را به دنبال خواهد داشت.
با این اوصاف به نظر میرسد که گره حل معضل پیچیده این روز های فوتبال ایران فقط و فقط در داخل است نه در مقر فیفا یا AFC.
این مهم واقعیتی است که این روزها در هیاهوی اظهارنظرها بی ربط و باربط
درباره فوتبال و تهدید تعلیق فوتبال ایران، گم شده است و کمتر کسی به آن
توجه دارد.
امید است رئیس فدراسیون فوتبال که امروز محور و مرکز حل این
ماجراست، در فضایی به دور از جنجالهای رسانهای و در جهت منافع ملی اقدام
عملی را انجام دهد که طی آن حاشیههای ایجاد شده برای فوتبال ایران در پی
اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان بدور از هرگونه شائبه دخالت به
پایان برسد تا هم خود او در مظان اتهام تقابل با نظام و مقررات حاکمیتی آن
نباشد و هم با دست خود مشکلات ایجاد شده کنونی فوتبال را حل کرده باشد.