در گفتگو با مهر عنوان شد؛
حمله گرگ به انسان، از شایعه تا واقعیت
اجتماعی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - گرگاس جسورتر از گرگ و باهوشتر از سگ است و بر خلاف گرگ، از انسان نمیهراسد. این جسارت گرگاسها موجب کاهش ترس گرگها از انسانها نیز شده است.
تبسم مهر - گرگاس جسورتر از گرگ و باهوشتر از سگ است و بر خلاف گرگ، از انسان نمیهراسد. این جسارت گرگاسها موجب کاهش ترس گرگها از انسانها نیز شده است.
یک کارشناس محیط زیست درباره اخبار مختلفی که اخیرا مبنی بر حمله گرگ به انسان منتشر شده به خبرنگار مهر گفت: مدتی است خبرهای فراوانی از حملهی گرگها در روستاهای مختلف کشور در خبرگزاریهای کشور بازتاب داده میشود و حتی عکس هایی در دنیای مجازی پخش میشود که این طور درتوضیح عکسها بیان میشود که گرگ باعث دریدن انسان بالغ شده است.
قادر رحمان زاده این اخبار را نادرست و غیر دقیق خواند و توضیح داد: متاسفانه چند سالی است به دلیل رهاسازی غیر اصولی توله سگهای ماده در طبیعت شاهد رشد جمعیت حیوانی غول پیکر از ترکیب گرگ و سگ و خطرناکتر از سگ و گرگ بوده ایم که گرگاس خوانده میشود. گرگاس حیوانی درنده است که نتیجه جفتگیری گرگ با سگ ماده است. این حیوان جسورتر از گرگ و باهوشتر از سگ است و بر خلاف گرگ، از انسان نمیهراسد. این جسارت گرگاسها موجب کاهش ترس گرگها از انسانها نیز شده است، همچنین گرگاس برخلاف گرگ از بدو تولد دارای حالت درندگی است. سگهای گله در روستاها نیز به لحاظ اینکه این حیوان مشترکات زیادی با آنها دارند تحرک خاصی نسبت به گرگاس نشان نمیدهند.
وی هشدار داد: نسبت دادن این حملات به گرگها باعث تهدید این گونه در آینده خواهد شد، این اخبار در حالی منتشر میشود که خصلت گروهی زندگی کردن گرگها موجب میشود که این حیوانات نزدیک اجتماعات انسانی نشوند. قطعا اگر غذای گرگها در طبیعت تامین شود اخبار مبنی به حملات گرگ به دامها نیز به حد خیلی پایین خواهد رسید. از بین رفتن زیستگاههای طبیعی، کم شدن گونههای شکار گرگها مانند خرگوش و گراز که شکار غیر مجاز بانی آن است، یکی از مهمترین دلایل هجوم گرگ به دام هاست.
این کارشناس محیط زیست افزود: موضوع مهم دیگری که باز عامل انسانی دارد دفع غیراصولی زبالهها در اطرف روستاها، شهرها و همچنین رها کردن لاشههای دامداری و مرغ داریها در کنار مزارع است که میتواند از دیگر دلایل نزدیک شدن گرگها به اجتماعات انسانی باشد.
رحمانزاده تاکید کرد: برای بررسی علل اصلی این رخدادها باید موضوعی کلانتر در حوزه اجتماعی را مورد بررسی قرار دهیم، موضوعی که در کشور نهادینه شده است. اگر به همه کشورهای توسعه یافته نگاهی اجمالی داشته باشیم نمیتوان در هیچکدام تخصص مرتبط را نادیده گرفت، به طوری که در فعالیتها کاملا به صورت تخصصی اعمال میشود و هیچگاه کسانی که در آن حوزه تخصص و تجربه نداشته باشند به کار یا مدیریت گمارده نمیشوند و حتی اجازه نمیدهند فعالین در حوزه مربوطه بدون تخصص وارد شوند. موضوعی که کاملا در ایران برعکس و به جرات میتوان گفت در بیشتر ارگانها هیچ تخصص مرتبطی وجود ندارد، موضوعی که در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی مشکلات عدیدهتری را به وجود آورده است.
وی با طرح این پرسش که آیا به خطر افتادن جان کودکان بخصوص در روستاهای کشور ارزش پیگیری بودجه لازم برای کنترل جمعیت سگها را ندارد یادآور شد: نبود تخصص و نادیده گرفتن هشدارهای متخصصین محیط زیست را باز میتوان در ایجاد و افزایش گرگهای هیبریدی «گرگاس ها» نیز مشاهده کرد. هشدارهایی که چند سالی است برای کنترل جمعیت سگها داده میشود و همیشه مسولین مرتبط کمبود بودجه را بهانه ای برای کنترل جمعیت سگها بیان میکنند یا در استان هایی که بودجه هایی برای کنترل در نظر گرفته شده است، متاسفانه شاهد هستیم موضوع به این مهمی را به فعالینی که نه تخصص و سواد کافی دارند و نه تجربه لازم، صرفا با رانت واگذار میکنند.