بزرگنمایی:

تبسم مهر - خشم اماراتی‌‌ها و سعودی از قهرمانی قطر در جام ملت‌های آسیا 2019 باعث شد که رسانه‌های محور سعودی از پوشش این رویداد ورزشی که به میزبانی امارات عربی متحده برگزار شد، سرباز زنند.

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس - حجت رنجی : کاربران در فضای مجازی می‌گویند، تیم ملی قطر با قهرمانی خود در جام ملت‌های آسیا توانست انتقام خود از امارات متحده عربی طی یک سال و نیم گذشته بگیرد.
شاید از اطلاق واژه «انتقام» در این زمینه اشکال گرفته و گفته شود فوتبال و عموماً ورزش برای نزدیکی ملت‌ها به یکدیگر و ایجاد دوستی است و چرا بایستی از آن تعابیر سیاسی ارائه داد در حالی که ممکن است خود قطری‌ها چنین نگاهی به این بازی‌ها نداشته باشند. 
🔹 سیاسی‌ترین فوتبال آسیا
در پاسخ باید گفت که این نگاه به فوتبال و بالاخص بازی‌های تیم ملی قطر بیش از آنکه معلول نگاه قطری‌ها باشد، نتیجه سیاست‌های خود اماراتی‌ها و محور موسوم به محور عربستان سعودی است. شاهد این مدعا نحوه پوشش نتیجه بازی قطر و ژاپن است که با پیروزی 3 بر یک به نفع قطر به پایان رسید. رسانه‌های قطری از جمله «اسکای‌نیوز عربی»، «خبرگزاری رسمی امارات (وام)» و سایر رسانه‌های مطرح این کشور به هیچ وجه به این رویداد ورزشی نپرداختند.
رسانه‌های سعودی نیز در این مسئله چیزی کم از آن‌ها نداشتند و همین رویه را در پیش گرفتند. شبکه معروف العربیه به جای اعلام نتایج بازی، به پروپاگاندای خود علیه انصارالله یمن ادامه داد. خبرگزاری رسمی و دولتی سعودی (واس) نیز به جای پرداختن به فینال جام آسیا 2019، از آغاز هجدهمین دور جام «فوتبالیست‌های حرفه‌ای محمد بن سلمان» خبر داد.
برای اینکه یک دید کلی از این نگاه اماراتی‌ها و سعودی‌ها و دلایل نفرت آن‌ها از قطر داشته باشیم، بهتر است به گذشته رجوع کنیم و حوادثی را که طی این مدت منجر به بروز چنین تنش و نفرتی بین کشورهای عربی خلیج فارس شد، مرور کنیم.
🔹 ترامپ و آغاز بحران قطر
«دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری آمریکا بیستم ژانویه 2017 در انتخابات ریاست جمهوری این کشور با شکست رقیب دموکرات خود «هیلاری کلینتون» به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده انتخاب شد.
ترامپ بعد از مراسم تحلیف خود، در اقدامی که خارج از عرف رؤسای جمهور آمریکا بود، ترجیح داد به جای سفر به کشورهای غربی متحد خود، یک کشور عربی را برای اولین سفر خارجی خود انتخاب کند. از این رو اواخر اردیبهشت ماه سال 96 (5 ژوئن 2017) برای شرکت در اجلاس «اسلامی- آمریکایی ریاض» که طی آن 50 کشور از جهان عرب و اسلام مشارکت داشتند، وارد عربستان سعودی شد.
دقیقا 15 روز از این رویداد مهم سیاسی نگذشته بود که خبرگزاری رسمی قطر (قنا) اظهاراتی از طرف «تمیم بن حمد» منتشر کرد. دوحه بلافاصله این اظهارات را تکذیب کرد و گفت که سایت این خبرگزاری از سوی افراد ناشناسی هک شده است و این اظهارات به وی نسبت داده شده است. بعدها معلوم شد منشاء حملات سایبری به «قنا» و هک سایت آن، امارات بوده است.
امیر قطر در اظهارات منتسب به او، از گروه‌‌های مقاومت در لبنان و فلسطین حمایت کرده بود. به فاصله ساعاتی از این رویداد، چهار کشور عربی عربستان سعودی، مصر، امارات و بحرین، مقام‌های قطری را به تلاش برای حمایت مالی از «تروریسم» متهم کرده و به روابط دیپلماتیک خود با قطر پایان دادند.
این کشورها اعلام کردند تا زمانی که دوحه شروط سیزده‌گانه آن‌ها را که یکی از آن‌ها بستن شبکه پربیننده الجزیره بود، نپذیرد، به قطع روابط خود با قطر ادامه خواهند داد.
🔹 اقدامات تنبیهی علیه قطر
چهار کشور عربی مذکور طی یک سال و هفت ماه گذشته اقداماتی را به منظور تنبیه قطر و شخص امیر قطر در پیش گرفتند. این اقدامات از بستن همه راه‌های زمینی، دریایی و هوایی به روی این کشور و اخراج اتباع قطری از این کشورها شروع شد و تا تلاش برای حفر کانال آبی «سلوی» به عرض 200 متر و طول 60 کیلومتر نمود پیدا کرد تا این طریق، قطر از شبه جزیره عربستان جدا شده و تبدیل به جزیره شود.
طی این مدت نه تنها شهروندان قطر بلکه احشام این کشور نیز از اقدامات تنبیهی کشورهای محور سعودی در امان نماندند. قطر مجبور شد برای تأمین علوفه احشام خود از سایر کشورها به ویژه ترکیه و ایران علوفه دام وارد کند. در مرز عربستان سعودی نیز، هزاران شتر که گفته می‌شد بیشترشان متعلق به امیر قطر بود، به خاطر سیاست‌های محور سعودی تلف شدند. طی این مدت عربستان سعودی با اتخاذ تصمیماتی، در برابر حضور حجاج قطری در خاک خود جهت ادای مناسک حج سنگ‌‌اندازی کرد.
با این حال هیچ یک از این اقدامات به اندازه طرح حمله نظامی محور سعودی به قطر خطرناک نبود. طرحی که همان ابتدا از سوی برخی رسانه‌ها و شخصیت‌ها فاش شد و بعدها از سوی مقام‌های اروپایی و آمریکایی تأیید شد و از این رو، ترکیه نیروهای نظامی خود را برای حمایت از دولت قطر به این کشور اعزام کرد تا از اشغال این کشور و الحاق آن به عربستان سعودی جلوگیری کنند.
🔹 از دفع حمله نظامی تا قهرمانی فوتبال
با این حال، قطر به لطف سیاست‌های حاکمان خود و شخص تمیم بن حمد و حمایت‌های ایران و ترکیه توانست بر اقدامات محور سعودی فائق آید و خطر حمله نظامی به خود را دفع کند.
در مقابل، دوحه همزمان با تلاش محور سعودی و محمد بن سلمان و محمد بن زاید، ولی‌عهد‌های سعودی و ابوظبی برای اعمال فشار علیه قطر در آمریکا اعلام کرد که بیش از 50 میلیارد دلار در این کشور سرمایه‌گذاری می‌کند. از سوی دیگر بنا به گزارش وال‌استریت ژورنال، دوحه اسامی 250 شخصیت آمریکایی با نفوذ در نزد ترامپ را به لیست خود اضافه کرد تا با کمک لابی خود بتواند حملات و تبعات لابی طرف مقابل را دفع کند.
دولت قطر بعد از بحران به وجود آمده، به دنبال یک فرصت بود تا اقدامات خصمانه کشورهای تحریم کننده را تلافی کرده و انتقام آن‌ها را بگیرد. این فرصت دوم اکتبر سال گذشته (دهم مهر) با وقوع جنایت قتل «جمال خاشقچی»، روزنامه‌نگار منتقد سیاست‌های حکام جدید سعودی که برای روزنامه واشنگتن‌پست آمریکا می‌نوشت، در کنسولگری سعودی واقع در شهر استانبول مهیا شد.
اینجا بود که رسانه‌های قطری و در رأس آن‌ها شبکه الجزیره وارد میدان شدند تا بیش از پیش رقبای سعودی و اماراتی خود را شرمنده کنند. شبکه الجزیره قطر که به تعبیر یکی از مقام‌های قطری، سلاح هسته‌ای این کشور است، طی این مدت به برکت وقوع قتل خاشقچی در خاک ترکیه، دست به پوشش گسترده این حادثه زد. این شبکه از زمان ترور جمال خاشقچی در کنسولگری سعودی تبدیل به یک منبع تقریبا انحصاری در اخبار این رویداد شد و توانست برنامه‌هایی بسیار متفاوت با محوریت این قتل تولید و در اختیار مخاطبان عربی و انگلیسی خود قرار دهد.
حملات رسانه‌ای شبکه الجزیره چنان شدید بود که مقام‌های اماراتی و سعودی بارها اعلام کردند که این نوع رفتار قطر بخشودنی نیست و بی‌پاسخ نخواهد ماند و به دلیل ناتوانی رسانه‌های سعودی در دفع این هجمه‌ها و عدم حمایت ناکافی آن‌ها از محمد بن سلمان که آمر قتل خاشقچی بود، مدیر شبکه العربیه برکنار شد.
🔹 شکست مفتضحانه در ورزشگاه «بن‌زاید»
با این حال، انتقام قطر از محور سعودی و شخص «محمد بن زاید»، ولی‌عهد ابوظبی که گفته می‌شود محمد بن سلمان همانند غلام حلقه به گوش از او حرف‌شنوی دارد، به اینجا ختم نشد. دوحه خواست تلافی همه اقدامات یک سال و هفت ماه گذشته را از ولی‌عهد ابوظبی، تئورسین اصلی این بحران بگیرد، آن هم در خاک امارات و در داخل ورزشگاهی که مزین به نام او شده بود یعنی استادیوم «محمد بن زاید».
تیم ملی قطر طی بازی نیمه‌نهایی خود در برابر تیم امارات، توانست این تیم را با نتیجه چهار بر صفر شکست دهد و به تعداد کشورهای تحریم کننده قطر، به تیم مقابل گل بزند.
محمد بن زاید به زعم اینکه تیم امارات پیروز این بازی خواهد بود، شخصا برای تماشای آن در استادیوم خود حاضر شد و تا شخصا این پیروزی را از نزدیک ببیند. اما پیش بینی او درست از آب در نیامد و تیم ملی امارات در نیمه اول، دو گل خورد و ولی‌عهد ابوظبی از شدت عصبانیت نتوانست بقیه بازی را دنبال کند. به همین دلیل بعد از گل دوم قطر به سرعت ورزشگاه خود را ترک کرد.
محمد بن زاید بنا به افشاگری یک فعال رسانه‌ای اماراتی که خود را از افسران سابق اطلاعاتی امارات معرفی می‌کند، به هیأت نظارت بر مرزهای زمینی این کشور دستور داده بود در برابر ورود اتباع عمانی از این مرزها جهت تماشای مسابقه سنگ‌اندازی کند؛ چرا که به گفته وی، در صورت حضور عمانی‌ها در استادیوم، تیم ملی قطر را تشویق خواهند کرد.
مقام‌های اماراتی حتی بعد از بازی، تیم ملی قطر را به دلیل داشتن بازیکنانی از سایر کشورها «تیم بین‌المللی قطر» خوانده و قطر را «کشوری اشغالی» توصیف کردند. بازیکنان تیم ملی قطر به رغم همه تلاش‌های اماراتی‌‌ها و بی‌اخلاقی‌ها آن‌ها در طول بازی، توانستند از سد تیم محمد بن زاید گذشته و بدون حضور هواداران قابل توجهی، در ورزشگاه محمد بن زاید نیز از سد تیم ملی ژاپن بگذرند و برای اولین بار در تاریخ، بر بام قهرمانی آسیا ایستاده و در برابر چشمان اماراتی‌ها جام قهرمانی را بالای سر ببرند.
انتهای پیام/