گزارشی از نجاتیافتگان خشونتهای تروریستی + تصاویر
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - گاردین در گزارشی تصویری، داستانهایی را از سرگذشت اسرای نیجریه که توسط تروریستها آسیبهای زیادی دیدهاند را نقل کرده است.
تبسم مهر - به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، در این گزارش، تصاویری از نجاتیافتگان درگیریهای خشونتآمیز تروریستی در نیجریه به تصویر کشیده شده است.
این مجموعه عکس که به مراحل بهبودی آسیبهای روحی این افراد پرداخته است، «همه چیز در سر من است» نام دارد.
به خاطر «هیچی» باید از کارم بگذرم
جانت 48 ساله از لاگوس میگوید: «پیش از بحران سال 2016 که جامعه من را تحت تأثیر خود قرار داد، وضعیتم خوب بود و یک زمین کشاورزی و یک فروشگاه داشتم. ولی حالا باید بخاطر هیچی کارم را کنار بگذارم. وقتی به همه چیزهایی که از دست دادهام فکر میکنم، گریهام میگیرد. دیگر آن آدم سابق نخواهم شد.»
هنوز به آینده امیدوارم
استیون، 34 ساله از بورنو بیان میکند: «پیش از اینکه بوکو حرام به شهر من حمله کند، یک کشاورز موفق بودم. ماهها پس از اینکه به آبوجا (پایتخت نیجریه) نقل مکان کردم، یک زمین کشاورزی کوچک در خارج از شهر به من داده شد. همیشه وقتی که در زمین جدیدم مشغول به کارم خوشحالم و نگاهم به آینده است.»
صالح آدامز 45 ساله از جس
طی بحران سالهای 2001 تا 2008 در جس، مغازهام غارت شد. همه ابزار و تجهیزات دوختم را از دست دادم. تصمیم گرفتم که بیکار بمانم ولی مشتریانم مرا تشویق کردند تا دوباره شروع کنم به همین دلیل بار دیگر در سال 2014 کارم را آغاز کردم. همیشه یک خیاط بودهام و این کار تنها چیزی است که میدانم چگونه به بهترین شکل انجامش دهم. هر بار که به مغازهام میروم مطمئنم که دوباره پیشرفت خواهم کرد.
میترسم دوباره بازگردند
پیرزنی 80 ساله از آداماوا میگوید: «زمانی که شورشیان حمله کردند من بستری بودم. به همین دلیل من و دخترم عقب ماندیم و شورشیان کنترل شهر ما را ظرف یک سال در دست گرفتند. محل استقرار من حکم یک گذرگاه را برای شورشیان داشت، اگرچه که ارتش، آنها را تعقیب کرد. الان زمانی که به اتفاقات افتاده فکر میکنم از اینکه دوباره بازگردند میترسم.»
تالاتوی 30 ساله که دو فرزند خود را از دست داده
من و خانوادهام چهار سال در بوکو حرام اسیر بودیم و من در آنجا دو فرزندم را از دست دادم. زنده بودن خانوادهام مرا خوشحال میکند؛ چراکه در دوره اسارتم فکر میکردم که مردهاند.
به جهنم رفتهام
هاجر ابوبکر که زن جوان 24 سالهای است میگوید: «زمانی که صبح از خواب بیدار میشوم و پیش از اینکه به رختخواب بروم به تمام چیزهایی که برایم اتفاق افتاده فکر میکنم. من به جهنم رفته بودم و نمیتوانم این فکرها را از سرم بیرون کنم. بوکو حرام همانند جهنمی است که دیگر هیچگاه برای من تکرار نخواهد شد.»
مرگ همسرم همه چیز را تغییر داد
مارگارت که زنی 58 ساله است، بیان میکند: «پیش از این حملات تروریستی به شهرمان، همسرم از رؤسای شهر بود ولی با مرگ او توسط شورشیان همه چیز دستخوش تغییر شد. حالا من باید به تنهایی از خودم و فرزندانم مراقبت کنم. گاهی وقتها حس میکنم که دارد مرا صدا میزند. میدانم که روزی به او خواهم پیوست.»
انتهای پیام