ماجرا از یک روستای مرزی شروع شد
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - در روستایی مرزی در سیستان و بلوچستان با ۲۵ جلد کتاب فعالیتهایش را برای ترویج کتاب و کتابخوانی شروع کرد. حالا به چند روستا کتابرسانی میکند و میگوید: دلمان به حمایتهای کوچک خوش است.
تبسم مهر - به گزارش ایسنا، ساجد آدمپیرا دانشجوی دوره کارشناسی رشته آمار و مروج کتاب و کتابخوانی که در بخش دانشجویی پنجمین جشنواره مروجان کتاب و کتابخوانی به عنوان برگزیده معرفی شده است، در روستای مرزی سَنْدحمزه در بخش دشتیاری شهرستان چابهار استان سیستان بلوچستان که جمعیتی 540 نفره با حدود 85 دانشآموز در مقطع ابتدایی دارد، فقط با 25 جلد کتاب اهدایی از انجمن حامی فعالیت خود را آغاز کرد.
به گفته خودش، ترویج کتابخوانی را از فروردین سال 96 و از خانواده خود در روستایشان با طرحی با عنوان «طرح کتابخانه سیار خانوادگی» شروع کرده است و بعد به چندین روستا کتابرسانی کرده، گاه با تانکر آبرسانی، گاه موتورسیکلت و یا ماشینهای گذری.
این مروج کتاب و کتابخوانی در گفتوگو با ایسنا، درباره شروع فعالیتهای خود در روستایشان میگوید: فعالیت کتابخوانی در روستای ما از فرودین 96 شروع شد. ابتدا برای طرح «شناسایی بازماندگان از تحصیل»، خانم حمیرا حبیبی از اعضای هیئتمدیره انجمن «حمایت و توسعه فضاهای آموزشی فرهنگی» (حامی) قرار شد به روستای ما بیاید تا بعد جاهای دیگر را هم شناسایی کنیم. در گفتوگوهایی که با او داشتم، خانم حبیبی پیشنهاد داد اگر شروع کار با کتابخوانی بچهها باشد خوب است یا نه؟ من از این پیشنهاد استقبال کردم و گفتم دوست دارم بچههای نسل آینده روستای ما کتابخوان باشند. با توجه به اینکه خانوادههای بلوچ با پدربزرگ و مادربزرگ در یک خانه و به صورت کلونی زندگی میکنند، این طرح را به صورت خانوادگی با عنوان «طرح کتابخانه سیار خانوادگی» آغاز کردیم.
او میافزاید: خانم حبیبی زمانی که به روستایمان آمد با خود 25 جلد کتاب آورد. من هم این طرح را به صورت پایلوت با خانوادهام، آدمپیرا ، شروع کردم. تقریباً دو ماهی با این خانواده کار کردم و دیدم که بچهها به کتاب علاقه دارند و تأثیرات مثبتی بین بچهها و پدرها و مادرهایشان دیده میشود؛ حتی مادرهایی که سواد ندارند و درس نخواندهاند. در ادامه از طرف طرح «با من بخوان» 500 جلد کتاب به روستای ما اهدا شد، از طرف انجمن حامی هم 200 کتاب برای ما ارسال شد.
این مروج کتابخوانی در ادامه با تأکید بر استقبال و علاقه بچههای روستا به کتاب و کتابخوانی، بیان میکند: بچهها در مدرسه روستا جشنواره نقاشی و کاردستی داشتند، زمانی که کتابها را به مدرسه بردم به پیشنهاد معلم مدرسه کتابها را به نمایش گذاشتم تا ببینیم بچهها به کتاب علاقه دارند یا خیر، که آنها کارهای خود را کنار گذاشتند و به سمت کتابها هجوم آوردند. با خودم فکر کردم علاقه بچهها به کتاب فقط مختص بچههای روستای ما نیست بلکه بچههای روستاهای دورافتاده در سیستان بلوچستان که به کتابخانههای عمومی دسترسی ندارند به کتاب علاقه دارند؛ بنابراین به این طرح شاخ و برگ داده و فعالیتهایمان را در شهرستانها و روستاهای دیگر گسترش دادم.
او با بیان اینکه برای گسترش و جذاب کردن فعالیتهای خود از کسانی که در عرصه کتابخوانی فعال بودهاند مشورت و کمک گرفته است، میگوید: ما فعالیتهایی مانند بلندخوانی ، جمعخوانی، مهارتهای دستورزی ، خلاقیت و طبیعتگردی و بازیهای بومی و محلی را برای جذابتر کردن کتاب برای بچهها وارد فعالیتهای کتابخوانی کردهایم. همچنین به دوستانی که میخواستند در روستاهایشان تغییر ایجاد کنند، برای ایجاد فعالیتها کتابخوانی آموزش میدادم که طرح را چطور آغاز کنند. این فعالیتها ادامه داشت تا امروز که در بخشهای دشتیاری ، سرباز و ایرانشهر طرحهای متنوع کتابخوانی از جمله « کتابخانههای سیار خانگی»، «کتابخانههای محلی»، «کتابخانههای خانگی» و « کتابخانههای مدرسهای» را اجرا کردهایم.
به گفته این مروج کتاب، به خاطر تعداد زیاد کتابهای اهدایی که به تناوب به دستشان میرسد، از تعداد دقیق کتابها اطلاعی ندارد؛ اما کمترین میزان کتابهای اهدایی 50 جلد بوده و فکر میکند بیش از 2000 کتاب به این روستا اهدا شده است. البته میگوید این کتابها را بین 13 روستا و یا شاید بیشتر که تحت پوشش طرحشان هستند تقسیم میکند.
آدمپیرا درباره کتابرسانی به روستاهای دیگر نیز اظهار میکند: من سال گذشته وسیله نقلیه نداشتم تا با آن کتابها را از باربری تحویل بگیرم و یا به روستاها برسانم؛ بنابراین سر جاده میایستادم و با ماشینهای گذری، گاه با تانکر آبرسانی، اتوبوس و یا موتورسیکلتی که از دوستانم قرض میگرفتم این کار را انجام میدادم. بعداً یکی از حامیان ما که در خارج از کشور زندگی میکند از طریق کانال «موفقیتهای کوچک ایرانیان» با کار ما آشنا شده بود و هزینه تهیه موتورسیکلت را برایمان فرستاد.
این فعال ترویج کتاب و کتابخوانی میگوید: در ادامه فعالیتهای ما دهیاری روستایمان زمینی به متراژ 350-400 متر در اختیارمان قرار داده تا کتابخانهای ایجاد کنیم و در کنار آن به آموزش زبان و کامپیوتر هم بپردازیم.
او همچنین درباره حمایتهای صورتگرفته از آنها توسط اداره ارشاد استان یا شورای روستا گفت: دهیاری و شورای روستا هرچند تق و لق، ما را همراهی میکنند و ما دلمان به همراهیهای کوچک خوش است. وزارت ارشاد هم در پنجمین جشنواره «مروجان کتاب و کتابخوانی» به عنوان برگزیده بخش دانشجویی از من تقدیر کرد، اما اداره ارشاد سیستان حمایتی از ما ندارد. در واقع آنطور که باشد و شاید، از ما حمایت نمیشود.
او میگوید بازخوردهای خوبی از این طرح گرفتهاند و حتی بچهها در درسهای خو پیشرفت داشتهاند. اکنون بسیاری از حامیان در سطح کشور برای آنها کتاب و حتی بازیهای فکری میفرستند و در بچهها دید مثبتی نسبت به کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است.
انتهای پیام