میزگرد فیلمهای کوتاه زمستانه در مهر-1؛
نسبت فیلم کوتاه با گیشه چیست؟/اولویت مخاطب بیشتر است نه پول بیشتر
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - سازندگان فیلمهای کوتاه اکران شده در بسته زمستانه گروه «هنروتجربه» معتقدند که این اکرانها صرفا فرصتی برای دیده شدن بیشتر است نه الزاماً درآمد بیشتر از گیشه!
تبسم مهر - سازندگان فیلمهای کوتاه اکران شده در بسته زمستانه گروه «هنروتجربه» معتقدند که این اکرانها صرفا فرصتی برای دیده شدن بیشتر است نه الزاماً درآمد بیشتر از گیشه!
خبرگزاری مهر - گروه هنر- محمد صابری: «و میگذریم» به کارگردانی پریسا گرگین، «آینههای پریدهرنگ» ساخته سالم صلواتی، «نسبت خونی» به کارگردانی مشترک حسین امیریدوماری و پدرام پورامیری، «تو هنوز اینجایی» به کارگردانی مشترک کتایون پرمر و محمد روحبخش، «فروزان» ساخته میرعباس خسروینژاد و «دیدن» ساخته سهیل امیرشریفی 6 فیلم کوتاهی هستند که از ابتدای زمستان 97 در قالب بسته ویژه زمستانه فیلم کوتاه، در گروه سینمایی «هنر و تجربه» روی پرده رفتهاند.
این 6 فیلم کوتاه عملا سومین گروهی محسوب میشوند که بهصورت یک مجموعه و برای اکران در یک فصل در کنار هم قرار گرفتهاند و علاقمندان به سینمای کوتاه فرصت تماشای آنها در سالن سینما را پیدا کردهاند.
کارگردانان این مجموعه فیلم کوتاه در غیاب حسین امیریدوماری و پدرام پورامیری که به واسطه حضور اولین فیلم بلندشان با عنوان «جاندار» در جشنواره فیلم فجر، مشغله بالایی داشتند، مهمان خبرگزاری مهر شدند تا از دغدغهها و اولویتهای خود در عرصه فیلم کوتاه بگویند.
میرعباس خسروینژاد، پریسا گرگین، سالم صلواتی، کتایون پرمر، محمد روحبخش و سهیل امیرشریفی در بخش نخست این میزگرد از انتظارات خود در فرآیند اکران عمومی آثارشان گفتند.
بخش اول این میزگرد را در ادامه میخوانید.
* جناب خسروینژاد بهعنوان متولی هماهنگی برنامههای اکران بسته زمستانه فیلمهای کوتاه، بد نیست ابتدا توضیحی درباره فرآیند انتخاب آثار برای اکران در گروه هنروتجربه بدهید. فیلمهای کوتاه با چه اولویتهایی در کنار یکدیگر در یک بسته اکران میشوند؟
میرعباس خسروینژاد: اکران فیلم کوتاه از چند سال قبل در گروه هنروتجربه آغاز شده بود اما در روند اجرای آن مشکلاتی وجود داشت که مهمترین آن بحث اطلاعرسانی بود و به همین دلیل خیلی از سوی مخاطبان مورد استقبال قرار نگرفت. این شرایط بود تا سال گذشته که اساساً سال درخشانی برای فیلم کوتاه بود. عدهای از فیلمسازان کوتاه گردهم جمع شدند و خودشان به گروه هنروتجربه پیشنهاد دادند که پنج فیلمشان در یک سئانس اکران شود. چون خود فیلمسازان پایکار بودند و همه کاری برای دیدن شدن آثارشان کردند، آن اکران بسیار موفق شد. بعد از این تجربه گروه دیگری باکس دوم را تشکیل دادند و مرحله دوم اکران یکجای فیلمهای کوتاه در هنروتجربه کلید خورد.
ما بهعنوان گروه سوم تلاش کردیم این اتفاق بهصورت کاملتر بیفتد. هم تلاش کردیم هر کدام از فیلمسازان مسئولیتی را برای اکران هرچه بهتر بهعهده بگیرند، هم در ترکیب فیلمها تلاش کردیم مجموعه کامل و متنوعی را انتخاب کنیم. از آنجایی که با تیم اول و دوم هم ارتباط صمیمانهای داشتیم، از آنها هم مشورت گرفتیم تا این اتفاق به بهترین شکل رخ بدهد...
* تا این مرحله هنوز به ترکیب فیلمها فکر نکرده بودید؛ اینکه مثلاً در کنار یک کار کاملاً تجربی حتماً یک اثر داستانی هم در باکس اکران داشته باشید؟
خسروینژاد: بله به همه این موارد فکر کرده بودیم. همه این مراحل همزمان پیگیری میکردیم. در این مدل اکران هم فیلم اهمیت دارد و هم فیلمساز که از نگاه من اهمیت فیلمساز حتی بیشتر هم هست. اگر فیلمساز اهل پیگیری نباشد و به تعبیری دنبال اکران بهتر ندود، حتماً در مدل اکران هنروتجربه شکست خواهد خورد. مثل خیلی دیگر از فیلمهای هنروتجربه که حتی مخاطبان اندکی متوجه اکرانشان میشوند چه برسد به استقبال و تماشا!
* پس برای اکران فیلم کوتاه در هنروتجربه ابتدا باید چند فیلمساز بهصورت خودجوش دورهم جمع شوند و اینگونه نیست که یک فیلمساز کوتاه مستقل و بدون ارتباط با دیگر فیلمسازان بتواند از این ظرفیت استفاده کند؟ عملاً سازوکار مشخصی برای دریافت و برنامهریزی فیلمهای کوتاه در این گروه وجود ندارد!
خسروینژاد: هنروتجربه همزمان لیست انتظاری از فیلمهای کوتاه دارد و هر فردی میتواند بهصورت شخصی برای ارائه فیلمش به این گروه نامش را در فهرست انتظار درج کند. اتفاقاً در ترکیب فیلمهای زمستانه فیلم «و میگذریم» از همین فهرست انتظار به ترکیب ما اضافه شد. براساس زمان مجموع فیلمهای ما، مسئولان هنروتجربه پیشنهاد دادند که این فیلم هم به ترکیب اضافه شود.
* اطلاع دارید در کشورهای صاحب صنعت سینما این مدل اکران فیلمهای کوتاه آیا نمونه مشابهی دارد یا خیر؟
خسروینژاد: تا جایی که ما جستجو کردهایم، این مدل نمونه مشابهی ندارد. در برخی کشورها این مدل هست که چند فیلم کوتاه در کنار یکدیگر اکران شود اما این مدل هم بیشتر محدود به فستیوالها و اکرانهای خاص است و بهصورت عمومی اتفاق نمیافتد.
پریسا گرگین: در فرانسه فیلمهای کوتاه معمولاً پیش از فیلمهای داستانی در اکران عمومی روی پرده میروند. در سینماتکها هم غالباً توجه به فیلم کوتاه وجود دارد. شاید بهصورت پکیج نباشد اما معمولاً اکرانهای خوبی برای فیلم کوتاه دارند.
خسروینژاد: در این مدل اکران هم فیلم اهمیت دارد و هم فیلمساز که از نگاه من اهمیت فیلمساز حتی بیشتر هم هست. اگر فیلمساز اهل پیگیری نباشد و به تعبیری دنبال اکران بهتر ندود، حتماً در مدل اکران هنروتجربه شکست خواهد خورد * این مدلی که طی یک آزمونوخطا ما در ایران به آن رسیدهایم چه نقطهضعفهایی دارد؟
خسروینژاد : این ساختار همانطور که اشاره کردم بسیار مبتنیبر تلاش خود فیلمسازان است و این به همان اندازه که میتواند حسن محسوب شود، نقطهضعفی جدی هم هست. یکی از نگرانیهای خود ما درباره تیمها و گروههای بعدی است. بالاخره ما کار را مرحلهبهمرحله تکمیل کردهایم تا امروز اما فرآیند پیگیری اکران فیلمها بسیار دشوار و طاقتفرسا است. خود من شاید بیش از 50 بار در روز سایت فروش بلیت را چک میکنم تا در جریان شرایط اکران باشیم.
* عملاً کار تماموقت یک پخشکننده را برعهده دارید...
خسروینژاد: بله. کمکم دارم یاد میگیرم(میخندد)! به همین دلیل معتقدم این پیگیری تیمی و همدلی بین صاحبان فیلمها هم نقطه قوت است و هم نقطهضعف.
محمد روحبخش: اتفاقی که در حوزه فیلم کوتاه تا پیش از این شاهد بودیم، این بود که تعدادی فیلم تولید میشد و صرفاً در جشنوارهها فرصت دیدهشدن بهدست میآوردند. اساساً هم این حرف که فیلم نباید صرفاً برای جشنوارهها ساخته شود را در مورد فیلم کوتاه، حرف بیربط و ایدهآلگرایی میدانم. حضور جشنوارهای در فیلم کوتاه حتی نسبت به سینمای بلند داستانی اهمیت بیشتری دارد. امکانی هم که امروز در قالب گروه هنروتجربه برای فیلمهای کوتاه فراهم آمده را باید در ادامه همین نگاه جشنوارهای بدانیم.
* اتفاقاً تا به امروز هم تمرکز در گروه هنروتجربه روی فیلمهایی بوده که عقبه موفقی در حضورهای جشنوارهای داشتهاند.
روحبخش: دقیقاً همینطور است و در مجموع معتقدم که این اتفاق برای فیلم کوتاه مبارک است. فیلم اول ما «کشند» چند سال پیش در قالب قبلی گروه هنروتجربه اکران شد و اساساً غیر از مراسم افتتاحیه، صاحبان دیگر فیلمهای کوتاه روی پرده را ندیدیم و ارتباطی هم با هم نداشتیم. آن باکس در مجموع شاید یک یا دو میلیون تومان فروش کرد؛ تقریباً هیچ! در مدل جدید اما همین که فیلمسازان پایکار هستند شرایط به کل متفاوت است. در این مدل حتی اگر یک پخشکننده در کنار ما بود و مجبور نبودیم همه کارها را خودمان پیگیری کنیم شرایط بسیار بهتری پیش خواهد آمد.
امیرشریفی: ایده اصلی ورود به سینمای کوتاه متوجه فیلمسازان جوانی است که با هزینههای اندک بهدنبال کسب تجربههای جدی و الگوهای تازهتر هستند؛ اگر بخواهیم در جریان ساخت فیلم کوتاه این نگاه گیشهای را به فیلمساز تحمیل کنیم، طبیعتاً دست از نوجویی برمیدارد * فارغ از این توضیحات درباره تجربه پیگیری اکران فیلم کوتاه در گروه هنروتجربه، اساساً میتوان از نظر اقتصادی بر فرآیند تولید و اکران فیلم کوتاه منطق «گیشه» را حاکم دانست؟
خسروینژاد: واقعیت این است که نه. حتی در دو باکس قبلی دور جدید که اشاره کردیم شرایط کمی بهتر از قبل شده است هم باز شاید بازگشت و سود مالی نبودیم. مضاف بر اینکه هیچ یک از بچههای فیلم کوتاه اساساً در زمین اکران بهدنبال سود مالی نیستند. با این وجود بازهم ظرفیت هنروتجربه را ظرفیت فوقالعادهای میدانم که به راحتی 10 تا 15 هزار مخاطب برای ما خواهد آورد. این ظرفیت سازوکاری هوشمندتر میخواهد.
گرگین: بهترین حالت این سازوکار هم نقطهای است که سینماها خودشان بهدنبال اکران فیلمکوتاه باشند و این محقق نمیشود مگر با حضور یک پخشکننده قدر در کنار جریان اکران فیلمهای کوتاه. این مدل انتقال تجربهای که تا امروز بچههای فیلم کوتاه دنبال کردهاند، هر آن ممکن است قطع شود و مجدد همه چیز به نقطه اول بازگردد.
* آقای امیرشریفی شما چه نگاهی درباره نسبت فیلم کوتاه و گیشه دارید؟
سهیل امیرشریفی: شخصاً فکر میکنم نباید به فیلم کوتاه با منطق اقتصادی و انتظار بازگشت سرمایه نگاه کرد. الگوی ساخت فیلم بهمنظور بازگشت سرمایه حتی در سینمای بلند حرفهای ایران هم محدود به آثاری است که از حضور هنرمندان گیشهپسند و داستانهای کمدی بهره میگیرند. فیلمهایی که نگاه ویژهتر و خاصتر به سینما و هنر دارند، در سینمای بلند حرفهای هم فروش ندارند چه رسد به فیلم کوتاه. فیلم کوتاه هم اگر بخواهد به مرحله تضمین گیشه برسد ناگزیر باید به این قواعد تن دهد...
* یعنی بحث سود اقتصادی را اساساً در تضاد با ماهیت سینمای کوتاه میدانید؟
امیرشریفی: بله. این نگاه باعث میشود ذات فیلم کوتاه، مبنا و علت وجودیاش را از دست بدهد. ایده اصلی ورود به سینمای کوتاه متوجه فیلمسازان جوانی است که با هزینههای اندک بهدنبال کسب تجربههای جدی و الگوهای تازهتر هستند. شاید فرمها و الگوهایی که در این مختصات جواب بدهند بعدها وارد سینمای بلند حرفهای هم بشود اما اگر بخواهیم در جریان ساخت فیلم کوتاه این نگاه گیشهای را به فیلمساز تحمیل کنیم، طبیعتاً دست از نوجویی برمیدارد و ترجیح میدهد سراغ فرمولهای امتحانشده و جواب پسداده برود. شاید به همین دلیل هم محل اکران فیلم کوتاه، گروه هنروتجربه است. گروهی که کمک میکند فیلمهای کوتاه خارج از فضای جشنوارهای هم فرصت دیده شدن پیدا کنند. شاید این فرصت نقداً سود مالی برای فیلمساز به همراه نداشته باشد اما مثلاً میتواند زمینه اعتماد سرمایهگذار برای پروژه بعدی فیلمساز را فراهم بیاورد.
گرگین: در این فرآیند اتفاقی رخ میدهد که میتواند بر جریان سینمای بلند حرفهای هم تأثیرگذار باشد و آن تربیت مخاطب برای جور دیگر فیلم دیدن است. اینکه مخاطب یاد بگیرد بهجای به سالن رفتن برای دیدن فلان بازیگر، سبک دیگری از سینما رفتن را هم تجربه کند. فعالتر شدن انجمنها و دانشگاهها برای حمایت از این اکرانها میتواند موج گستردهتری را در راستای این تربیت بههمراه داشته باشد.
* خانم پرمر باتوجه به ساختار فیلمی که ساختهاید تقریباً نگاهتان نسبت به مقوله گیشه فیلم کوتاه قابل حدس است اما بد نیست نظر شما را هم در این زمینه بشنویم.
روحبخش: متأسفانه در ایران همواره اینگونه بوده که هروقت نگاه اقتصادی به حوزهای وارد شده است، اصالت آن حوزه را از بین برده است. نگاه اقتصادی زمانی میتواند در سینمای کوتاه اولویت پیدا کند، که اصالت این سینما را زایل نکند کتایون پرمر: من هم طبیعتاً با این نگاه موافقم که فیلم کوتاه ذاتش بهگونهای نیست که محصول پولسازی باشد. ساخت فیلم کوتاه غالباً ریشه در علاقه به تجربه کردن فیلمسازی دارد. بهخصوص که ساخت فیلم بلند، در عمل هم به لحاظ تأمین سرمایه هم بهجهت جلب اعتماد یک تهیهکننده، دهها برابر مشکلتر از تجربه ساخت یک فیلم کوتاه است.
برای شخص من فرصت نمایش فیلمهای کوتاه در گروه هنروتجربه بیشتر از منظر فرصت دیدهشدن این آثار ارزشمند است و طبیعتاً امیدی به گیشه آن ندارم. این فرصتی است که برخی مخاطبان غیرحرفهایتر که الزاماً اهل فیلم دیدن در جشنوارهها نیستند اما علاقهمندیهای سینمایی دارند هم بهدست میآورند تا به تماشای فیلم کوتاه بنشینند.
روحبخش: واقعیت این است که ما در فرآیند اکران فیلم کوتاه به دنبال «مخاطب بیشتر» هستیم نه «پول بیشتر». در این فرآیند هم جای خیلی چیزها خالی است. هیچ دانشگاهی بهخصوص دانشگاههای سینمایی تا امروز برای اکران این فیلمهای کوتاه درخواست نکردهاند؛ در این مورد دیگر بحث مالی در میان نیست. این یک فرصت است برای دیده شدن فیلمهای کوتاه در محافل تخصصی و آموزشی. چرا از این فرصت استفاده نمیشود؟
سالم صلواتی: برای بچههای فیلم کوتاه که تا امروز غیر از ویترین جشنوارهها محلی برای دیده شدن آثارشان وجود نداشته، مسلماً اکران این آثار در قالب حرفهایتر هنروتجربه، سوای از گیشه و فروش، در اولویت قرار دارد. این فرصتی است که سالها در انتظار آن بودهایم. مواردی مانند ملاحظات اقتصادی و بازگشت سرمایه بیشتر مربوط به سینمای بلند و است و برای ما با شناختی که حوزه فعالیت خود داریم اهمیت چندانی ندارد.
حتی در خیلی از کشورهایی که صنعت سینما دارند، این چرخه اکران فیلم کوتاه بهصورتی که در ایران داریم، وجود ندارد و این فرصت خوبی برای ما است. تنها نگرانی در این مورد این است که با تغییر مدیران و تصمیماتی بعدی برای تغییر ریلگذاریها شاهد عدم استمرار این حرکت باشیم. بچههای فیلمکوتاه برای ادامه این امکان حتی حاضرند هزینه کنند و امیدواریم که این سهم از هنروتجربه همچنان برای فیلم کوتاه محفوظ بماند.
روحبخش: بحث اکران گسترده و گیشه میتواند در مرحلهای حائز اهمیت باشد اما فیلمکوتاه ایران امروز به آن مرحله نرسیده است. متأسفانه در ایران همواره اینگونه بوده که هروقت نگاه اقتصادی به حوزهای وارد شده است، اصالت آن حوزه را از بین برده است. نگاه اقتصادی زمانی میتواند در سینمای کوتاه اولویت پیدا کند، که اصالت این سینما را زایل نکند. با حفظ این اصالت حتماً نگاه اقتصادی هم میتواند مدنظر قرار بگیرد.
ادامه دارد...