برای سالروز علی اصغر معصومی، نقاش نوگرای ایرانی
اگر زنده میماند حتما کارهای ارزندهای خلق میکرد
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - قباد شیوا در سومین سالروز درگذشت علی اصغر معصومی، هنرمند نقاش میگوید: متاسفانه او در حالی فوت کرد که آنچنان که شایستهاش بود، شناخته نشد. اگر او زنده میماند حتما در ادامهی حیاتش کارهای بسیار ارزندهای را خلق میکرد.
تبسم مهر - به گزارش ایسنا، قباد شیوا، هنرمند گرافیست در یادداشتی به مناسبت سالروز درگذشت زنده یاد معصومی نوشته است:
«آقای معصومی یکی از دوستان صمیمی من و همنسل من بود. به حدی اخلاق خوبی داشت و شوخطبع بود که هیچگاه او را غمگین یا عصبانی نمیدیدم. بیشتر حرفهایش با طنز همراه بود و همیشه یک شیطنت در حرفها، نگاه و رفتارش وجود داشت. من از آن سالهایی که دانشجوی دانشکدهی هنرهای زیبا بودم و در رشتهی نقاشی تحصیل میکردم با دوستان زیادی چون مرحوم مرتضی ممیز آشنا شدم. ممیز با اصغر رابطهی نزدیکی داشت. ما هفتهای یکی دو بار با هم بودیم. به قهوهخانه یا کافه میرفتیم. اصلا خانه نبودیم.
همنشینی با اصغر معصومی برای من بسیار خوشایند بود. هیچگاه او را عصبانی ندیدم. همیشه مایهی خوشحالی دوستانش بود. یک لهجهی شیرین کرمانشاهی داشت و بیشتر مواقع طنز در حرفهایش بود. بسیار انسان خوش صحبت و خوش مشربی بود. در دههی 40 در کتاب هفته کار میکردم. آن دوران من و اصغر معصومی و مرتضی ممیز بسیار رابطهی صمیمانهای با هم داشتیم. من هیچ خاطرهی بدی از این دو دوست ندارم. همیشه با هم خوشحال بودیم و خوش میگذراندیم. خاطرات خوب آن روزها برایم فراموش نشدنی است.
همه خاطراتی که از معصومی دارم، شیرین و طنز است. یاد دارم که برای تاسیس سندیکای طراحان گرافیک پولی معادل 30 هزار تومان از دولت بودجه دریافت کرده بودیم. من و اصغر معصومی حسابدار سندیکا بودیم. وقتی کارمان نگرفت و سندیکا بهم خورد، اصغر به من گفت که بیا زودتر پول دولت را به حسابش برگردانیم. به بانک مراجعه کردیم و پول را به صندوق دولت برگرداندیم. خیلی حواسش به این چیزها جمع بود. میگفت چون این پول را برای سندیکا دادند، حالا که سندیکا بهم خورده است، باید پول را برگردانیم. این امانتداری و صداقتش او را بسیار دوست داشتم.
دلم برای او بسیار تنگ شده است. او رفیق صادق من بود. وقتی در ایران بود رابطه روزانه و هفتگی داشتیم. اوایل که از ایران رفته بود به هم نامه مینوشتیم و گاهی تلفنی حال هم را میپرسیدیم. این رویه تا مدتی ادامه داشت. کمکم این رابطه هم قطع شد تا این که یک روز شنیدم فوت کرد. از شنیدن خبر فوت او بسیار ناراحت شدم. متاسفانه او در حالی فوت کرد که آنچنان که شایستهاش بود، شناخته نشد. اگر او زنده میماند حتما در ادامهی حیاتش کارهای بسیار ارزندهای را خلق میکرد.
معصومی نگاهی ویژه به هنر ایرانی به خصوص نقاش قهوهخانهای داشت. او کارهای زیبایی از خودش در سبک قهوهخانهای به جای گذاشته است. علاقهی زیادی به کشیدن تصویر پهلوانان داشت. آثار خوبی هم در این زمینه خلق کرد. ما او را زود از دست دادیم. واقعا هفتهای نیست که به یاد او نباشم. یک طنز شیرین با لهجهی کرمانشاهی داشت که صدایش هنوز در گوشم است. شوخیهای قشنگی که با من و سایر دوستان میکرد، هیچگاه از خاطرم نمیرود. واقعا حیف شد که هنر ایرانی او را از دست داد.»
قباد شیوا
به گزارش ایسنا، علی اصغر معصومی با پنج دهه حضور و تاثیرگذاری در عرصه هنر معاصر که از نسل نقاشهای نوگرای ایرانی و وامدار جنبشی است که برای به وجود آوردن هنری ملی ایران در دهه چهل پا گرفته بود.
او در سال 1312 در شهر کنگاور استان کرمانشاه به دنیا آمد. معصومی در نوجوانی به تهران سفر کرد و در سال 1334 از هنرستان نقاشی کمالالملک فارغالتحصیل شد، در حالی که چهارسال نزد استادانی چون حسین شیخ،محمود اولیا و رفیع حالتی به تحصیل پرداخت، اما آنجا دریافت که نقاشی از طبیعت و طبیعیسازی چنانکه شیوه رایج نقاشان پیرو کمالالملک بود، چندان او را به خود جذب نمیکند. وی سپس در هنرستان هنرهای تزئینی ایران ادامه تحصیل داد.
علی اصغر معصومی اولین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری «هنر جدید» به سال 1343 برپا کرد. حضور در حیطه فعالیتهای مربوط به گرافیک، او رابه جمع زیادی از حاضران و فعالان عرصه گرافیک آشنا کرد. این آشناییها بعد از مدتی به همکاری نزدیکیتری منجر شد.
معصومی در سال 1346 در یک کار گروهی بزرگ با دیگر هنرمندان صاحبنام برای انتشار کتاب شاهنامه فردوسی بهعنوان تصویرساز مشارکت کرد. فعالیت در عرصه کارهای گرافیک باعث شد تا دومین نمایش انفرادی آثار وی، دوازده سال بعد، ابتدا در گالری سیحون و سپس در نگارخانه تهران اتفاق بیفتد.
او که تحت تاثیر استادانی چون سیمین دانشور، جلال آل احمد، پرویزمرزبان، شکوه ریاضی و دکتر کیهانی بود که در آن زمان در هنرستان دروس تئوریک را تدریس میکردند، به این نتیجه رسیده بود که نگارگری به سیاق گذشته مناسب نیست و باید راهی تازه جست، به این باور رسید که چاره کارتلفیق آموزههایش در هنرستان هنرهای تزیینی با دستاوردهای تجسمی هنرغرب است.
او در ادامه کارش به گرافیک نیز پرداخت و علاوه بر همکاری در تصویرسازی کتابهای درسی و همکاری با انتشارات فرانکلین، از جمله 250 طرح سیاه وسفید برای شاهنامهای کشید که با تصحیح دکتر محمد جعفر محجوب،خوشنویسی جواد شریفی، صفحهآرایی محمد احصایی و تصویرسازی رنگی محمد بهرامی در سال 1350 منتشر شد.
علی اصغر معصومی آثارش را به پنج دوره تقسیم کرده است: دوره بازنمود کیفیات شاعرانه طبیعت، دوره صفویه، دوره قاجاریه، دوره مرغ و گل، و دوره ترکیبی.
معصومی یکی از پیشگامان هنر معاصر ایران بود که با وجود رها نکردن رشته سنت، مثل تنی چند از نقاشان همنسل خود و شاید خیلی زودتر، بعداز انقلاب، ابتدا در سال 1362 به اسپانیا رفت و سپس همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرد. به این ترتیب او بیش از سی سال بیرون از زادگاهش زندگی کرد، اما شگفت اینکه رشته سنت نه تنها گسسته نشد، بلکه به تأیید بسیاری از کارشناسها به نوعی تداوم هنر فاخر نگارگری منجر شد. این نقاش نوگرای ایرانی در سن 82 سالگی، 4 بهمن 94 در مونترال در یک بیمارستان بر اثر ابتلا به سرطان خون درگذشت.
انتهای پیام