محمدعلی فتحالهی در نشست جایگاه تخیل در فلسفه سیاسی:
فلسفه سیاسی را میتوان فلسفه تخیل جمعی در حوزه عمومی دانست
دینی و مذهبی
بزرگنمایی:
تبسم مهر - عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست جایگاه تخیل در فلسفه سیاسی گفت: فلسفه سیاسی را میتوان فلسفه تخیل جمعی در حوزه عمومی دانست که با حاکمیت قانون شناخته میشود.
تبسم مهر - عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست جایگاه تخیل در فلسفه سیاسی گفت: فلسفه سیاسی را میتوان فلسفه تخیل جمعی در حوزه عمومی دانست که با حاکمیت قانون شناخته میشود.
به گزارش خبرنگار مهر ، هشتاد و یکمین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی با موضوع جایگاه تخیل در فلسفه سیاسی با ارائه محمدعلی فتح الهی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با حضور اعضای گروه 26 دی ماه در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح میباشد:
فلسفه سیاسی را میتوان فلسفه تخیل جمعی در حوزه عمومی دانست که با حاکمیت قانون شناخته میشود. به نظر میرسد، تصویر و تبیینی که از مفاهیم و مسائل سیاسی ارائه شود برای تصدیق آن کفایت کند.
انسان، موجود خیالی است و تخیل، محدوده خلاقیتهای انسان است. انسان با آفریدههای خود، زندگی و به خود هویت میدهد. هویت انسان و جامعه با ایمان قلبی ایجاد میشود و جوهر جوامع در قیام کردن آنها است که با بهرهگیری از نیروی تخیل ممکن میشود. تخیّل، حضور و اقدام در عرصه عمومی، جسارت و انقلاب، ابتکار و تجربه اجتماعی را شامل میشود. جهان، خانه و وطن انسان نیست؛ بلکه انسان، موطن خویش را با تخیّلی که انجام میدهد، میسازد. خیال، عمق و محتوای واقعیت محسوس است و این گونه نیست که با کنار زدن پرده خیال به واقعیت رسیده شود.
تخیل سیاسی در عرصه عمومی با داشتن زندگی قانونی میسر میشود که توأم با احساس قدرت، آزادی، اختیار و مساوات میباشد و امکان خلاقیت و پیشرفت در زندگی فردی و اجتماعی را تأمین مینماید. احساس شرافت و کرامت در انسان با شکل گیری قلب یا همان من خیالی و ملکوتی انسان محقق میشود. سیر حرکت جوهری انسان و تاریخ هم سیر قدرتمند شدن اوست و سیر قدرت از قدرت طبیعی به قدرت حقوقی و شرعی و در حوزه خیال جریان دارد.
قدرت عبارت از درک و ایمانی است که به واسطه تخیّل جمعی ایجاد میشود. عناوینی از قبیل جامعه، ملت، کشور و نظایر آن در عالم خیال به گونه «واقعیت» ظاهر میشوند. مواردی مانند تشکیل مدینهها، شکل گیری هویتها، قانونگذاری، برقراری نظمها و نظامات اداری، شهری، اقتصادی، فرهنگی یا امنیت و مدیریت افکار عمومی، ماهیت خیالی محیطها و کنشهای سیاسی را نمایان میسازند.
تخیل سیاسی، عبارت از خلق محیط و فضای سیاسی جدیدی است که هویتهای سیاسی را شکل میدهد. محیط سیاسی مملوّ از مصائب و حوادثی است که به نوبه خود درک از فردیّت، آزادی و قدرت نیل به خواستهها را به انسان میدهد و انسانها در آن محیط به دنیا میآیند. امر و آگاهی سیاسی است که از یک طرف به بازسازی حافظههای تاریخی وابسته است و از سوی دیگر به آرمانهای آتی جامعه؛ تکیه دارد. در تاریخ سیاسی و دینی ایران، واقعه ولایتعهدی امام رضا علیه السلام، آن رخداد بزرگی بود که شکل گیری چنین تخیلی را برای مردم ایران رقم زد که با انتظار و طلب حکومت دینی مشخص میشود.