سازنده در گفتوگو با ایرناپلاس مطرح کرد:
دردسرهای ساخت یک مستند بارانی
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران- ایرناپلاس- در نشست هفته گذشته «رشت؛ شهرِ باران، نگرانِ آینده» مستند «از میدان تا میدان» ساخته علیرضا صادقیمقدم نیز برای مدعوین پخش شد.
تبسم مهر - تهران- ایرناپلاس- در نشست هفته گذشته «رشت؛ شهرِ باران، نگرانِ آینده» مستند «از میدان تا میدان» ساخته علیرضا صادقیمقدم نیز برای مدعوین پخش شد.
این مستند، چهارشنبه نوزدهم دیماه همزمان با روز رشت در خانه گفتمان شهر با حضور مشاهیر گیلانی و مسئولان شهری و مدیران بازآفرینی کشور رونمایی شد.
صادقیمقدم در گفتوگو با «ایرناپلاس» درباره این مستند میگوید: ما تولید اثر را از شهریورماه97 شروع کردیم و تا آذرماه نیز تکمیل شد. تقریباً 20 نفر عوامل داشتیم و این فیلم برای حضور در جشنواره ثبتنام شده و منتظر اعلام پذیرشش هستیم. «میدان تا میدان » برای مخاطب خاصی ساخته نشده و تقریباً همه اقشار میتوانند مخاطبش باشند.
وی درباره سوابق کاری خودش اینچنین میگوید: من تقریباً از سال 77 شروع کردم و با احتساب «میدان تا میدان» تا الان تقریباً چهار فیلم مستند ساخته ام و مدتهاست که در حوزه برنامهسازی تلویزیونی فعالیت دارم.
**چرا رشت؟
این کارگردان جوان درباره دلیل انتخاب شهر رشت برای این مستند اضافه میکند: من در رشت به دنیا آمدم و بیش از نیمی از عمرم را در رشت زندگی کردم. اصالتاً اهل یکی از محلههای قدیمی رشت هستم که الان تقریباً از بین رفته و همیشه دغدغه این اتفاق را داشتم و دوست داشتم فیلمی از این اتفاق ناگوار ( تخریب محلهها) بسازم که به پیشنهاد و همکاری شرکت بازآفرینی شهری این اتفاق افتاد.
وی ادامه میدهد: شهرها و محلهها بخشی از هویت آدمها را تشکیل میدهند. وقتی قرار باشد این منبع هویتی تغییر شکل بدهد و به سمتی برود که هیچ سنخیتی با هویت آدمها نداشته باشد، هیچ اسمی جز فاجعه نمیشود روی آن گذاشت و چه انگیزهای میتواند مهمتر از نجات هویت واقعی آدمها باشد؟
**مشکلات مستندسازی
صادقیمقدم از مشکلات مستندسازی در ایران اینچنین حرف میزند: مستند ویترین ندارد، سوپراستار ندارد، البته من فقط دارم درباره ایران حرف میزنم. در خیلی از کشورهای دنیا مستند بخش مهمی از سینما و تلویزیون را تشکیل میدهد. ایران سرشار از سوژههای بکر است. مستند و مستندسازی علیرغم هزینه پایینی که برای مدیران کشور دارد، بهشدت برای آقایان غریبه است و ظاهراً اعتقادی به آن ندارند.
وی در این رابطه ادامه میدهد: به نظر من یک مستند خوب میتواند مخاطب خاص خودش را داشته باشد، اما واقعاً نمیدانم چرا در ایران اجازه رشد به فیلمهای مستند و سازندههای آنها داده نمیشود. ما تجربههای خوبی در این حوزه داشتیم که متأسفانه ادامه پیدا نکرد. بهطور مثال، سفرهای دکتر میلانی که از شبکه یک پخش میشد، یک مستد روان و کمهزینه اما پربیننده بود. اما نهایتاً چه اتفاقی برایش افتاد ؟ جای خودش را به رپرتاژهای قابلمه و کفش راحتی داد! در ایران ظاهراً اعتقادی به مستند وجود ندارد. اما در مورد «میدان تا میدان »، خوشبختانه چون کار تحت حمایت یک شرکت دولتی بود خیلی سخت نگذشت.
**پیشنهاد برای اوضاع بهتر مستند
صادقیمقدم در پایان برای تقویت وضعیت مستند پیشنهاداتی نیز دارد: به نظر من بهترین اتفاق این است که اتفاقاتی مثل شبکه مستند و جشنواره سینما حقیقت تقویت بشوند. حتی برای ادارات و سازمانها در سال، یک ردیف بودجهای برای ساخت مستند فاخر تعریف بشود تا مستند خوب، جای برنامههای مشارکتی خالی از محتوا را بگیرد. در دهه شصت ما هفتهها منتظر شنبهها میماندیم تا از شبکه دو، مستند ببینیم، اما الان بهغیر از شبکه مستند، پخش فیلم مستند به حاشیه رفته است. البته تجهیزات، خیلی تأثیری در ساختار مستندهای ایرانی ندارد. عموماً مشکل نبود مستند خوب در کارنامه ایرانیها دو مورد بوده است: اول، نبود افراد خلاق و فرار آنها به سمت سینمای داستانی و دوم، نداشتن تهیهکننده تخصصی در حوزه مستند.
**اداره کل اخبار چندرسانهای**ایرناپلاس**
انتهای پیام /*