سلیمینمین در گفتوگو با ایرناپلاس:
تئاتر؛ روشنگر یا توده پرور؟
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران-ایرنا- به رغم رسالت عمده ای که سینما و فیلم همچنان در راستای سرگرمی مخاطب دارند اما تئاتر همواره و در اکثر جوامع نقشی فراتر از سرگرمی داشته و به عنوان نقاد و مصلحی اجتماعی عمل کرده است.
تبسم مهر - تهران-ایرنا- به رغم رسالت عمده ای که سینما و فیلم همچنان در راستای سرگرمی مخاطب دارند اما تئاتر همواره و در اکثر جوامع نقشی فراتر از سرگرمی داشته و به عنوان نقاد و مصلحی اجتماعی عمل کرده است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، تئاتر از زمان شکل گیری تا به امروز، مسیری همواره متعالی و هدایتگر در جوامع به عهده داشته است. اگرچه بررسی تاریخچهی تئاتر میتواند علت و هدف شکل گیری و پیدایش آن را سرگرمی و پر کردن زمان و اوقات فراغت انسانها نشان دهد اما ردپای این علت را میتوان در همان بدو امر پیدا کرد چرا که پس از آن این مسیر و هدف عوض شده است.
رسالت تئاتر در زمانی کوتاه پس از پیدایش به سمت ارائهی بدیلی دیگر از زندگی و نشان و نمایش ناگفتهها و آموزش مفاهیم بوده است. به همین دلیل تئاتر فاخر را همواره باعث و بانی آگاه سازی اذهان و روشنگر و مصلح اجتماعی خوانده اند. در تئاتر فاخر و روشنگر اساسا دیگر سرگرمی مطرح نیست و هدف ارائه الگوها و نمونههای از جهانی بینی به منظور به چالش کشیدن و درگیر ساختن ذهن تماشاگران است. بر این اساس تئاتر اساسا هنری نیازمند به مخاطب فراوان نیست و کیفیت بینندگان نسبت به کمیت آنان اولویتی مهم محسوب میشود. یکی از مهمترین بی راهه هایی که تئاتر معاصر ایران بدان رفته است بحث تجاری شدن و بیاعتبار شدن آن است. به این ترتیب که دو جریان عمده در این بی راهه رفتن تئاتر ایران نقش اصلی را داشته و مسیر آن را منحرف کرده اند. سربرآوردن و رشد عجیب و غریب تئاترهای کمدی از یک طرف و شکل گیری موجی از تئاترهای ترجمه شده (عمدتا آثار کلاسیک غربی) و تلاشی اغراق گونه به جهت ایجاد مشابهتهای ظاهری با تئاتر غربی از طرف دیگر، جریان تئاتر را به سمت نوعی پوپولیسم پیش برده اند.
تئاتر روشنگر و متفکر به دلیل محتوا و مبانی بعضا سنگینی که انتقال میدهد اساسا فاقد المانهای جذابیت است به ویژه برای مخاطبی که در آغاز راه است؛ به همین دلیل حتی دیدن این نوع از تئاتر نیازمند آموزش و تمرین است. یعنی شما باید یاد بگیرید که بتوانید دو ساعت روی صندلی بنشینید و در معرض نمایشی باشید که در پاره ای از موارد اصلا سرگرم کننده نیست اما به لحاظ محتوایی برای شما مفید است.
در شهر وین که به نوعی مادر و مرکز نمایشهای تئاتر در سراسر دنیاست به حربه هایی چون اپراهای عروسکی و بهره گیری از متخصصان روانشناسی این نوع مواجهه معنادار با تئاتر از کودکی به کودکان آموزش داده شده و برای آنان درونی میشود. به دلیل ساعات طولانی آموزش در کودکی و صرف وقت و هزینهی زیاد با بودجههای دولتی است که یک فرد بالغ در اتریش تئاتر را به عنوان بخشی از زندگی خود پذیرفته و توانایی درک و دریافت معنایی از این نمایش را برای بهبود کیفیت زندگی خود در ادامهی آن دارد.
**مخاطب یا مشتری؟
اخیرا شاهد تجمع اعتراض آمیز اهالی تئاتر در خانه تئاتر بودیم. تجمعی که در آن هنرمندان عرصه تئاتر کشور با امضای طوماری که مخاطب آن قوی سه گانه بود، اعتراض خود را به تهمتها و دخالتهای غیرقانونی در این عرصه اعلام کردند. این اتفاقات که گفته میشود به دنبال احضار چند کارگردان و مدیر تماشاخانه به قوه قضاییه رخ داده است، خبر از وضعیتی نابسامان در اوضاع تئاتر معاصر دارد.
یکی از مهمترین مسائل مطرح شده در این اعتراض صنفی بحث تئاترهای خصوصی و مصائبی بود که از جانب این نوع تئاتر به بدنهی اصلی تئاتر ایران وارد شده است. تغییر مفهوم «مخاطب» تئاتر به «مشتری» تئاتر یکی از ضربه هایی است که این نوع از تئاتر به جریان اصلی وارد ساخته است. در واقع همان گونه که از معنای این اصطلاحات پیداست، مخاطب که گیرنده پیام و محتوا بوده است به خریدار کالا تغییر کرده است و در این روند تجاری شدن، تئاتر بسیاری از ارزشها و کارویژههای خود را از دست داده است.
تلاش برای حداکثری کردن مخاطبان و صرف پر کردن ظرفیت سالن ها، باعث دستکاری در مفاهیم و ارائه مضامینی شده است که شان تئاتر را تنزل داده است.
اکبر زنجان پور بازیگر و هنرپیشه تئاتر و تلویزیون که یکی از سخنران در تجمع اعتراض آمیز اهالی تئاتر بود در این باره بیان کرده است: «تئاتر را به جایی رسانده اند که حتی کار سوفکل هم اجرا میشود باید کاری کنیم که مشتری بخندد، کجای دنیا تئاتر متفکر درآمدزا است؟».
ریشهی این نوع مواجهه و این شکل از تغییرات را باید در تئاترهای کمدی خصوصی یا به اصطلاح تئاتر آزاد جست که ذائقهی مخاطبان و ذهنیت آنان به تئاتر را دچار استحاله کرده اند. این بدان معناست که در اتفاقی شبیه به آنچه در سینما رخ داده است در تئاتر نیز به دلیل ارائه مکرر یک نوع از تئاتر یعنی تئاتر کمدی در پایینترین کیفیت، مخاطبان به آن عادت کرده و آن را نماینده همه تئاتر میدانند. بر این اساس انتظار دارند که پولی که بابت بلیت پرداخت میکنند متضمن دو ساعت سرگرمی و خنده آنان باشد.
عدم مدیریت امور به وسیلهی افراد متخصص و حرفه ای در حوزهی تئاتر، مشکلات و نواقص بیمه تامین اجتماعی برای هنرمندان فعال در این حوزه و ممیزیهای متعدد و محکومیتهای فعالان این حوزه، از دیگر مطالباتی هستند که در طومار هنرمندان لزوم توجه به آنان از سوی قوای سه گانه مطرح گردیده است.
**پسرفتی به دوران لاله زار
یکی از مهمترین تفاوتهای سینما با تئاتر بحث سوپراستار و هنرپیشه است. در واقع همانقدر که سوپراستار سازی از جذابیتهای سینمای تجاری است، این مساله در تئاتر هرچه بیشتر عدم جذابیت و خالی از محتوا شدن آن است. آنچه امروزه در تئاتر ایران شکل گرفته، حضور مخاطب به دلیل چهرههای برجسته در تئاتر است. اعتراضی که پیش از این و با ورود ستارههای سینما به تئاتر از سوی اهالی تئاتر به صورت گلایه مطرح شده بود و امروز حالت اعتراض به خود گرفته است. در واقع تئاتر نباید به چهرهها وابسته باشد چرا که در این صورت از رسالت خود فاصله گرفته و در خدمت وجه تجاری درخواهد آمد.
این شکل و رویه در تئاتر باعث شده است که به قولی برخی از هنرمندان و صاحبنظران تئاتر امروز عقبگردی به گذشته و پیش از انقلاب داشته باشد. همانطور که محمود عزیزی بازیگر تئاتر در تجمع اعتراض آمیز خاطر نشان شد: «ما چهل سال هیچ جریانی ایجاد نکردیم و واقعیت امر این است که در حال پیش رفتن به سمت تئاتر لاله زاری پس از کودتای 28 مرداد هستیم». و بهزاد فرهانی بازیگر تئاتر و سینما تاکید کرد: «ما با متلک پرانی در تئاترها، تئاتر را نابود کردیم و تئاتر لاله زاری بعد کودتا را زنده کردیم».
**تئاتر روشنگر عامل ارتقای جامعه
مساله اصلی در اینجا وجود تئاتر آزاد و کمدی نیست. قطعا شرایط یک جامعه آزاد و اصل اساسی آزادی بیان وجود انواع متفاوتی از اشکال هنری و انتخاب آنان را ایجاب میکند. مساله اصلی و علت اعتراضات اخیر در جایگزین شدن یک شکل به جای کلیت آن است. در واقع جایگزین شدن تئاتر آزاد و کمدی راه در شکلی که به جای کمدی روشنگر نشسته است، علاوه بر تغییر ذائقه باعث رنگ باخت و حذف تئاتر فاخر شده است؛ تئاتر به دلیل ذات انتقادگر و نشان دادن کژیها و کاستیهای اجتماعی همواره نقش مهمی در بهبود عملکرد دولتها و نابه سامانیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ادوار مختلف تاریخی در همه دنیا داشته است. هزینهها و بودجههای کلانی که در کشورهای توسعه یافته صرف امور هنری و فرهنگی و به ویژه در حوزه هایی چون تئاتر میشود به دلیل این فلسفه است که این جوامع این بودجهها را نه معادل هزینه که معادل سرمایه هایی میبینند که به واسطهی آن بهره مند از مردمانی زنده، آگاه، مشتاق، نقاد، خلاق و مطالبه گر خواهند بود.
وضعیت تئاتر در یک جامعه آینه تمام نمایی از روح آزادی و حقوق شهروندی است. بر این اساس که یک تئاتر والا یعنی برخوردار از همه المان هایی که رسالت یک تئاتر واقعی است، نشان دهندهی سیاستگذاری و جایگاه مردم و حکومت در جوامع است.
پژوهشم**س.ب**1552
انتهای پیام /*