در همایش چهلچراغ هنر بررسی شد؛
سیر تحول خوشنویسی، نگارگری و نقاشی پس از انقلاب اسلامی
فرهنگی و هنری
بزرگنمایی:
تبسم مهر - تهران-ایرنا- سیر تحول خوشنویسی، نگارگری و نقاشی پس از انقلاب اسلامی مباحثی است که در دومین روز از همایش چهلچراغ هنر به ادامه بررسی جستارهایی در هنر انقلاب اسلامی پرداخته شد.
تبسم مهر - تهران-ایرنا- سیر تحول خوشنویسی، نگارگری و نقاشی پس از انقلاب اسلامی مباحثی است که در دومین روز از همایش چهلچراغ هنر به ادامه بررسی جستارهایی در هنر انقلاب اسلامی پرداخته شد.
به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، اولین نشست دومین روز از همایش «چهلچراغ هنر» با حضور حمیدرضا قلیچخانی با مقالهای با عنوان «خوشنویسی ایران، از انقلاب تا انقلاب»، خشایار قاضیزاده با مقاله «سیر تحوّل نگارگری در دوران انقلاب اسلامی» و محمدکاظم حسنوند با موضوع مقاله «شکوفایی صورت و معنا در نقاشی انقلاب اسلامی ایران» به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با ارائه مقالات و سخنرانیهای علمی برگزارشد.
** ممنوعیت برخی هنرهای غربی به رشد خوشنویسی کمک کرد
حمیدرضا قلیچخانی، خوشنویس و عضو کمیته اصالتسنجی نسخههای خطی کتابخانه ملی ایران، نخستین سخنران این نشست، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: خوشنویسی تحت تأثیر انقلاب اسلامی و قوت گرفتن باورها و سنتهای اسلامی و ممنوعیت برخی هنرهای غربی، با استقبال بی سابقه جوانان رو برو شد و در بیست سال نخست، آموزش با محوریت انجمن خوشنویسان در تمام شهرها گسترش یافت.
وی افزود: امتحانات و صدور بیش از معمول گواهینامههای خوشنویسی و معادلسازی مدارک هنری با مدارج دانشگاهی، سبب استقبال بیش از اندازه خوشنویسی و هنرهای وابسته به آن همچون تذهیب، قلمتراشسازی، کاغذسازی و مانند اینها شد و یک شعبه انجمن خوشنویسان به حدود سیصد شعبه در ایران و برخی از کشورهای همسایه و اروپایی رسید.
این خوشنویس و پژوهشگر در ادامه سخنان خود به پیشرفت هنر خوشنویسی در دهههای پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: در بیست سال دوم پس از انقلاب، با تأسیس و گسترش رشتههای دانشگاه مرتبط با خوشنویسی، همچون: کتابت و نگارگری، صنایعدستی، هنر اسلامی و پژوهش هنر در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، رشد و توسعه چشمگیری یافت.
وی گفت: مطالعات و پژوهشهای حوزه خوشنویسی هم که مورد توجه دولت، دانشکدههای هنر و انجمن خوشنویسان ایران نبود، و شاید بتوان گفت که کاملاً مغفول مانده بود، در دو دهه اخیر در قالبهایی چون: تصحیح منابع دست اول، فرهنگها، پایاننامههای دانشجویی، مقالات و کتابهای نفیس حاوی آثار مشاهیر هنرمندان متقدم و نیز ترجمه آثار پژوهشگران غربی، سبب چند صدایی شدن پژوهشهای این حوزه شد.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به تحولات بنیادینی که پس از انقلاب اسلامی در عرصه خوشنویسی ایرانی رخ داده است، به بیان چند نمونه از آنها پرداخت و گفت: از نمونه تحولات مثبتی که در حوزه خوشنویسی ایرانی پس از انقلاب به وجود آمد، میتوانیم به این موارد اشاره کنیم:
گرایش نستعلیقنویسان از سبک کلهر به سبک دیگر خوشنویسان دوره قاجار و گاه صفوی در دو دهه اخیر، بدون دخالت سیاستگذاری استادانی که پیرو سبک کلهر بودند.
رشد قیمتها در آثار خوشنویسی و تولید حرفهای آثار موزهای و نمایشگاهی و ورود گروهی از خوشنویسان به بازارهای جهانی و حراجهای داخل و خارج از کشور از نمونههای پیشرفتهای پس از انقلاب اشت
**نگارگری، بازجست مواریث قدیم با بیانی امروزی و پیامی برای فردا
خشایار قاضیزاده عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد دیگر سخنران این نشست بود که سخنان خود را با موضوع سیر تحول نگارگری در دوران انقلاب اسلامی اینگونه آغاز کرد: جریان نگارگری معاصر از دوران رضاخان پس از تشکیل مدرسه صنایع مستظرفه و سپس مدرسه صنایع قدیمه رقم میخورد. در دوران پهلوی دوم به دلیل تمرکز بر اشاعه هنر مدرن در ایران، نگارگری در حاشیه قرار داشت، حتی نگارگرانِ شناسای آن دوران، چندان مورد تبلیغ واقع نمیشدند. پس از ظهور انقلاب اسلامی، استقبال گستردهای از هنر در میان اقشار جوان صورت گرفت. به دلیل وقفه در شرایط انقلاب فرهنگی، تا سال 1362 و تب و تاب آغاز دفاع مقدس و علاقهمندی به هنر انقلابی و اجتماعی، همچنان نگارگری کم فروغ به نظر میرسید.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد به بررسی جریانشناسی نگارگری ایرانی پرداخت و ادامه داد: در جریان شناسی نگارگری، سه حوزه آموزش، پژوهش و اجرای آثار هنری قابل بررسی است. امروزه دو جریان عمده در حوزه نگارگری قابل مشاهده است. جریان اول در ادامه مسیر نگارگری از دوران گذشته عمدتاً متمرکز بر آموزش فنون و مهارتهای هنری است. جریان دوم با شعار بازجست مواریث قدیم در صدد صورتبندی هنری است که ریشه در قدیم، زبان و بیانی متناسب با امروز و پیامی برای فردا داشته باشد. جریان دوم بر این اساس در هر سه حوزه آموزش، پژوهش و تولید آثار هنری دست به فعالیت زد. در جریان شناسی نگارگری، سه حوزه آموزش، پژوهش و اجرای آثار هنری قابل بررسی است.
قاضیزاده در زمینه آموزش نگارگری به مقایسه این هنر در دوران پیش و پس از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در روند آموزش نگارگری مهمترین عامل، فراگیر شدن آموزش و رسمیت یافتن آن در قالب رشته تحصیلی در سطح آموزش عالی است. آموزش نگارگری که قبلاً در کارگاههای استادان به صورت خصوصی و نیمهخصوصی انجام میشد، در سطح هنرستانها به عنوان یک گرایش از قدیم مطرح بود، ولی در سطح دانشگاهی، در مقطع کارشناسی در رشته صنایع دستی در حد سه واحد همراه با تذهیب، تنها در یک نیمسال آموزش داده میشد. در رشتهای مانند نقاشی نیز، در قالب دو واحد اختیاری انجام میشد. به دلیل استقبال گسترده فراگیران، بالاخره در سال 1384 اولین ورودی رشته کتابت و نگارگری در دانشگاه شاهد، مشغول به تحصیل شدند. امروزه دانشکدههای هنری مختلفی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، به جذب و تربیت دانشجو مشغولند.
وی سخنان خود را با بررسی پژوهش در حوزه نگارگری اینگونه به پایان برد: در حوزه پژوهش در ابتدا متون محدودی که عمدتاً ترجمه آثار هنرشناسان و محققان غربی بودند، به عنوان منبع مورد استفاده قرار میگرفت. این متون عمدتاً به مباحث تاریخی پرداخته و کمتر به مباحث معنایی در این حوزه اشاره داشتند. از دهه هفتاد شمسی به بعد کمکم آثار محققان و پژوهشگران ایرانی در این زمینه تدوین و تألیف شد و در این حوزه در قالب کتاب، مقاله، و پایان نامههای ارشد و رسالههای دکتری و طرحهای پژوهشی مکتوبات قابل توجهی منتشر شد.
**هنر انقلاب اسلامی هنر پستمدرنیسم است
آخرین سخنران این نشست محمدکاظم حسنوند دانشیار و مدیر گروه نقاشی دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس به سخنرانی خود با عنوان شکوفایی صورت و معنا در نقاشی انقلاب اسلامی ایران پرداخت و گفت: از آنجایی که ریشههای انقلاب اسلامی بر جهانبینی اسلامی استوار بود، ارتباط بین هنر و جهانبینی اسلامی بیش از هر زمان دیگر شکوفا شد و توسعه پیدا کرد. معنا و محتوا در نقاشی انقلاب اسلامی به گونهای طرح شده است که هویت آن را از نقاشی دوران قبل و نقاشی مدرن غربی متمایز کرده است؛ اگرچه میتوان ادعا نمود که از این لحاظ با نقاشی پستمدرن همسو بوده و همزمان پدید آمده است. مضمون و محتوا تا پیش از دوران مدرن همواره در هنر تمدنهای مختلف وجود داشته و جزء لاینفک آن بوده است، اما آنچه نقاشی انقلاب اسلامی را از سایرین متمایز کرده است، نوع نگرش هنرمندان انقلابی نسبت به مسائل جامعه است. از نقطه نظر نقاشان انقلاب اسلامی، وارد کردن محتوا و تعهد دینی و اجتماعی در هنر، مهمترین ثمره بینش انقلابی به شمار میرود. اساساً آنها رسالت خویش را متعهد ساختن هنر میدانند.
این استاد دانشگاه با بررسی صورت و قالب نقاشی انقلاب اسلامی ادامه داد: نقاشان انقلاب اسلامی در اوایل پیروزی انقلاب، بسیار جستجوگر و تجربهگرا بودند. بسیاری از آنها در جستجوی یک قالب و صورت جدید که قابلیت طرح معانی اسلامی و انقلابی را داشته باشد، شیوههای متعددی را در روند کار خود تجربه کردند. هر کدام از هنرمندان بنا به گرایش خاص خود، روش و تکنیکی را برای بیان این مضامین انتخاب کردند. بدون شک هنرمندان انقلاب اسلامی از سبکهای گوناگون هنر مدرن به ویژه رئالیسم سوسیالیستی و نقاشی دیواریهای انقلابی مکزیک، سمبولیسم، نمادگرایی، نوعی سبک شبهسوررئالیسم و اسلوبهای نقاشی سنتی ایرانی استفاده کردند.
وی گفت: وجود خصوصیاتی متأثر از جوهره انقلاب اسلامی به ویژه بازگشت به گذشته، محتواگرایی، استفاده از اسطوره و تاریخ، التقاطگرایی، از آن خود کردن و فیگوراتیو بودن، پیوند عمیقی با نقاشی پستمدرن که هم زمان با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 در غرب به ویژه آمریکا روی داد، ایجاد کرده است؛ این ویژگی خواسته یا ناخواسته، نشان از به روز بودن سبک و شیوههای بکارگرفته شده از سوی نقاشان انقلاب اسلامی دارد. این خصیصه نقاشی انقلاب، ناشی از روح و ذات انقلاب اسلامی است.
وی با ارائه اسلایدِ تصاویری از نقاشیهای دیواری با موضوعات انقلابی و شرح و تفسیر آنها، به تقسیمبندی سه جریان اصلی نقاشی انقلاب اسلامی پرداخت و سخنان خود را اینگونه به پایان برد: به طور کلی میتوان جریانهای موجود در نقاشی انقلاب اسلامی را به سه جریان اصلی تقسیم نمود، که عبارتند از: نقاشان حوزه هنری، نقاشان نهادهای انقلابی و نقاشان مستقل.
وی گفت: نقاشی متعهد انقلاب اسلامی هنری است پویا که از جامعهای پویا برخاسته است و بیان معنا و محتوا از دغدغههای اصلی هنرمندان انقلاب اسلامی است و در این راستا نقاشان انقلابی با بهرهجویی از میراث کهن فرهنگی و هنری و به کار گرفتن عناصر هنر ایرانی اسلامی و ارائه آثارشان درصورتها و قالبهای نوین و سبکهای جهانی در نشاندادن مفاهیم معنوی انقلاب اسلامی تلاشهای فراوانی نموده اند. این نوع نقاشی قرابت بسیاری با نقاشی پست مدرن دارد که حتی اندکی زودتر از خاستگاه اصلی خود، در ایران ظهور کرد.
نخستین نشست دومین روز همایش «چهل چراغ هنر»، با هدایت عبدالحسین لاله، عضو هیئت علمی و رئیس گروه چند رسانهای فرهنگستان هنر، در سه حوزه تئاتر، سینما و موسیقی است با حضور ترتیب علی منتظری، حمید دهقانپور و کاوه خورابه در فرهنگستان هنر برگزار شد.
فراهنگ **9031** 1418
انتهای پیام /*