سید حسن نصرالله:
همیشه حاضر بودم جان خود را فدای حاج قاسم کنم
چهارشنبه 10 دي 1399 - 13:21:03

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در گفت‌وگویی اختصاصی با شبکه پرس تی‌وی گفت یکی از نعمت‌های الهی که در زندگی نصیبش شد، آشنایی با حاج قاسم سلیمانی بود و او همیشه حاضر بود تا جان خود را فدای فرمانده بزرگ ایرانی کند.

او شهید قاسم سلیمانی را پرورش یافته مکتب امام خمینی (ره) توصیف و عنوان کرد: تقریبا 20 سال از اولین ملاقاتم با حاج قاسم و آغاز روابط ما می‌گذرد. او کسی بود که همیشه به دیدار دوستان خود می‌رفت و به سخنان مبارزان خود گوش می‌داد و در عین حال، خود در میدان مبارزه حاضر بود. چنین ویژگی شخصیتی باعث می‌شود تا او در مدیریت و فرماندهی از امتیاز ویژه‌ای برخوردار باشد.

حاج قاسم همواره حامی مجاهدان بود

دبیرکل حزب الله لبنان ادامه داد: یکی از محسنات حاج قاسم، رفتار او بود که همواره حامی مجاهدان بود و همیشه نسبت به آن‌ها محبت داشت. این شیوه رفتار، تاثیرات اخلاقی و معنوی بر مسئولان در اینجا داشت. همچنین این منش، به وی این امکان را می‌داد تا تمامی نظرات و دیدگاه‌ها را بشنود و تنها به نظرات افرادی که به دیدار وی در دفترش می‌روند، اکتفا نکند. این مسئله به حاج قاسم کمک می‌کرد تا دید و نگرش بهتری داشته باشد و سایر جنبه‌ها را نیز در نظر بگیرد و طرز فکر عمیق‌تری نسبت به مسئولیت‌های خود داشته باشد.

سید حسن نصرالله عنوان کرد: او تنها به اسناد مکتوبی که از سوی مقامات به دستش می‌رسید، اکتفا نمی‌کرد و به میدان جنگ قدم می‌گذاشت و با چشم خود شرایط را مشاهده و با افراد در سطوح مختلف، گفتگو می‌کرد. این یکی از ویژگی‌های مکتب حاج قاسم سلیمانی است که در میان سران نظامی، روش مرسومی به شمار نمی‌رود. البته در ایران تمامی فرماندهان بزرگ در دوران دفاع مقدس به دیدار سربازان و مبارزان می‌رفتند، اما این مسئله تنها در ایران صدق می‌کند و در خارج از ایران مشاهده نمی‌شود.

او افزود: یکی دیگر از ویژگی‌های حاج قاسم، خستگی‌ناپذیری وی بود. همه ما ممکن است خسته شویم و احساس کنیم که مشکلات فشار زیادی به ما وارد می‌کنند، اما حاج قاسم هرگز دست از کار و تلاش برنمی داشت. او صبر و استقامت زیادی در برابر سختی‌ها و مشکلات داشت. من هرگز اغراق نمی‌کنم، اما تاکنون فردی را ندیده‌ام که بتواند همانند حاج قاسم در برابر سختی‌ها مقاومت کند.

دبیرکل حزب الله لبنان گفت: او همچنین فردی بسیار سخت‌کوش و پیگیر بود. حاج قاسم همواره تلاش می‌کرد تا از وقت خود نهایت استفاده را ببرد. خضوع و فروتنی حاج قاسم بی‌بدیل بود حتی در دیدار با افراد عادی بسیار فروتنانه رفتار می‌کرد. این‌ها بخشی از مکتب حاج قاسم سلیمانی هستند.

نصرالله خاطرنشان کرد: مکتب حاج قاسم یعنی خطرپذیری؛ مرگ هر لحظه او را تهدید می‌کرد. اما او همواره در خط مقدم بود و من همیشه در این موضوع با او مخالفت می‌کردم. همواره سعی می‌کرد تا حاج قاسم را به پشت خط مقدم بیاورم، اما هیچکدام از ما نتوانستیم او را وادار به این کار کنیم.

او ادامه داد: حاج قاسم از قدرت بالایی در تحمل مشکلات و روز‌های سخت برخوردار بود. برای مثال، در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی در ژوئیه 2006، او از تهران به دمشق می‌آمد و با ما تماس می‌گرفت و می‌گفت که می‌خواهد به ضاحیه جنوبی بیاید. من به حاج قاسم گفتم «منظور شما چیست؟» این کار ممکن نبود. تمامی پل‌ها و خیابان‌ها بسته بودند، هواپیما‌های اسرائیلی به هر هدفی حمله می‌کردند و یک وضع جنگی کامل حکم‌فرما بود. کسی نمی‌توانست به بیروت یا ضاحیه بیاید. اما حاج قاسم اصرار داشت که «اگر شما خودرویی را نفرستید، خودم به تنهایی می‌آیم». او مصر بود و در نهایت به لبنان آمد.
مکتب حاج قاسم نشات گرفته از مکتب امام خمینی (ره)
دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان افزود: در جنگ 33 روزه، حاج قاسم کمک زیادی به ما کرد. فرماندهان عراقی ما می‌گفتند که او همیشه در مبارزه علیه تکفیری‌های داعشی، در خط مقدم نبرد و در کنار نظامیان عراقی و سوری بود. این یکی دیگر از ویژگی‌های شخصیتی حاج قاسم است. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که مکتب حاج قاسم نشات گرفته از مکتب امام خمینی (ره)، رهنمود‌های رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی خامنه‌ای و تجربه دفاع مقدس است.

سید نصرالله در خصوص نقش حاج قاسم در جنگ 33 روزه گفت: نخست باید بگویم که حضور حاج قاسم در لبنان در روز‌های نخست جنگ بسیار حیاتی و مهم بود. او می‌توانست به لبنان نیاید و در تهران بماند و اخبار جنگ را دنبال کند. یا اینکه به دمشق برود و جنگ را نزدیک‌تر با ما پیگیری کند. در آن روزها، دمشق مورد تجاوز و حمله نیرو‌های رژیم صهیونیستی قرار نگرفته بود، اما حاج قاسم اصرار داشت که به لبنان بیاید.

او گفت: در اولین روز حضور حاج قاسم در لبنان، جلسه‌ای را ترتیب دادیم. او در اولین روز‌های شروع جنگ به لبنان رسید. بعد از پایان جلسه، حاج قاسم چند روز در لبنان ماند و به تهران بازگشت تا به رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی خامنه‌ای گزارش دهد. این در حالی بود که بازگشت وی در شرایطی خطرناک اتفاق افتاد. بازهم تکرار می‌کنم، او این بار هم می‌توانست در تهران یا دمشق بماند، اما مصر به بازگشت به لبنان بود. او تا آخرین روز جنگ در لبنان ماند.

دبیرکل حزب‌الله افزود: وقتی حاج قاسم از تهران به لبنان بازگشتند، پیامی را از رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی خامنه‌ای برای ما آوردند که با دست‌خط خود ایشان یعنی حاج قاسم نوشته شده بود. مضمون این نامه بدین گونه بود که «این جنگ خیلی سخت و شدید خواهد بود» و در آن زمان، آیت الله سید علی خامنه‌ای فرمودند که جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی شبیه جنگ خندق (احزاب) است، جنگی که در آن، مدینه محاصره شده بود و روز‌های سختی به پیامبر، یارانش و مردم شهر مدینه گذشت. رهبر انقلاب همچنین به آیاتی از قرآن کریم در رابطه با جنگ خندق اشاره کردند که «جان‌ها به گلو رسید و به وعده خدا گمان‌های گوناگون بردید». ایشان همچنین تاکید کردند که ما پیروز این جنگ سخت و سهمگین خواهیم بود.

نصرالله عنوان کرد: بسیار خوشحال بودیم که رهبر انقلاب اسلامی با اطمینان از پیروزی ما سخن می‌گفتند، در حالی که تمام دنیا می‌گفتند که چگونه ممکن است حزب الله بتواند در برابر آمریکا، اروپا، غرب و دیگر کشور‌های عربی که از رژیم صهیونیستی در این جنگ حمایت می‌کردند، مقاومت کند. رهبر انقلاب گفتند که ما پیروز این جنگ خواهیم بود و ما می‌بایست استوار و ثابت‌قدم می‌ماندیم و به خدا توکل می‌کردیم. این یک پیش‌بینی بسیار مهم از سوی رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی خامنه‌ای بود و از آن مهم‌تر، ایشان گفتند که ما بعد از پیروزی در این جنگ به یک قدرت منطقه‌ای بدل خواهیم شد که هیچ قدرتی در منطقه، یارای مقابله و پیروزی بر ما را نخواهد داشت.

یکی از نعمت‌های الهی که در زندگی نصیبم شد، آشنایی با حاج قاسم سلیمانی بود
او  در پایان گفت: یکی از نعمت‌های الهی که در زندگی نصیبم شد، آشنایی با حاج قاسم سلیمانی و رابطه برادری، دوستی میان ما بود. من همیشه حاضر بودم تا جان خود را فدای حاج قاسم کنم. یک روز بعد از پایان نمازم، عزرائیل، فرشته مرگ، در ذهنم متجلی شد و به من گفت که می‌خواهم به ایران بروم و جان حاج قاسم را بگیرم. اما گفت که خدا یک استثناء قرار داده و می‌تواند جان من را بگیرد و گرفتن جان حاج قاسم را به تاخیر بیندازد. داشتم فکر می‌کردم که چه جوابی به عزرائیل بدهم که قاطعانه به او گفتم که جان من را بگیر و حاج قاسم را فراموش کن.

حسن نصرالله عنوان کرد: زمانی که با دوستان خود صحبت می‌کردیم، به آن‌ها می‌گفتم که حاج قاسم از چنین جایگاه بالایی نزد من برخوردار است. یکی از دوستانم از من پرسید که چرا چنین عقیده‌ای نسبت به حاج قاسم داری؟ به او گفتم که به دو دلیل؛ نخست به دلیل دوستی، مودت، برادری و احساسی که میان ما وجود دارد و دوم آنکه من معتقدم که وجود او بیشتر از هر فرد دیگری به اسلام، مسلمانان، امت و مقاومت خدمت کرد. در اینجا تنها بحث احساس مطرح نیست، بلکه من به این مرد و وجود او در چنین سطحی اعتقاد دارد. او چنین جایگاهی در قلبم دارد.


http://tabasomemehr.ir/fa/News/78966/همیشه-حاضر-بودم-جان-خود-را-فدای-حاج-قاسم-کنم
بستن   چاپ