به گزارش تبسم مهر بییش از سه سال است که پدیده قاچاق کتاب به صورتی جدی وارد ادبیاتِ نشر و کتاب در ایران شده است. طی این مدت بخش زیادی از پتانسیل شخصی و صنفی نشر ایران برای مقابله با این پدیده مواجه شده است، اما گویی قاچاق کتاب مانند یک ویروس موذی هوشمند هر روز در حال ایجاد تصویری تازه از خود در مقابل نسخههای درمانی است که برای آن ارائه میشود.
قاچاق در فاز نخست خود شامل فروش نسخههای کتابهایی بود که به دلایل متعدد سالها از سوی ناشران اجازه نشر پیدا نمیکرد. کتابهایی که به طور عمده توسط نویسندگانی در مدح رژیم پهلوی نوشته شده و یا درباره برخی از آئینها و باورهای ضاله بوده است و یا کتابهایی از نویسندگان قدیمی که به دلیل امکان انتشار نیافتن آن به دلیل ضوابط جاری بر انتشار کتاب، در سالهای پس از انقلاب انتشار آنها به صورت افست و کپی در بساطیهای کتاب بود. این اتفاق در رده بعدی خود رفتهرفته دامن کتابهایی که در سالهای پس از انقلاب برای مدت معدودی اجازه انتشار پیدا کرده بودند، اما به دلیل رفتارهای خاص نویسنده و یا منوط کردن انتشار مجدد آنها به برخی از ممیزیهای رایج، امکان انتشار پیدا نکرده و در نتیجه نسخه کپی از همان معدود نسخههای موجود آن سر از بساط فروشندگان آن هم فروشندگان کنار خیابانی کتاب در میآورد.
قاچاق کتاب در ادامه به سراغ کتابهایی رفت که از قضای روزگار کاملاً قانونی منتشر شده بود و هنوز هم در موجودی انبار فروشندگان و ناشران آنها وجود داشت، اما اقبال زیاد مخاطبان، قاچاقچیان را به وسوسه انداخته بود تا با انتشار غیرقانونی آنها از سود حاصل از فروش بهره ببرند. در کنار آن فروش برخی از کتابهایی که اجازه انتشار در ایران پیدا نکرده بودند را نیز باید به این مساله افزود که نمونه بارز آن جنجالهایی بود که در این سالها درباره کتاب «زوال کلنل» ایجاد شد و بارها و بارها از سوی مؤلف این اثر درباره آن شرح داده شده است.
اما این هم پایان راه قاچاق کتاب در ایران نبود. در چند سال اخیر برخی از نویسندگانی که به هر دلیل ترجیح داده بودند تا نسخه کتابهایشان توسط ناشرانی خارج از ایران منتشر شود، سعی کردند با تمسک به بازار فروش قاچاق کتاب در ایران برای خود مشتری پیدا کنند، به این ترتیب که مشتری در ایران از طریق برخی سایتها این کتابها را سفارش داده و حتی مبلغ آن را به صورت ریالی به حسابی در داخل ایران واریز کرده و در ادامه نسخهای از کتاب که به صورت قاچاق در ایران افست شده بود، برای وی با پست و یا پیک ارسال میشد که این موضوع در حال حاضر نیز ادامه داشته و رایج است.
اما بخش ویژهای از موضوع قاچاق و فروش غیرقانونی کتاب به فروش و پخش نسخههای پیدی اف کتابهای ناشران در فضای مجازی اختصاص دارد. این امر که روزگاری تنها برای کتابهای درسی و دانشگاهی رایج بود، این روزها به سادگی و با یک سرچ اینترنتی ساده برای بسیاری از کتابها قابل دسترسی است و جالب اینکه هیچ شکایتی از آن نمیشود، چون عاملش تقریباً نامشخص است.
این روزها اما یک پایگاه اینترنتی تقریباً نوپدید در فضای مجازی پا را فراتر از همه این اتفاقات گذاشته و با صراحت اقدام به انتشار پیدی اف بخش وسیعی از کتابهای ناشران فعال در این روزهای بازار نشر ایران کرده است.
این پایگاه به منظور جلوگیری از اشاعه استفاده از آن، از ذکر نام آن معذور است درباره فعالیت خود اینگونه توضیح داده است:
اینجا کتابخانه مجازیِ رایگانی از پیدیافهایِ عمدتاً فارسی است و سعی دارد، مجموعهای قابلِ اتّکا، منظّم و طبقهبندیشده از پیدیافهایِ استاندارد و مناسب تهیه کرده و در اختیارِ فارسیزبانان بگذارد. ایده و توجیهِ کلّیِ ما این است که رواجِ فرهنگِ کتابخوانی، تقریباً به هر شکل و وسیله، در دراز مدّت به نفعِ صنعتِ نشر خواهد بود و همچنین به طورِ کلّی به نفعِ جامعه، خصوصاً در میانِ ملّتی نهچندان اهلِ مطالعه.
جالبتر اینکه در بیانیه مفصل این سایت در توجیه این سرقت آشکار مادی و فرهنگی آمده است:
حدودِ دو سوّمِ کتابهایِ سایت را «کتابهایِ آزاد» تشکیل میدهد، کتابهایی که، به دلایلِ مختلف، مشکلِ کپیرایت ندارند. مثلِ کتبِ قدیمی، کتبی که مدتها از درگذشتِ نویسنده یا صاحب اثر میگذرد، کتابهای چاپ انتشاراتیهایی که دیگر دایر نیستند، ویراستهایِ قدیمیِ یک کتاب، آثاری که صاحبانش (نویسنده و مترجم و ناشر) با آزاد و رایگان بودنِ نسخه الکترونیکیِ کتاب مشکلی ندارند، و غیره. ولی یک سوم دیگر، کتابهایی هستند که این ویژگیها را ندارند و میتوان با تسامح «کتابهایِ چاپ جدید» یا «کتابهای روز» نامیدشان. یعنی کتابهایی که در حالِ حاضر به شکل کاغذی (چاپشده) به فروش میرسند و چاپ حدوداً دو دهه اخیر هستند و نویسنده و مترجم و ناشر به هر دلیل از انتشارِ رایگانِ نسخه الکترونیکی کتابشان خرسند نیستند. صاحبانِ چنین کتابهایی حق دارند با ایده ما در مورد «مفید بودن رایگان نسخه الکترونیکیِ کتابها برای صنعتِ نشر در درازمدت» موافق نباشند و بر آنان خُردهای نیست. لذا بعد از درخواستشان، نسخه الکترونیکی کتاب را حذف میکنیم.
در ادامه توجیه این سایت درباره اقدام آن نیز آمده است:
علاوه بر وجودِ این آثار در سایتها و بالاخص کانالهای تلگرام و دستیابی آسان کاربران به آنها، نبودشان کیفیت سایت را بسیار پایینتر میآورد. درواقع اگر در رعایت کپیرایت سختگیری میکردیم، فقط کتابهای قدیمی باقی میماندند و این یکسوم میتواند کمک زیادی به رونق سایت و درنهایت رونق کتابخوانی کشور کند.
درباره هر یک از مواردی که گردانندگان این سایت با بیان آن کار خود را توجیه کردهاند میتوان توضیحاتی قابل توجه ارائه کرد، اما نکته جالب توجه این سایت درباره گردانندگان آن است.
پیگیریهاینشان میدهد که دامنه این سایت در کشور آلمان و توسط شرکتی فعال در این کشور ثبت شده است و میزبانی خدمات سرور آن نیز در اختیار شرکتی در آلمان است. این دامنه اینترنتی در تابستان سال گذشته ثبت و از آبان ماه سال گذشته شروع به فعالیت کرده است و این روزها بسیاری از ناشران فعال کشور شاهد عرضه رایگان نسخههای پی دی اف کتابهای خود در آن هستند.
نکته قابل توجه در این است که در قوانین جاری درباره مصادیق این نوع از تخلفها و دزدیهای آشکار فرهنگی که خسارتهای مادی زیادی را نصیب ناشران، اهالی قلم و بازماندگان آنها میکند، سکوت و ضعف زیادی دیده میشود. از سوی دیگر مقابله با چنین پدیدههایی نیز به عزمی صنفی و جمعی نیاز دارد که ضرورت اقدام نهادهای صنفی ناشران و اهالی قلم درباره آن را میطلبد.
هفته گذشته و بر اساس اعلام اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران شعبهای ویژه در دادسرای فرهنگ و رسانه برای مقابله با موضوع قاچاق کتاب ایجاد و درباره آن اطلاع رسانی شد. حال باید دید که آیا چنین اتفاقاتی در بازار نشر ایران که کپیرایت در آن هنوز مخالفان جدی داشته و قوانین حمایت از مؤلفان و مصنفان نیز نیم بند است، میتواند خلاءهای موجود که منجر به رونق قاچاق کتاب شده است، را پر کند یا اینکه کماکان بسیاری از ناشران حتی برای شکایت از چنین پدیدههایی سستی و کمکاری کرده و مفری برای خود از آن نمیبینند.