به گزارش تبسم مهر احتمالاً این روزها که سریالهای نوروزی را دنبال میکنید اولین سوالی که در ذهنتان نقش میبندد درباره نحوه تولید و ساخت پروژهها در شرایط کرونایی است؛ اینکه همزمان با بحرانی که این روزها همه فعالیتهای جمعی را تحتالشعاع خود قرار داده و با هر بار بیرون رفتن از خانه همه مجبورند سر تا پا با محافظ و ماسک و دستکش باشند و فاصلههای خود با دیگران را تا یک متر افزایش دهند، بازیگران و عوامل سریالها چگونه کار میکنند؟
«کامیون» ساخته مسعود اطیابی یکی از همین سریالهای نوروزی است. برای پاسخ به همین سوالات به پشت صحنه این سریال رفتیم تا یک شب تصویربرداری سریال را در اوج روزهای کرونایی مرور کنیم و شاید این گزارش پشت صحنه بیشتر از اکت بازیگران و مرور دیالوگها و فضای قصه و محتوا تحتالشعاع همین فضای کرونایی قرار گرفته باشد. در آخرین روزهای اسفندماه که سریال برای سرعت بیشتر و رسیدن به کنداکتور با 2 گروه در حال تصویربرداری بود به پشت صحنه آن با حضور گروهی میرویم که به کارگردانی خود اطیابی در حال کار بودند.
در چنین شبی ساعت هفت و نیم عصر به لوکیشنی واقع در اتوبان حکیم میرسیم؛ به واحد آپارتمانی در یک مجتمع که منزل یکی از کاراکترهای سریال است. طبقه پنج آسانسور را با همه موارد بهداشتی انتخاب میکنیم. دستکش بر دست و ماسک بر صورت. جلوی آپارتمان پر از کفش است. کسی نیست که از او آداب و مقررات چگونه رفتن به داخل را بپرسم چون این روزها از کنار آدمها هم که رد میشوید باید همه جوانب بهداشتی را رعایت کنید تا داد کسی درنیاید!
لوکیشنی با بوی وایتکس!
در باز است و درحالی که بعد از کمی انتظار فکر میکنم کسی به کسی کاری ندارد و میتوان وارد واحد شد، مسعود اطیابی در مقابلمان سبز میشود به همراه کسی که قرار است به نوعی با تبسنج مجوز ورود را صادر کند. احوالپرسی میکنیم و به شوخی و جدی همه جوره چکاپ میشویم. تب سنج را مقابل پیشانیام میگیرند، درجه تبم روی 37 است. یک نفر دیگر هم به دستهایم اسپری میزند.
اطیابی میخواهد همه کسانی که به تازگی وارد لوکیشن شدهاند با همین تبسنج چک شوند. برخی از عوامل ماسک دارند، عده بیشتری دستکش دارند و برخی هم هیچ کدام را ندارند. با این حال اسپریهای ضدعفونیکننده در دسترس همه هست. برخی در جیبهای لباسهایشان هم اسپری دارند و همانقدر که موبایل در میآورند و حتی اگر کسی پیامی نداده باشد آن را چک میکنند، دم به دم اسپریهایشان را در میآورند به دستهایشان میزنند و گاهی هم در فضا اسپری میکنند و دوباره به داخل جیب میگذارند!
البته این قطرات ریز اسپری که در هوا پخش میشود حس اطمینان میدهد. فضای خانه بوی وایتکس و همه ضدعفونیکنندههای دنیا را یک جا میدهد. یک نفر از تدارکاتیها هر چند ساعت یک بار کف سرامیکی زمین را با آب و وایتکس تمیز میکند.
هنوز فیلمبرداری را شروع نکردهاند که چند دقیقهای با اطیابی صحبت میکنم، گوشهای را انتخاب میکنیم با فاصلهای یک متری از یکدیگر قرار میگیریم و اولین سوالات را از کارگردان سریال میپرسم. سوالاتی که بخش عمده آنها بیشتر از اینکه درباره قصه و محتوای سریال باشد به شرح سختیهای کار در چنین فضایی منحصر میشود.
خانوادهام درگیر تولید این سریال هستند
اطیابی در واکنش به انتقادها نسبت به عدم توقف پروژهها و حساسیت نسبت به سلامت عوامل توضیح میدهد: در همین سریال دخترم تدوینگر و پسرم عکاس است و به این ترتیب خانواده ام هم درگیر هستند. با این حال من نگران حدود 50 نفر از عواملی هستم که در حال کار هستند و فکر میکنم مبادا اتفاقی برایشان رخ دهد. هر شب که به منزل میروم به این فکر میکنم که فردا پروژه را تعطیل کنم.
اطیابی: ما هیچ گاه اجبار نکردهایم و اگر کسی تمایل به رفتن داشت پروژه را ترک کرده است که یکی دو نفر بیشتر نبودند. یکی دو نفر هم تب داشتند و ما آنها را مرخص کردیم اما بعداً دیدند مشکلی نبوده و دوباره بازگشتندوی درباره اینکه در این مدت خود عوامل خواهان تعطیلی پروژه شدهاند یا خیر میگوید: ما هیچ گاه اجبار نکردهایم و اگر کسی تمایل به رفتن داشت پروژه را ترک کرده است که یکی دو نفر بیشتر نبودند. یکی دو نفر هم تب داشتند و ما آنها را مرخص کردیم اما بعداً دیدند مشکلی نبوده و دوباره بازگشتند.
حین مصاحبه اطیابی یک باره گفتگو را قطع میکند و با جدیت و قاطعیت به دو نفر از عوامل سریال میگوید «خانمها چی کار میکنید؟ این چه مدل دوستیای است؟» دو نفر از خانمها که ظاهراً مدتی است همدیگر را ندیدهاند بدون اینکه با هم دست بدهند، همدیگر را در آغوش میکشند. هر دو از یکدیگر جدا میشوند و اطیابی از آنها میخواهد فاصلهشان را در این اوضاع و شرایط حفظ کنند و نه تنها دست ندهند بلکه به یکدیگر نزدیک هم نشوند و بعد از عذرخواهی آنها دوباره مصاحبه را از سر میگیرد.
این کارگردان سینما و تلویزیون درباره اینکه چه نکاتی را برای در نظر گرفتن مراقبتهای سلامتی در طول پروژه در نظر گرفته است، توضیح میدهد: ما دو بخش مراقبتهای سلامتی داریم که بخشی به خود افراد مربوط میشود و میتوان گفت در گروه صد نفره یک صد نوع واکنشهای متفاوت نسبت به این بیماری دیده میشود؛ یک نفر ممکن است بیخیال باشد و یک نفر هم به شکلی وسواسی باشد که یک تنه روزی چند لیتر الکل مصرف میکند. بخشی هم رفتار مدیریتی است به طور مثال من غذای سرد را ممنوع کردهام و یا خواستهام که شیرینی و دیگر خوردنیهای غیرقابل شستشو فقط بستهبندی خریداری شود.
یکی از بازیگران حاضر در لوکیشن امشب امید روحانی است. امید روحانی علاوه بر بازیگری منتقد هم هست و خودش هم پزشک است و حضورش اینجا میتواند با نوعی اطمینان بیشتر همراه باشد. خودش البته اسمش را حساسیت بیشتر میگذارد. البته ابتدا تمایلی برای مصاحبه ندارد و از چنین فضاهایی دوری میکند اما در ادامه خیلی خلاصه به سوالات پاسخ میدهد. با یک متر فاصله دور از من میایستد و حتی تاکید میکند که رکوردر را بالاتر بیاورم و خودم دورتر بایستم و بعد میگوید این کار برای این است که «شما یک وقت از من نگیرید.»
فقط بهخاطر اطیابی آمدهام
روحانی درباره اینکه با توجه به حرفهاش چقدر حساسیتهایش برای کار در چنین شرایطی بیشتر شده است؟ میگوید: وسواس من 10 برابر بیشتر شده است. به لوکیشن هم نیامدم تا اینکه گفتند اینجا را ضد عفونی کردهاند. در واقع من فقط به خاطر آقای اطیابی آمدهام.
وی درباره اینکه در چنین شرایط بحرانی چقدر مردم نیاز دارند سریالهای طنز ببیند؟ توضیح میدهد: ما ابتدا باید مشخص کنیم مردم چه کسی هستند؟ مردمی که تلویزیون را میبینند چند درصد هستند؟ البته در همه جای دنیا تعریف جامعهشناسی دارد اما ما اینجا حرفهای کلی میزنیم. حتماً این سریال در شهرستانها مخاطب دارد اما شاید آن جوانی که در ولنجک مینشیند ماهواره ببیند و اصلاً تلویزیون را نگاه نکند. حضور ما به این دلیل است که بالاخره بخشی از این مردم به این سریالها نیاز دارند و هدف ما هم این است که بتوانیم با این سریالها امید را زنده کنیم.
بازیگر «مرد دو هزار چهره» و «ساختمان پزشکان» درباره اینکه نیاز است پزشک هر روز سر صحنه پروژههای تلویزیونی حاضر باشد یا خیر؟ نیز میگوید: اصلاً حضور پزشکِ ناظر اهمیت چندانی ندارد. خود ما باید دائم شرایط را بهداشتی نگه داریم به طور مثال کف اینجا دائم ضدعفونی شود. همین الان اینجا تجمع افراد بیش از حد مجاز است و یا گروه زیادی از خبرنگاران اینجا هستند که باید همین موارد را مراقبت کرد.
امید روحانی که با یک دستش که دستکش دارد فیلمنامه را ورق میزند و نگاهی به آن میاندازد و برای صحنه خود را آماده میکند. در کار تعارف ندارد و صریح است مثلاً به یکی از عوامل میگوید هم با فاصله بایستد و هم وقتی سخن میگوید صورتش را مستقیم در صورت او نگه ندارد.
بهنام شرفی، علی هاشمی و هادی مرتضیزاده سه بازیگر اصلی سریال چهرههای جدیدی هستند که شاید پیش از این بیشتر در تئاتر فعالیت داشتهاند و یا مثل مرتضیزاده برای اولین بار بعد از حضور در «عصر جدید» در تصویر دیده میشود و امشب هر سه در لوکیشن حضور دارند.
شرفی پیش از این هم در یکی دو سریال بازی کرده است که از جمله آنها میتوان به «سالهای دور از خانه» به کارگردانی مجید صالحی در شبکه نمایش خانگی اشاره کرد. شرفی در توضیحاتی از حضور خود در این سریال میگوید: فضا برای هر یک از ما به شدت محتاطانه است و هر کداممان تحت تأثیر اخبار و… قرار میگیریم. با این حال سعی کردیم مسائل بهداشتی را رعایت و یا فاصلهها را حفظ کنیم. خدا را شکر هر یک از محتاطترین افراد پروژه را که در نظر بگیرید اقای اطیابی از او هم یک قدم جلوتر است و همه موارد مراقبتی و سلامتی در نظر گرفته شده است.
وی اضافه میکند: خود من فکر میکنم ادامه کاری که چندین ماه پیش تولید داشته خیلی بهتر از توقف است. درواقع ما هم با همه آن دلهرههایی که مردم دارند کار میکنیم ولی فکر میکنم باید کارمان را به سرانجام برسانیم.
حالا ساعت حدود 21 است و قرار است صحنهای را ضبط کنند که بازیگران دور میز هستند. سه جوان دانشجو، امید روحانی، شیوا خسرومهر و مهسا طهماسبی بازیگران اصلی این سکانس هستند که دور یک میز نشستهاند. میز به طور کامل چیده شده است و نوشابه و سالاد بر سر میز است. ابتدا ضبط تمرینی میگیرند، همه سر میز نشستهاند و اشرف خانم آشپز منزل، دور میز و تک به تک برای همه به شکلی فرمالیته سوپ میکشد؛ ابتدا برای امید روحانی که در دیالوگی میگوید چقدر سوپهایش را دوست دارد و بعد برای دانشجوها، آخر از همه هم میرسد به بهنام شرفی که همان زمان و براساس قصه ظاهراً پیامکی برایش میآید که طبق آن با دیدن اشرف خانم متعجب میشود و یک باره به او میگوید که سوپ نمیخورد و رژیم گرفته است! سپس آشپز دور میزند تا به مهسا طهماسبی بازیگر نقش ندا و شیوا خسرو مهر مادر او برسد و برای آنها هم سوپ بریزد.
برای انتقال حس و حال رمز گونه اتفاقات و پیامکی که سر میز شام برای شرفی میرسد یکی دو باری این صحنه را تمرین میکنند و بعد سراغ ضبط اصلی میروند.
شستشوی مدام ظرفهای سوپ خوری!
سلفونهایی را که برای جلوگیری از آلودگی روی ظرفهای غذا و سالاد کشیدهاند برمیدارند. افشین علیزاده مدیر فیلمبرداری ابتدا میپرسد سوپها واقعی است یا خیر تا بداند باید با همه جزئیات بگیرد یا نه. سوپ را برای خوردن و ضدعفونی شدن داغ میکنند و تصویربرداری آغاز میشود. دور اول را با یک جابهجایی دوباره میگیرند. کات میدهند همه بشقابها به دلیل سوپهای ریخته شده، جمع آوری شده، شسته میشود و دوباره روی میز و در مقابل هر بازیگر قرار میگیرد. این اتفاق اما فقط یک بار و دو بار انجام نمیشود و تقریباً به اندازه ظرفهای چند مهمانی باید ظروف سوپ خوری به آشپزخانه برود شسته شود و برگردد.
این صحنه از این حیث از قسمتهای پردردسر بخشهای تصویربرداری شده امشب است که ممکن است در چشم مخاطب خیلی هم ساده به نظر بیاید!
البته دردسر آن هم به پشت صحنه مربوط میشود چراکه هر بار دیالوگی، حرکتی، اکتی و… اشتباه پیش میرود یا مشکلات فنی صدا و تصویر پیش میآید باعث میشود که تصویربرداری دوباره انجام شود و بشقابها هر بار به آشپزخانه رفته، شسته شده، خشک و بعد چیده شوند.
مدیر صدابرداری سریال از جمله کسانی است که هر چند دقیقهای یک بار دستها و وسایلش را ضدعفونی میکند و به قول خودش میگوید آنقدر ضدعفونی کرده است که دستگاهش هنگ میکند.
مدل کاری اطیابی معمولاً با یک دوربین است با این حال در این سریال از 2 دوربین استفاده میشود و شاید همین دلیلی است تا کار با زمان بیشتری جلو برود. همین صحنه را تا آخر شب چند بار دیگری تصویربرداری میکنند و از زوایای مختلف ضبط میشود تا حدوداً به ساعت 23 میرسد و البته عوامل هنوز در حال کارند تا بتوانند صحنههای امشب را به پایان برسانند.
سریال «کامیون» در چنین شرایطی بهعنوان یکی از گزینههای پیش روی مخاطبان سیما در شبهای نوروز مراحل تولید را سپری کرده است، شرایطی که البته درباره دو سریال دیگر نوروزی یعنی «دوپینگ» و «پایتخت 6» هم برقرار بوده است.
http://tabasomemehr.ir/fa/News/77891/«کامیون»-زیر-سایه-«کرونا»-چگونه-به-آنتن-نوروزی-رسید؟