مرثیه‌ای برای استقلال؛ وقتی دل‌مان برای سقوط تنگ می‌شود!
شنبه 10 اسفند 1398 - 9:39:19 PM
تبسم مهر - بدون تعارف و ذره‌ای تردید، استراماچونی «معمولی»‌ترین مربی خارجی فوتبال ایران بود، اما بدون تعارف و ذره‌ای تردید، داشت بهترین‌شان می‌شد.

خبرورزشی / مجید ابونوری؛ 1- غرض و مرض، قیاس استراماچونی با مجیدی نیست! چون همه می‌دانیم قیاس مع‌الفارق است و تفاوتش بیش از ماه من تا ماه گردون!
2- به ضرس قاطع می‌گویم؛ ناراحتی‌مان عود کرده است! از اینکه چطور یک تیم از اوج فرود، به نهایت فراز می‌رسد و بعد با سرعت وصف‌ناشدنی، دلتنگ جایگاه قبلی اش می‌شود! با ولع خاصی دنبال سقوطیم!
3- توی چشم بودن استقلال استراماچونی، «اتفاقی» اتفاقی نبود و از چشم افتادن استقلال مجیدی نیز «اتفاقی» اتفاقی نیست! من خیالبافی نمی‌کنم، این اتفاق رخ داده است!
4- مجیدی بعد از بازی با ذوب‌آهن گفت: «از نتیجه راضی و از بازی ناراضی‌ام.» بعد از شکست برابر گل‌گهر، مجیدی، دستیارش را فرستاد، چون می‌دانست که هم نتیجه و هم بازی را باخته است! استراماچونی هیچ‌گاه کوتاهی اش را با دیگران قسمت نمی‌کرد!
5- استراماچونی مشق‌هایش را نوشت و بعد «معلم» شد؛ آن‌هایی که مجیدی را فرشته نجات استقلال بعد از استراماچونی می‌دانستند، با کدام مشق‌ها، معلمی مجیدی برایشان مسجل شده بود؟!
6- استقلال استراماچونی، بازیکن‌محور نبود، «مربی» محور بود! بازیکنان شرح وظایف داشتند، حتی در نبرد‌هایی که استقلال می‌باخت! استقلال مجیدی نه بازیکن‌محور است، نه مربی‌محور! آن‌ها فعلاً «بهانه» محور هستند! البته تیمی که تمرین نکند و زمین برای تمرین نداشته باشد، معلوم است که ضعف تاکتیکی پیدا می‌کند.
7- استقلال استراماچونی، در سرعت تیمی بی‌نظیر بود. تراکتور، سپاهان، نفت اسکوچیچ و... با همین حربه زمینگیر شدند. چرا استقلال مجیدی، بازیکنانش نای دویدن ندارند؟ با کدام اسلوب تمرین می‌کنند که سرعت تیمی در آن نقشی ندارد؟
8- استقلال استراماچونی در هر بازی یک «غایب» بزرگ داشت. اما شناخت و درک مناسب مرد ایتالیایی باعث شده بود، روند صعودی استقلال متوقف نشود. چرا استقلال مجیدی، آن داشته‌ها را به «گور» برد؟
9- استقلال استراماچونی با اولین «چک» گیج و منگ نمی‌شد، بلکه سرحال‌تر و قبراق‌تر با حریف دست و پنجه نرم می‌کرد. چرا استقلال مجیدی، چک نخورده، دور خود می‌چرخد؟
10- استقلال استراماچونی، پیشرفتش در جریان مسابقه شکل می‌گرفت! زمانی که از حریف عقب بود، زمانی که از حریف جلو بود و زمانی که بازی‌اش «گره» می‌خورد. چرا از استقلال مجیدی، در هیچ یک از این پروسه‌ها، پیشرفتی شاهد نیستیم؟
11- بدون تعارف و ذره‌ای تردید، استراماچونی «معمولی»‌ترین مربی خارجی فوتبال ایران بود، اما بدون تعارف و ذره‌ای تردید، داشت بهترین‌شان می‌شد.

http://tabasomemehr.ir/fa/News/77048/مرثیه‌ای-برای-استقلال؛-وقتی-دل‌مان-برای-سقوط-تنگ-می‌شود
بستن   چاپ