/یادداشت مهمان/
روح تازهای که باید در جشنوارههای هنری فجر دمیده شود
چهارشنبه 7 اسفند 1398 - 4:07:24 PM
|
|
تبسم مهر - به گزارش ایسنا، رئیس جهاددانشگاهی واحد هنر پس از پایان یافتن دوره جدید جشنوارههای فرهنگی، هنری فجر یادداشتی در این زمینه نوشته و آن را در اختیار ایسنا قرار داده است. در متن یادداشت بهزاد رشیدی آمده است: «این رویدادهای مهم فرهنگی و هنری با تقدم و تأخری نسبت به هم، از سالهای اول دهه 60 همزمان با ایام گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی در حال برگزاری هستند. جشنوارههای فیلم و تئاتر فجر با 38 دوره سابقه، تقریبا هم سن و سال انقلاب اسلامی ایران هستند و جشنواره موسیقی فجر با 35 دوره، جشنواره هنرهای تجسمی فجر با 12 دوره و جشنواره مد و لباس فجر با 9 دوره، به لحاظ قدمت در ردههای بعدی قرار میگیرند. هر سال همزمان با ایام برگزاری جشنوارهها و تا مدتی بعد از برگزاری این رویدادها، نقدهایی در مورد آنها در سطح رسانهها مطرح میشود. موضوعاتی همچون: دولتی بودن جشنواره ها، سلیقهای شدن برنامهها و تغییر سیاستهای جشنواره بر اساس نظر دبیران و مدیران هر دوره، تاثیرگذاری حداقلی هر جشنواره بر تولیدات هنری سال آینده کشور، عدم وجود وحدت رویه در طول عمر برگزاری ادوار یک جشنواره، اعمال سلایق فردی در فرآیند مدیریت جشنواره ها، عدم وجود دبیرخانه ثابت و مستقر، عدم مطالعه و استفاده درست از تجربههای گذشته یک جشنواره، موضوع داوری ها، عدم حضور افراد و سلیقههای مختلف با نگاهها و سبکهای متفاوت در جشنواره ها، عدم مستندسازی کامل و درست و در دسترس نبودن مستندات قبلی و... از جمله نقدهایی است که سالها است توسط کارشناسان رشتههای مختلف هنری و رسانه ای مطرح شده، اما به دلایل مختلف و با وجود سابقه هایی بین 10 تا 40 سال، هنوز این نواقص به طور کامل رفع نشده و هر سال شاهد ایرادات و نواقصی تکراری و تجربه شده در این رویدادها هستیم. در این نوشتار قصد نقد و بررسی جشنوارههای فجر را ندارم؛ بلکه سعی دارم میزان رابطه و تعامل بین مراکز دانشگاهی و دانشگاهیان(شامل مدیران، استادان و دانشجویان) را با جشنوارههای هنری فجر بررسی کنم و به نقش و تاثیر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هنری در ارکان، ابعاد و اجرای جشنوارههای هنری فجر بپردازم. جشنوارههای هنری فجر از گذشته، همواره به نوعی معیاری برای سنجش توان هنری قشر فعال در این حوزهها بوده اند و معمولا اغلب هنرمندان سعی خود را به کار میبستند تا رتبه و عیاری در سطح عالی این جشنوارهها به دست آورند و اثر هنری شان در سطح جامعه بیشتر مطرح شود. امروز اما! به نظر میرسد آن تب و تاب و حرارت گذشته رو به سردی گذاشته و جشنوارهها از آثار و کارکردهای خود قدری دور مانده اند. برای مثال فقط در مورد جشنواره فیلم فجر پیش بینیها از این حکایت دارند که اغلب فیلمهای سینمایی به نمایش درآمده در جشنواره 38 ام، در میان فیلمهای پرفروش سال 99 قرار نمیگیرند و خیلی از فیلمها زیان هم خواهند داد و حتی بنا به گفته رئیس کانون کارگردانان سینما، فضا به گونه ای رقم خورده که شماری از کارگردانان ترجیح دادهاند یا به آنها توصیه شده، برای جلوگیری از به خطر افتادن آثارشان، قید حضور در جشنواره فیلم فجر را بزنند و آثارشان را مستقیم اکران عمومی کنند! یکی از کاستیهای اغلب جشنوارههای هنری فجر عدم حضور و بروز نظام مند و تعریف شده دانشگاههای هنری مرتبط در این رویدادهای هنری میباشد. البته مسایل هر جشنواره با سایر جشنوارهها متفاوت است و هر یک از جشنواره در هر سال با فراز و نشیب هایی نسبت به دورههای قبلی خود و یا نسبت به سایر جشنوارههای هنری فجر داشته و دارند. به نظر میرسد در بین جشنوارههای هنری فجر، جشنوارههای تئاتر و مد و لباس، بخش دانشگاهی و علمی و پژوهشی به نسبت از جایگاه بالاتری برخوردار است و همچنین جشنواره جهانی فجر نیز بخش دانشگاهی را به عنوان یک برنامه مهم در دستور کار دارد و با استفاده از توان دانشگاهی، به ویژه دانشگاه هنر برگزار میکند و بازخوردها و تاثیرات خوبی هم داشته است. جشنواره سینمای مستند(حقیقت) هم در سال 98، در قالب کارگاههای تخصصی و نشستهای پژوهشی، با همکاری استادان دانشگاهی برگزار کرد. بررسی ادوار مختلف جشنوارههای فجر نشان میدهد بسته به برنامه ریزی هر دوره و یا سلیقه دبیر هر دوره از جشنواره، میزان اهمیت و جایگاه بخش دانشگاهی متفاوت بوده است. موضوع روشن این است که دانشگاه و دانشگاهیان وزن و سهم تعریف شده و ثابتی در جشنوارههای هنری فجر ندارند. این درحالی است که اغلب جشنوارههای خارجی، بخش علمی و دانشگاهی، به عنوان یک بخش اصلی و ثابت فعال است. برای مثال در جشنواره فیلم برلین حضور استادان و دانشجویان علاوه بر ارکان مختلف جشنواره، در قالب "دانشکده استعداد برلین" به عنوان شرکت کنندگان اصلی جشنواره محسوب شده و در نمایش فیلم ها، کارگاه ها، جلسات بحث و نشست با حرفه ایهای سینما حضوری فعال دارند. از جمله سوالات اساسی که در این زمینه به ذهن میآید، این است که کجا باید دانشگاهها و رویدادهای فرهنگی و هنری اصلی کشور با هم تلاقی کنند؟! با چه ساز و کاری فعالیتهای پژوهشی و پایان نامههای دانشگاهی با نیازهای مدیریت هنری کشور متناسب شوند و به کار آیند؟! آیا نمیشود در طراحی و برنامه ریزی جشنوارهها از نتایج پایان نامهها و رسالهها و مقالات پژوهشی و دانشگاهی بهره برداری کرد؟! آیا جشنوارههای هنری فجر برای بده بستان دانشگاه و بازار فرهنگ و هنر، ظرفیت کمی دارند؟! آیا نمیشود در تنظیم اساسنامه جشنوارههای فجر طوری برنامه ریزی کرد که نظارتی از سوی کارشناسان و خبرگان دانشگاهی تعریف شود؟! چرا نباید از دانش، ذوق و ابتکار دانشجوی جوان و خوش فکر دانشگاههای هنری در به روز رسانی و انطباق بندهای اساسنامه جشنوارهها براساس تأمین نیازهای امروز جامعه استفاده شود؟! و مهمترین سوال اینکه چرا میان ستاد برگزاری و دبیرخانه جشنوارههای فجر با بدنه علمی دانشگاه این همه شکاف وجود دارد؟! دانشگاه هنر تهران با دارا بودن دانشکدههای هنری از جمله هنرهای تجسمی، سینما تئاتر، هنرهای کاربردی، معماری و شهرسازی و موسیقی یکی از مهمترین مراجع معتبر دانشگاهی در حوزه هنر است که بسیاری از مدیران، کارشناسان و مسئولان برگزاری رویددادها و جشنوارههای هنری از فارغ التحصیلان آن هستند. واقعا باید پرسید چرا در این دانشگاه، وقتی از استادان و اعضای هیئت علمی، رؤسای دانشکدهها و دانشجویان این دانشگاه موضوع حضور و ارتباط با جشنوارههای هنری فجر جویا میشویم، غیر از استادانی که بیشتر به دلیل روابط شخصی، با مدیریت و بدنه جشنوارهها ارتباط یا تعامل دارند، غالباً نسبت به این رویدادها حس بیگانگی داشته، از وضعیت و ساختار حاکم بر آنها گلایه مند هستند و همچنین از اینکه این جشنوارهها بدون در نظر گرفتن آراء اساتید و اقتضای فضای دانشگاهی، به راه و مسیر سنتی و همیشگی خود ادامه میدهند، ابراز نگرانی میکنند! وظیفه ذاتی دانشگاهها آموزش و توسعه پژوهش و دانش و کارآفرینی است، بدون تردید ایجاد ارتباطی ارگانیک و تعریف شده بین دانشگاهها و دبیرخانه جشنوارهها و یا ایجاد بخشهای ثابت علمی و دانشگاهی در جشنوارههای هنری میتواند در ساماندهی و ارتقای رشتههای مختلف هنری نقش تعیین کنندهای ایفا کند. از جمله راهکارهای پیشنهادی برای تقویت و توسعه تعاملات جشنوارهها با مراکز دانشگاهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: سفارش مقالات علمی و پژوهشی به استادان، ارایه نتایج یافتههای پژوهشی در قالب مقاله و سخنرانی استادان، بیان تجربیات هنری و دانشگاهی، نمایش و نشان دادن فعالیتها و توانمندیهای علمی و پژوهشی برگزاری نشستهای هم اندیشی در موضوعات خاص، جلسات نقد و بررسی آثار، برگزاری همایشهای یک روزه، حضور استادان دانشگاه در گروههای داوری جشنواره، جهت دهی به پایاننامههای دانشگاهی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری توسط جشنوارهها و متولیان دولتی، رونمایی از کتابها و پایاننامههای برتر در جشنوارهها برگزاری نشستهای علمی و تخصصی در راستای اغنای روحیه کاوشگری جامعه علمی- دانشگاهی و پژوهشگران در برای کسب دانش و آگاهی از یافتههای جدید در عرصههای مختلف هنری، برگزاری جلسات و نشستهای نقد و بحث آزاد با حضور صاحبان صنعت و افراد دانشگاهی، برگزاری کارگاههای آموزشی، برگزاری رویدادهای استارتآپی و شناسایی ایدههای جذاب و با قابلیت اجرا، برگزاری نمایشگاه هایی برای حضور مراکز دانشگاهی و صنعتی به منظور ارائه دستاوردهای نوین در حوزههای مختلف هنری و... هرچند هر یک از این برنامههای پیشنهادی به اشکال مختلف در جشنوارههای هنری فجر حداقل یک بار تجربه شده اند، اما هیچگاه تبدیل به یک جریان ادامه دار، پویا، پیش رونده و تاثیر گذار نشده اند. انجام این قبیل کارها و ایجاد ارتباط و تعریف و طراحی برنامههای مشترک توسط دبیرخانه جشنوارهها و مراکز دانشگاهی و حتی بخشهای صنعتی و اقتصادی مرتبط، علاوه بر تقویت و ارتقای آثار هنری، دانشگاهها را نیز به تحرک جدی وادار خواهد کرد و باعث خواهد شد مدیران و استادان دانشگاهی همواره در تلاش برای طرحها و ایدههای تازه و نوین و ارایه دستاوردهای خود به طور تخصصی به مخاطبان و مدیران برگزاری جشنوارهها باشند تا از قافله عقب نمانند. براین اساس میتوان نتیجه گرفت که هم دبیرخانه جشنوارهها به شدت به حضور دانشگاهیان در ارکان و ساختار جشنورهها نیاز دارد و هم دانشگاهها برای واقعی سازی سیستم آموزشی و متناسب سازی خود براساس واقعیتهای بازار و جامعه به حضور در جشنوارهها نیازدارند. در چنین فضای تعاملی و هم افزایی است که میتوان امیدوار به برگزاری جشنواره هایی پیشرو و متفاوت از دورههای قبل و حضور دانشگاهیان در بخشهای مختلف آن بود و شور و حال عمومی و نشاط علمی جشنوارهها هم باشیم. آنچه مسلم است تعالی هنر در ایران نیازمند برنامه ریزی بلند مدت، آسیب شناسی و بازآفرینی و اصلاح مداوم، پرهیز از کلیشهها و رویهها و قالبهای تکراری و مهمتر از همه نیازمند خلاقیت و نوآوری است و همه اینها از ارتباط نظام مند بین متولیان و برگزار کنندگان جشنوارهها با دانشگاه و دانشگاهیان میتواند ایجاد میشود. کوتاه سخن اینکه رشد و گسترش رشتههای سینما، تئاتر، تجسمی، مد و موسیقی که از قضا هدف اصلی جشنوارههای فجر میباشند با حضور از پیش تعریف شده، فعالانه و هدفمند دانشگاهیان تضمین میشود و روح تازه ای در کالبد این اصلیترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور دمیده میشود.» انتهای پیام
http://tabasomemehr.ir/fa/News/76032/روح-تازهای-که-باید-در-جشنوارههای-هنری-فجر-دمیده-شود
|