به گزارش تبسم مهر دونالد ترامپ که به یک باره با شکست تمام رقبای درون حزبی و نهایی خود در انتخابات سال 2016 میلادی توانست رئیس جمهور ایالات متحده شود، کسی است که همواره تصمیمات، رفتارهای شخصی و سیاستهای احمقانهاش مورد تمسخر و انتقاد بسیاری در جهان بوده و کمتر روزی را میتوان یافت که مطلب یا ویدئویی در تمسخر رفتارها و سخنان او در رسانه ها یافت نشود.
اما با وجود همه این نگاهها و هجمههای منفی نسبت به او، ترامپ و رسانههای همسوی او همواره تلاش کردهاند تا با احمق خطاب کردن رقبای داخلی و نیز کشورهای دیگری که خلاف جهت آنها حرکت میکنند، بزرگترین دستاورد دولت ترامپ را رشد اقتصادی ایالات متحده و بهبود وضعیت معیشتی مردم آمریکا معرفی کنند.
اما این ادعا چه میزان درست است؟ آیا ترامپ رئیس جمهور موفقی از حیث اقتصادی بوده است؟ آیا او و دولتش توانستهاند مشکلات اقتصادی و معیشتی آمریکا را برطرف کنند؟
آنچه که آمارها و تحلیل های اقتصادی به ما نشان میدهند، چیزی خلاف باورهای شکل گرفته در میان افکار عمومی هستند و دلایل فراوانی را برای رد این باور به ما ارائه میکنند.
1- همواره مهمترین استدلال برای موفقیتهای اقتصادی دوران ترامپ، کاهش نرخ بیکاریِ آمریکا بوده است، نرخی که از 1969 تاکنون در ایالات متحده بیسابقه بوده است.[1] اما به رغم تمام تلاشی که ترامپ و تیمش در حال انجام آن هستند تا این نرخ را موفقیت دولت خودشان معرفی کنند، این نرخ بیکاریِ پایین صرفاً دستاورد او و دولتش نیست.
کاهش نرخ بیکاری در آمریکا، تقریباً از اوائل دولت باراک اوباما آغاز شد و از 10 درصد به زیر 5 درصد رسید و ترامپ فقط در میانه این شیب کاهشی روی کار آمد و آن را به زیر 4 درصد رساند. همچنین یک مقایسه ساده از اشتغال ایجاد شده در 29 ماه آخر اوباما با 29 ماه نخست ترامپ نشان میدهد که اوباما توانسته بود یک میلیون شغل بیشتر از ترامپ ایجاد کند.[2]
همچنین شکاف فراوانی میان نرخ بیکاری اعلام شده توسط دولت آمریکا با نرخ بیکاری واقعی وجود دارد. به طور مثال ایالات متحده بیش از 2 میلیون و 300 هزار زندانی دارد. افرادی که با وجود نداشتن شغل هرگز در آمارهای نرخ بیکاری به حساب نمیآیند. در همین راستا «کریس هجز»، نویسنده معروف آمریکایی میگوید:
«اگر شما بدانید که چگونه این نرخ بیکاری محاسبه شدهاند، میبینید که نرخ بیکاری ثابت مانده است. مثلاً اگر شما هفتهای یک ساعت کار کنید شاغل محسوب میشوید! اگر شما چهار هفته در جستجوی شغل نباشید به شکل عجیب و غریبی از لیست بیکاران حذف میشوید! پس این آمار بخش بزرگی از جامعه را در بر نمیگیرد، مثل دانشجویان و یا بازنشستگانی که برای جبران کسری درآمد ناچیزشان با کاروانهای باربری شرکت آمازون در جادهها 12 ساعت در روز کار میکنند و یا همچنین افراد نیمه وقت نیازمند به شغل و یا حتی زندانیان… با این محاسبه نرخ واقعی بیکاری در آمریکا 17 درصد میشود».[3]
2- دولت ترامپ هم اکنون با کسری بودجه یک تریلیون دلاری مواجه است.[4] کسری بودجهای که در مقایسه با بسیاری از دولتهای پیشین ایالات متحده رقم بسیار بالایی است. همچنین او و دولتش این روزها با بدهی 23 تریلیون دلاری نیز مواجه هستند.[5] رقمی که نزدیک به یک سوم بدهی کل جهان است و تبدیل به بحرانی شده که تاکنون دولت ترامپ قادر به حل آن نبوده و طی چند سال گذشته نیز به وخامت آن افزوده است.
3- نرخ رشد تولید ناخالص ملی آمریکا در پایان سال 2019 میلادی 2.1 درصد بود. بسیار کمتر از 4، 5 یا 6 درصدی که ترامپ در اوائل دولتش وعده آن را داده بود[6] و البته کمتر از 2.4 درصدی که میانگین رشد تولید ناخالص ملی در دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما بود.
همچنین صندوق بینالمللی پول نیز در گزارش جدید خود برآورد کرده رشد اقتصادی آمریکا به 2 درصد در سال 2020 و 1.7 درصد در سال 2021 برسد[7] که این نیز زنگ خطری جدی برای کارنامه اقتصادی دونالد ترامپ است.
4- از زمان روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده، 7 میلیون نفر به جمعیت افراد فاقد بیمه سلامت در آمریکا اضافه شده و میزان آمریکاییهای بدون بیمه طی 3 سال از 10.9 درصد به 13.7 درصد جمعیت این کشور رسیده است،[8] معضلی که هرگز نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد، چرا که مطابق نظرسنجیها نخستین دغدغه بسیاری از آمریکاییها یا به تعبیر دقیقتر یکی از اصلیترین مطالبات مردم آمریکا از دولت این کشور، کاهش هزینههای سلامت یا بهبود خدمات درمانی در ایالات متحده است، معضلی که سالانه موجب کشته شدن یا ورشکستگی دهها هزار آمریکایی نیز میشود.
حال با وجود همه اینها، ترامپ طی سالهای ریاست جمهوریاش نه تنها اقدامی اساسی و کارساز پیرامون حل این معضل کلیدی انجام نداده بلکه موجب تشدید این بحران نیز شده است.
5- از زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور شده است، متوسط دستمزدها در آمریکا افزایش بسیار اندک و ناچیزی داشته است.[10] به طور مثال متوسط درآمد سالانه خانوارهای آمریکایی در سال نخست ریاست جمهوری ترامپ، 62 هزار و 600 دلار بوده است. این درآمد در سال 2018 یعنی سال دوم ریاست جمهوری ترامپ، تنها با افزایش بسیار اندک 500 دلاری به 63 هزار و 100 دلار رسیده بود، آن هم در آمریکایی که مطابق آمارها هم اکنون 78 درصد مردم آن paycheck to paycheck یا حقوق به حقوق زندگی می کنند[11] و نزدیک به 43 درصد آنها مطابق آماری دیگر قادر به تامین هزینههای ابتدائی مانند اجاره و غذا نیستند.[12] حال در چنین کشوری، دستمزدها بر خلاف هیاهوی فراوان موفقیتهای اقتصادی ترامپ افزایش ناچیزی داشتهاند و همچنان ارزش دستمزد یک کارگر تمام وقت در آمریکا (به نسبت تورم)، از 40 سال قبل آن 3 درصد کمتر است.[13]
6- وضعیت تجاری دولت ترامپ نیز تعریف چندانی ندارد. مطابق آمارها، کسری تجاری دولت ترامپ در سال 2018 میلادی، یک چهارم بیش از زمانی بوده است که او دولت را در آمریکا تحویل گرفته بود.[14] موضوعی که درکنار هزینههای جنگ تجاری آمریکا با چین در دوره ترامپ و نارضایتی کشاورزان آمریکایی از او، تبدیل به کابوسی جدی برای این فرد و دولتش شده است. چرا که اصلیترین گروهی که قربانی جنگهای تجاری ترامپ شدهاند کشاورزان آمریکایی بودهاند.[15] کشاورزانی که یکی از اصلیترین گروههایی بودهاند که در سال 2016 میلادی به ترامپ رای داده و اکنون از او و سیاستهایش ناراضی هستند.
اینها تنها چندین دلیل عمده از عدم موفقیت ترامپ و دولتش در حل مشکلات اقتصادی آمریکا بودند. دلایلی که بیش از هر چیز نشان میدهند که ترامپ برخلاف هیاهو و سر و صداهایش آمریکا و اقتصادش را بیش از پیش وارد بحران کرده است، بحرانهایی که در کنار مشکلات معیشتی و رفاهی میلیونها آمریکایی، در انتخابات نوامبر 2020 بیشک اصلیترین موضوعاتی خواهند بود که گریبان او را خواهند گرفت.