به گزارش خبرنگارتبسم مهر، قاسم اخوان نبوی، عضو هیأت علمی گروه کلام و دینپژوهی پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی با «عنوان معنویت و اخلاق؛ نیاز امروز جامعه دینی» به بررسی اهمیت اخلاق و معنویت در جامعه پرداخته است:
معنویت و اخلاق، جهتدهنده همه حرکتها و فعالیّت های فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی، بهشت میسازد و نبودن آن حتی با برخورداری مادی، جهنم میآفریند. (مقام معظم رهبری)
بدون شک یکی از ضرورتهای زندگی اجتماعی حاکمیت معنویت و اخلاق در جامعه است، اما در این رابطه پرسشهایی قابل طرح است؛ یکی از این پرسشها این است که اخلاق و معنویت مبتنی بر چه الگو و اصولی میباشد؟ آیا مبتنی بر منافع شخصی و گروهی است یا مبتنی بر واقع و نفسالامر است؟ اگر ملاک اول را بپذیریم دارای پیامدهایی است که از جمله مهمترین پیامدهای آن رواج نگاه فایدهگرایانه در جامعه است، زیرا در این صورت ملاک داوری و ارزش گذاری درباره خوبی و بدی امور و پدیدهها منفعتی است که آنها برای انسان دارند.
بر اساس این ملاک انسان فایدهگرا در مقام داوری درباره ارزش سایر انسانها نیز به میزان فائدهای که آن انسان دارد توجه میکند نه به ارزشهای ذاتی و حقیقی انسانها. همچنین درباره آموزههای دینی نیز به دین از آن جهت نگاه میکند، که این آموزهها چه فایده و منفعتی میتوانند برای انسان داشته باشند. از اینرو انسانی که دارای نگاه فایدهگرایانه برخی از آموزههای دینی را میپذیرد و به آن عمل میکند و از پذیرش برخی دیگر از آموزههای دینی اجتناب میکند چون مطابق با منافع او نمیباشد و به تعبیر قرآن چنین انسانی «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ» (سوره نساء آیه 150)
به نظر میرسد چنین طرز تفکری از پیامدهای رواج نگرش سکولاریسم رفتاری در جامعه است؛ زیرا چنین انسانی اگر چه در مقام انجام امور عبادی نهایت اهتمام را دارد، اما در رفتار اجتماعی خود کمتر به آموزههای دینی و اخلاقی توجه میکند، از این جهت که این آموزهها با منافع او در تعارض میباشند.
نکته جالبی که وجود دارد این است که چنین انسانهایی رفتار خود را به گونهای توجیه میکنند که آنچه انجام میدهند درست و برحق میباشند، قرآن چنین انسانهایی را اینگونه توصیف میکند «أَفَمَنْ ْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا» (سوره فاطر آیه 8)
یکی از آموزههای دینی، توجه به کرامت انسانهاست که متأسفانه در رفتار اجتماعی ما کمتر به آن توجه میشود. با توجه به تعالیم دینی این آموزه، مبنایی است برای سایر اصول اخلاقی مانند رعایت انصاف و عدالت در برخوردهایی است که یک فرد با سایر افراد دارد، اما نادیده گرفتن این اصل در رفتارهای اجتماعی موجب آسیبهای اجتماعی در جوامع دینی شده است. با توجه به آنچه که به طور مختصر بیان شد به نظر میرسد آنچه که برای توسعه و گسترش اخلاق و معنویت در جامعه لازم و ضروری میباشد این است که در رفتار اجتماعی اخلاق دینی که مبتنی بر آموزههای دینی است مورد توجه قرار گرفته شود نه اخلاقی که مبتنی بر نگاه فایدهگرایانه میباشد.