خبرنگارتبسم مهر- گروه فرهنگ-معصومه نصیری؛ عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانهای ایران
آبان 98 اعلام تغییرات قیمت بنزین بدون پیوست رسانهای و اقناع افکارعمومی منجر به بروز اغتشاشات و آشوبهایی شد که از قضا دارای پیوست رسانهای بودند و سوار بر موج اعتراضات مردمی، توانستند حواشی را برای کشور ایجاد کنند.
لشکر فیکنیوزها، اکانتهای جعلی و هدایت شده، شایعات و اخبار گمراهکننده و ساختگی در قالب پازلی رسانهای از هیچ تلاشی برای انحراف افکار عمومی و هدایت آن به سمت بیراهه دریغ نکردند.
از خبر جعلی کشته شدن 1500 نفر در اغتشاشات تا انتشار تصاویری از اتفاقات کشور عراق و بازنمایی آن به نام ایران، از کلیپی که با عنوان تخریب اموال عمومی توسط پلیس ضدشورش منتشر شد که بعدها فعالان فضای مجازی لبنان و عراق از انتشار آن در کشورهایشان برای بی اعتبار نشان دادن پلیس سخن به میان آوردند، تا انتشار خبر به رگبار بستن مردم در ماهشهر و... همه و همه زنجیرهای از اخبار برای غلبه خرده روایت گستردگی اعتراضات و جا به جا کردن اغتشاش با اعتراض و کشته سازی به عنوان تاکتیکی رسانهای جهت بی اعتبارسازی حاکمیت و غالب کردن کلان روایت تقابل نظام و مردم بود.
اما در این میان موضوعات پیرامون وقایع ماهشهر از برجستهسازی بیشتری برخوردار بود. از همان روزهای ابتدایی حوادث، موضوع ماهشهر به یک محور اصلی گفتوگوها و مباحثات کانالها و شبکههای فارسی زبان خارج از کشور تبدیل شد. رسانههایی که علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، تمرکز ویژهای روی این موضوع داشتند و روایات مختلفی درباره آن منتشر کردند. از انتشار تصویر جوان کشته شده در اعتراضات استان ناصریه عراق که با عنوان جانباخته نیزار ماهشهر معرفی شد تا فیلمهای متعددی که روی خروجی رسانههای مختلف قرار گرفت که در آخرین مورد بی بی سی پس از بازنشر گسترده آن و انحراف افکار عمومی، با یک عذرخواهی ساده آن را مربوط به اتفاقات اخیر ندانست و از روی خروجی خود برداشت تا ضمن انجام ماموریت خود، القای صداقت و مخاطب محوری را نیز انجام دهد.
اتکاء بر ماهشهر به عنوان خبری که بزرگنمایی و بازنمایی شده بیانگر آن است که محتواهای رسانهای تولید نمیشوند مگر تحقق هدفی را دنبال کنند. برای تحقق این هدف، انواع تکنیکهای رسانهای و روایتسازیها صورت میگیرد تا دروغی در زرورق واقعیت به افکار عمومی قالب شود.
نباید فراموش کنیم که امروزه جنگ، جنگ روایتهاست و آن کسی در میدان رسانه پیروز است که روایت خود را غالب کند. در جنگروایت، اگر شما روایت نکنید قطعاً روایت خواهید شد و صد البته کار کسی در این جنگ راحتتر خواهد بود که ابتدا روایتش را غالب می کند. در جنگ روایت، دفاع هم نوعی شکست محسوب میشود. پیش از حمله باید حریف را شکست داد.
برنده شدن بخاطر «روایت غالب» را پیروزی بدون جنگ تعبیر می کنند. جنگی که با قدرت تولید معنا و روایت و قدرت رسانه صورت می گیرد؛ در عصر رسانه و اینترنت، روایت غالب تعیین می کند پیروز نهایی یک میدان نبرد کیست. ساخت روایت و کنترل روایت و تثبیت روایت کاری است که در جنگ روایتها باید انجام گیرد تا پیروزی حاصل شود.
رسانهها برای غالب کردن روایتهایشان از روشهای گوناگونی بهره میگیرند که آنچه در ماجرای ماهشهر رخ داد روش شبهه افکنی در ذهن مخاطب بود که به عنوان یکی از تکنیکهای عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر است. در واقع تکنیکهای عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر، قالبهای ارائه هدفمند اطلاعات است که با هدف گیری ضمیر ناخودآگاه، ذهن مخاطب را به مسیر دلخواه تولید کنندگان محتوا سوق دهد.
در این روش تمرکز بر وجه مثبت یا منفی یک واقعه است؛ یعنی در این ترفند بدون قضاوت در مورد یک تصمیم یا واقعه، صرفاً برای تخریب یا تقویب یک موضع، بر وجه مثبت یا منفی آن تمرکز می شود. همچنین در این روش مقصرنمایی صورت میگیرد. در "مقصر نمایی" اولاً تمرکز خبری بر "عامل" یک حادثه یا وضعیت است و ثانیاً نامطلوب بودن یک وضعیت مفروض بوده و به کار برنده این ترفند تنها درصدد تعیین مقصر است.
حرکت از پله دوم به معنی بیان واقعه از میانه ماجرا؛ شروع روایت از یک واقعه بدون بیان ریشه و رعایت سلسه علت و معلولی آن، دروغ بزرگ، دروغ اساسی، دروغ گفتهها و دروغ ناگفتهها از دیگر روشهای شبهافکنی در ذهن مخاطب است.
جهت مقابله با این رویکرد رسانهای و عملیات روانی ضمن تدوین استراتژیهای رسانهای و تدوین روشهای مقابله با روایتهای ساختگی علیه کشور، مخاطبان نیز باید مواردی را مدنظر قرار دهند. شناخت هویت منبع، توجه به سابقه یک منبع، شناخت ترفندها و تکنیکهای عملیات روانی، سندیت شناسی، مطابقت سند با مستند، عدم اکتفاء به تیتر اخبار، رجوع به منابع مقابل، مطابقت پاسخ با موضوع، توجه به ملزومات خبر، تفکیک خبر به اقرار و ادعا و... اقداماتی است که میتواند در راستیآزمایی یک ادعای رسانهای به مخاطب یاری رساند.