به گزارش تبسم مهر زمانی که به حرفهایش گوش میدادم یکی از عباراتش خوب بر جانم نشست؛ به نظرم عمیق و متفکرانه بود «وحدت فرهنگی میان ایرانیها و عراقیها». «زینب باقری»، چند سالی است که عروسک میسازد و برای ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی تلاش میکند؛ معتقد است با هنر خود میتواند به بسط و گسترش فرهنگ ایرانی کمک کند. سابق بر این، عروسکهای بسیجی او با سربند و پرچم معروف بود؛ حالا در آستانه اربعین حسینی (ع) پیکسلهای عروسکی او با سربندهای «یا حسین(ع)»، «یا رقیه(س)»، «یا عباس(ع)»، «یا فاطمه(س)»، «یا زهرا(س)» و «یا زینب(س)» در راه عراق هستند تا ارمغانی برای کودکان ایرانی و عراقی باشند. زینب قصد دارد کارهایش را به کودکانی برساند که با والدینشان در مسیر کربلا راهپیمایی میکنند؛ فانتزی او این است که این آثار به طور مشترک و برابر هم به دست بچههای هموطنش برسد، هم به بچههای کشور میزبان.
این روزها پیر و جوان با شور و حرارتی معنوی و با دغدغههایی فرهنگی پا در راهی گذاشتهاند که هم سخت و دشوار و هم شیرین و دلپذیر؛ عموم کسانی که این مسیر را طی میکنند به دنبال آرمانهایی هستند که زمینههای فرهنگیاش در کربلا و عاشورا شکل گرفته است. اگر چنین باشد هر کسی که دستی به کار فرهنگ و هنر دارد میتواند در راستای آن آرمانها و فرهنگ نابی که از سیدالشهدا به ارمغان رسیده تلاش کند. مریم باقری هم چنین قصدی دارد؛ شاید در نگاه اول گفته شود که چطور تولید و عرضه یک پیکسل عروسکی کوچک میتواند گامی در عرصه فرهنگ قلمداد شود! اما همین هدایای کوچک گاه وقتی به دست بچهها برسد، میتواند جرقهای در ذهن آنها ایجاد کند و آنها را به فرهنگ غنی و آرمان وحدت و اشتراکات فرهنگی راهبر شود. مسئله، کوچک بودن عروسکها و پیکسلها نیست، بلکه مسئله اصلی نگاه به آرمان انسانی وحدت و دامن زدن به اشتراکاتی است میتواند بچهها را از همان سنین آغازین عمر به انساندوستی و رواج روحیه خواهری و برادری ترغیب کند.
زینب قصد دارد کارهایش را به کودکانی برساند که با والدینشان در مسیر کربلا راهپیمایی میکنند؛ فانتزی او این است که این آثار به طور مشترک و برابر هم به دست بچههای هموطنش برسد، هم به بچههای کشور میزبان
از زینب باقری که خودش هم این روزها راهی کربلاست و احتمالا در جایی بین نجف و کربلا در حال اهدای دستسازهایش به بچههای ایرانی و عراقی است درباره پیکسلهای عروسکیاش میپرسم تا کمی از اهدافاش بگوید و نحوی آمادهسازی عروسکها را شرح دهد، او جواب میدهد: «با توجه به اینکه سابقه درست کردن پیکسلهای عروسکی را داشتم و بهعنوان هدیه به دوستانم و فرزندانشان میدادم، 3 سال پیش یکی از دوستانم پیشنهاد کرد از این پیکسلهای عروسکی درست کنم تا برای پیادهروی اربعین اینها را ببرد و به کودکان عراقی هدیه دهد. من هم سعی کردم نزدیک اربعین به صورت مناسبتی از این پیکسلهای عروسکی با سربند «یا حسین(ع)»، «یا رقیه(ع)»، «یا عباس(ع)»، «یا فاطمه(ع)»، «یا زهرا(ع)» و «یا زینب(ع)» آماده کنم تا ارمغانی کوچک برای کودکان عراقی باشد».
او ادامه میدهد: «البته گفتن این موضوع هم شاید خالی از لطف نباشد که ایرانیها معمولا هدیهای کوچک و کم حجم مانند بادکنک، شکلات و... را با خود به همراه دارند و به کودکان عراقی هدیه میدهند، آنها هم به شدت به این هدایای کوچک علاقه دارند، دیروز یا پریروز بود که میخواستم با همراهانم با چند تا از کودکان عراقی عکس سلفی بگیرم که آقایی آمد به آنها شکلات بدهد، آنها هم به سمتاش دویدند و عکس گرفتن را فراموش کردند. به نظر من این حرکت خوبی است زیرا ذهنیت خوبی را برای کودکان رقم میزند بالاخره خانواده آنها از همه زندگیشان برای زوار امامحسین(ع) گذاشتند، چه اشکال دارد که ما هم برای آنان هدیهای کوچک داشته باشیم».
زینب در ادامه اظهار میکند: « حالا اگر این هدیه از جنس عروسک باشد، خیلی بهتر است. البته این عروسکها را به کودکان ایرانی هم میتوانیم اهدا کنیم، بالاخره کودکانی که در این مسیر همراه خانوادهیشان هستند، میتوانند با این عروسکها خاطره خوب و خوشی از این سفر داشته باشند، زیرا با این هدیه کوچک به این موضوع پی خواهند برد که در این مسیر کسی هم به آنان توجه نشان داده و به یادشان بوده است».
«این نامهای مقدس که من روی سربندها آوردهام میتواند موجب وحدت فرهنگی بین ما و عراقیها شود و من وقتی اینها را به بچهها میدهم قصدم این است که این فرهنگ از بچگی در آنها ایجاد شود»
زینب باقری درباره سربندهای پیکسلهای عروسکی میگوید: سربندهای که برای پیکسلهای عروسکی انتخاب کردهام «یا حسین(ع)»، «یا رقیه(ع)»، «یا عباس(ع)»، «یا فاطمه(ع)»، «یا زهرا(ع)» و «یا زینب(ع)» کلیدواژههای مشترک میان ایرانیها و عراقیها است و این را باید غنیمت بشماریم. ذکر و اسامی اهلبیت(ع) موضوعی مشترک میان ما و عراقیها است که استفاده آن در سربندهای عروسکها میتواند موضوعیت داشته باشد و به وحدت و اشتراکات ما با هم دامن بزند.
او اضافه میکند: «این نامهای مقدس که من روی سربندها آوردهام میتواند موجب وحدت فرهنگی بین ما و عراقیها شود و من وقتی اینها را به بچهها میدهم قصدم این است که این فرهنگ از بچگی در آنها ایجاد شود. من به شخصه این حرکت را خیلی دوست دارم و جالب اینکه وقتی به اینجا آمدم دیدم اکثر بچههای عراقی سربند دارند، حالا یا خودشان این سربندها را داشتهاند یا ایرانیها به آنان هدیه داده است».
معلوم نیست چه تعداد از این پیکسلها در مسیر کربلا بین بچههای ایرانی و عراقی توزیع خواهد شد؛ اما هر چه باشد زینب در این راه دل بچههای زیادی را به دست آورده و هیچ بعید نیست این بچهها در سالهای بعدی راهپیمایی اربعین دنبال زینب، پیکسلها و عروسکهایش بگردند. کسی چه میداند، شاید زینب با توزیع این پیکسلها و عروسکها در بین بچهها، باعث دوستی بچههای زیادی از ایران و عراق شده باشد و این بچهها در سالهای بعدی باز هم سراغ هم را بگیرند و همدیگر را پیدا کنند. نمیدانم زینب خودش تا این لحظه به کربلا رسیده است، یا نه؛ ولی میتوان حدس زد که آرمانش برای دوستی و وحدت بچههای ایرانی و عراقی به کربلاییهای کوچک امسال رسیده است.